نقش هوش مصنوعی در توئیتر؛ کامپیوترهایی که به جای کاربران پست میگذارند!
در هوش مصنوعی توزیع شده در شبکهای مثل توییتر، کامپیوترها به جای افراد پست میگذارند و یک سری فیلترها را اعمال میکنند. در این شبکه به صورت هوشمند بر اساس تعداد لایکها و دیسلایکها پستی حذف و یا بالا آورده میشود.
به گزارش سیتنا، جواد افتاده، کارشناس رسانههای نوین در نشست «هوش مصنوعی و رسانه» که در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد، گفت: یک نکته نگرانکننده در مورد هوش مصنوعی هست و آن اینکه هوش مصنوعی موجب شده که دستگاهها و ماشینها جلوتر از انسانها حرکت کنند و انسانها روزبهروز تنبلتر شوند و فکر نکنند.
وی افزود: هوش مصنوعی یک ابزارهای مناسب برای تصمیمگیری است و سازمانها و دستگاهها و حکومتها به جای آنکه محتوا تولید کنند، بیشتر تلاش میکنند که گوش کنند و ببینند مردم چه اتفاقات و خبرهایی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند تا بتوانند از منابع و گفتههای آنان استفاده کنند. البته یک بحث کلیتر در مورد هوش مصنوعی وجود دارد که گفته میشود «همه دارند شما را از بالا نگاه میکنند»، به این معنی که شما دائم دارید رصد میشوید. بنابر این، هر قدر تکنولوژی گسترش یابد، مانیتورینگ و رصد نیز بیشتر خواهد شد.
افتاده ضمن تاکید بر جنبه ابزاری هوش مصنوعی در رسانههای اجتماعی اظهار کرد: یادگیری ماشین و یادگیری عمیق کمک میکند که ببینیم مخاطبان ما چه رفتارهایی دارند و در آینده چه رفتاری خواهند داشت. در بحث محتوایی سوشیال مدیا که شایعه در آنجا شکل میگیرد، فیلتر اسپمها و تقلبها مطرح است و الگوریتمهایی نوشته میشود که بر اساس آن شرکتها میتوانند تشخیص دهند که این محتوا اسپم است یا نیست. این موضوع در بحث محتوا و مسائل مربوط به نژادپرستی، کودکآزاری و تروریسم نیز مطرح است. همچنین در مسائل مربوط به تقلب نیز الگوهایی توسط ماشین و ابزارها طراحی شده که بر اساس آن میتوان رفتار مخاطبان را تعیین کرد. این روش به شرکتهای تبلیغاتیکمک میکند که تبلیغات خود را بر اساس نیاز و علائق مخاطبان قرار دهندکه به آن «تبلیغات مرتبط» گفته میشود،
وی ادامه داد: در تارگت کردن مخاطبان نیز، مخاطبان بر اساس رفتار و نوع فعالیتی که دارند دستهبندی میشوند و این امکان وجود دارد که بر اساس تمایلات و علائق آنها و شخصیسازی مخاطب، سرویسهایی مناسب برای آنان طراحی شود. استفاده از چتباتها، فعال کردن یا غیرفعال کردن یک فیچر مبتنی بر رفتار مخاطب، احراز هویت و پردازش تصویری با ماشین لرنینگ و دیپ فیک نیز از جمله ابزارهایی هستند که هوش مصنوعی در اختیار رسانههای اجتماعی قرار داده است.
وی تأکید کرد: رسانههای جریان اصلی تقریباً اعتبار و مخاطبان خود را در تمام دنیا از دست دادهاند. به این معنی که رسانههای جایگزین یا سوشیال مدیا و نیز مدیا که امکان شایعه و فیک نیوز در آنها خیلی زیاد است جایگزین رسانههای جریان اصلی شدهاند.
این کارشناس رسانههای نوین در ادامه سخنان خود با اشاره به جایگزین شدن الگوریتمها در احساسات گفت: دوران کنترل انسانها و سانسور رسانهای تقریباً از بین رفته و مفهوم عمیق فکرکردن در حوزه رسانههای نوین کمرنگ شده و دولتها میکوشند با اخبار جعلی و اطلاعات هدایتشده در مدیا و سوشیال مدیا افکار عمومی را هدایت کنند. نکته دیگر اینکه در اینترنت به اندازه یک اقیانوس بزرگ اطلاعات است اما عمق اطلاعات بسیار کم است و افراد با سرچ اطلاعات در گوگل به اطلاعاتی اندک و جزیی دست پیدا میکنند که به آنها توهم دانایی میدهد و فکر میکنند میتوانند همه چیز را از گوگل پیدا کنند و با این اطلاعات بهروز باشند. این موضوع یکی از جنبههای منفی کاربرد هوش مصنوعی در رسانههای اجتماعی است که جای بحث بسیار دارد.
وی ادامه داد: انسانها دیگر نمیتوانند فکرشان را متمرکز کنند و دوران، دوران حواسپرتی است. بهخصوص در جامعه ایران که بحث مدیریت خبر هم وجود ندارد و ما دائم با یک بحران رسانه و جریان رسانهای مواجه هستیم. علت اصلی این امر این است که رسانهها بهطور دائم اخبار و اطلاعات زیادی را به مخاطبان ارائه میکنند و عدهای با این دیدگاهدر صدد آن هستند که انسانها در مورد کارها و تصمیمات خود بدون فکر عمل کنند.
افتاده با بیان این که دوران اثرگذاری مدیا تمام شده است، افزود: مدیا اشباع شده است و اثر گذاری لازم را ندارد. بنابر این، کسب و کارها سراغ رسانههای جدیدی میروند که رقیب نداشته و یا کمتر مورد استفاده قرار گرفته باشند. همچنین دوران خبر نیز تمام شده و مردم بیشتر روایتها و داستانها را باور دارند تا اخبار.
وی اضافه کرد: از دیگر اثرات شبکههای اجتماعی بر مخاطبان، شهوت رسانه و دیده شدن است که به مخاطب این امکان را میدهد که بر مبنای (0) و (1) هر محتوایی که میخواهد منتشر کند.
این کارشناس رسانههای نوین اظهار کرد: در شبکههای اجتماعی رهبران فکری بهتدریج جای خود را به افراد بانفوذ میدهند و کیفیت روابط افراد با یکدیگر تنزل مییابد، بهطوری که انسانها در عین با هم بودن، احساس تنهایی و افسردگی میکنند. به همین دلیل من تأکید میکنم که در مواجهه با این پدیده و پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی بهتر است افراد خود را به دانش روز مجهز کنند و توانمند شوند تا بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند. زیرا کسانی در این عرصه دوام میآورند که توانمند باشند و توانایی مواجهه با فیک نیوزها را داشته باشند.
در ادامه این نشست،رضا نورمحمدی، کارشناس هوش مصنوعی و مدیر فنی شرکت سیتکس در رابطه با هوش مصنوعی گفت: این اولین باری است که در دنیا یک شاخه و فناوری جدیدیایجاد شده که ما در آن مورد از دنیا خیلی عقب نیستیم. این فناوری آنقدر بزرگ و مهم است که همه ابعاد زندگی از مالی تا رسانهها و زندگی روزمره را در برگرفته و تحتتأثیر قرار داده است.
وی ضمن بیان تعریفی از هوش مصنوعی گفت: هوشمندی یک رفتار تظاهری است که ظاهرش نشان میدهد هوشمند است. وقتی این سیستم را از داخل نگاه کنیم و عمیق شویم میبینیم از اِلمانهای کوچکی تشکیل شده که به تنهایی یک هوش جزیی دارند ولی در نگاه کلان یک سیستم هوشمند است.
وی به تشریح «هوش مصنوعی توزیع شده» (DAI) در شبکه توییتر پرداخت و افزود: در هوش مصنوعی توزیع شده در شبکهای مثل توییتر، کامپیوترها به جای افراد پست میگذارند و یکسری فیلترها را اعمال میکنند. در این شبکه به صورت هوشمند بر اساس تعداد لایکها و دیسلایکها پستی حذف و یا بالا آورده میشود.
این کارشناس هوش مصنوعی، توزیعشدگی را بر مبنای 5 اصل دانست و گفت: اولین اصل آن، هوش مصنوعی است که مبناست. دوم، محاسبات توزیع شده که به جای سیستم سانترال متمرکز عمل میکند و در آن همه محاسبات جداگانه و توزیع شده انجام میشوند. سوم، مولتی ایجنسی سیستمها، چهارم، سیستمهای چند عامله که در آن فقط نفر درگیر نیست، بلکههمه عوامل، از تولید محتوا تا یوزرها و کاربریها، در این فضا درگیر هستند. پنجم، حل مسئله بهصورت توزیع شده. در اینجا هر مسئلهای بهصورت توزیع شده حل میشود و یک گروه و مجموعه در حل آن مشکل دخیل هستند.
نورمحمدی، قدرت پیشبینی را یکی از شاخصههای مهم هوش مصنوعی عنوان کرد و افزود: پیشبینی یکی از کاربردهای هوش مصنوعی است که بر اساس آن میتوان سلائق و ذائقههای کاربران را پیشبینی کرد.
وی فناوری « بلاکچین» را اولین نمونه از هوش مصنوعی توزیع شده دانست که برای اولین بار در حوزه مالی نمود پیدا کرده است زیرا در این حوزه مفاهیم برای همگان قابل فهم هستند و افراد میتوانند با استفاده از فناوری بلاکچین به یک زبان مشترک برسند که خود نشاندهنده قدرت این فناوری است.
وی افزود: فناوری بلاکچین یک فناوری بر هم زننده است که تمامی سیستمهای بانکی، بیمه و هر سیستم متمرکز دیگری را به چالش میکشد و تنها راه حل ارائه شده در رفع نقایص سیستمهای متمرکز نظیر مقیاسناپذیری آنها است.
وی در بیان تفاوت شیوه تفکر در معماری متمرکز و غیرمتمرکز گفت: در معماری متمرکز گفته میشود سازمان باید آنقدر بزرگ شود که کسی نتواند آن را از بین ببرد اما از دیدگاه معماری غیرمتمرکز سازمان باید آنقدر کوچک شود که بتواند بهراحتی به هر سمت و سویی که میخواهد، حرکت کند. ساختار غیرمتمرکز ساختاری است که الان دارد اتفاق میافتد و کشور ما و تمام کشورهای دنیا به سمت آن پیش میروند. این را تجربه ثابت کرده است و همه به این نتیجه رسیدهاند که سیستمهای متمرکز راهی جز شکست ندارند و اگر نخواهند وارد این فضا شوند بازار خود را از دست خواهند داد زیرا گوشیهای همراه، نقطه ورود کاربران به شبکههای اجتماعی و هویت مجازی آنها هستند و هر کاری را بخواهند میتوانند از این طریق انجام دهند. در این فضا تولیدکننده بدون هیچ واسطهای به مصرفکننده وصل میشودکه میتواند باعث کاهش هزینهها و حذف واسطهها از سیستم شود.
وی اعتماد و اجماع را از پایههای اصلی فناوری سیستمهای غیرمتمرکز دانست که بر اساس آن در فضای مجازی ساختاری ایجاد شده که هویت مجازی افراد را تأیید میکند و به آن اعتماد دارد.در این فضا افراد دارای حق رأی هستند و میتوانند اجماع کنند.همچنین اصالت و زنجیرهای که از ثبت دادهها ایجاد شده تعیین میکند به ازای هر چیز با ارزش و دادهای که تولید شده پول پرداخت شود. از دیگر مشخصات این فناوری ویژگی تغییرناپذیری و انکارناپذیری در قراردادهاست. بر این مبنا اگر کسی قراردادی را امضا کرد دیگر نمیتواند آن را انکار کند، زیرا همه آن را میبینند.
نورمحمدی اضافه کرد: این شفافیت و تبادل اطلاعات در فضای مجازی پایه و اساس فناوری معماری غیرمتمرکز است که میتواند تأثیرات ویژهای بر عملکرد رسانهها داشته باشد. یکی از این پتانسیلها ایجاد فضای شایعه و شایعهپراکنی است که این سیستم در فضای مجازی ایجاد کرده است. در عین حال، خیلی از رسانههای دنیا زیرساختها و منابع مالیشان را روی پلتفرم بلاکچین بردهاند.
وی با اشاره به سه دوره از نسل اینترنت اظهار داشت: اینترنت نسل اول، شامل شبکهها بود، اینترنت نسل دوم، اینترنت دیتا و سوشیال مدیا؛ و اینترنت نسل سوم، شامل بلاکچین یا اینترنت تبادل ارزشهاست. یعنی در یک شبکه اینترنتی اگر محتوایی تولید شود، در همانجا نیز امکان پرداخت فراهم است و بدون حضور هیچ واسطهای ارزش محتوای تولید شده به فرد تولیدکننده منتقل میشود.
نورمحمدی ازتولید محتوای الکترونیکی به عنوان یکی از شاخصههای بلاکچین یاد کرد و گفت: تولید محتوای الکترونیکی درصنعت مدیا و رسانه مخاطبان را به سمت ربوژورنالیسم میبرد. در ربوژورنالیسم، تولید محتوا در شبکههای اینترنتی توسط رباتهایی انجام میشود که کار خبرنگاران را انجام میدهند و ممکن است فاقد جذابیت بوده و یا محتوای دست دوم باشد و در سطح پایینتری قرار داشته باشد.
وی، عرض باند را یکی از مهمترین مشکلات رسانهای اجتماعی عنوان و اظهار کرد: در سیستمهای غیرمتمرکز هرکس با موبایلش میتواند به این شبکهها کمک کند و دیتا دیگر یک جا نیست که یک نفر آن را فیلتر کند بنابراین ضد فیلترینگ در اینجا اتفاق میافتد. نکته دیگر، بحث تحلیلهای عمیق و تحلیلهای عینی است. در این حوزه هر چیز باارزش اهمیت دارد چه دیتا باشد و چه مالی.
وی افزود: چهار شرکت بزرگ در دنیا وارد این فضا شدهاند. این فضا، فضایی دینامیک است که همه چیز بر اساس رفتار کاربرها تغییر پیدا میکند. در اینجا فضا توزیع شده است و کاربرها تصمیم میگیرند کاری را انجام دهند و بر اساس آن فیدبک بگیرند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید