کیوان با یک عکس اسیر همکلاسی پلیدش شد
سلطه گری های شیطانی پسری جوان بر همکلاسی اش پایانی مرگبار داشت.
به گزارش رکنا، عصر نهم خرداد سال ۹۷ مرد جوانی نگران به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن پسر 24 ساله اش به نام کیوان پرده برداشت. پدر نگران گفت: دیروز پسرم همراه یکی از دوستان قدیمی اش به نام آرش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت وقتی دیدیم اثری از او نیست با موبایلش تماس گرفتیم. می ترسم بلایی سرش آمده باشد سابقه نداشت او شب به خانه برنگردد.
ردیابی های پلیسی
با این ادعاها و دستور دادیار دادسرای امور جنایی تهران تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند تا سرنخی از کیوان به دست آورند. همه تجسس ها برای پیدا کردن ردی از پسرگمشده به بن بست خورد تا این که پلیس با ردیابی گوشی موبایل کیوان دریافت این پسر آخرین بار به حوالی فرودگاه امام (ره) رفته بود.
بازداشت دوست مرموز
عجیب این که همزمان با ناپدید شدن کیوان دوست قدیمی اش به نام آرش هم خودش را پنهان کرده بود و ماموران پلیس که او را کلید حل معمای گم شدن کیوان می دانستند به ردیابی های تخصصی دست زدند و خیلی زود آرش بازداشت شد. آرش ابتدا ادعا کرد کیوان را ندیده است اما وقتی دید پدر دوستش او را آخرین بار با پسرش دیده است، گفت: آخرین بار با ماشینم دنبال کیوان رفتم. ما با هم بیرون رفتیم ولی بعد از چند ساعت از ماشین پیاده شد و من دیگر خبری از او نداشتم.
اعتراف فجیع
این پسر که با دروغ گویی سعی داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد. وی گفت: من کیوان را کشتم وجسدش را آتش زدم. سپس جنازه را داخل یک چاله در حاشیه فرودگاه امام خمینی (ره) دفن کردم . وی درباره انگیزه اش گفت: کیوان از سال ها پیش مرا آزار می داد. از این وضعیت خسته شده بودم به همین دلیل او را کشتم.
کیفرخواست
آرش در برابر دوربین پلیس به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و کیفرخواست برای آرش به اتهام قتل ، جنایت بر میت و سرقت اموال قربانی صادر شد و پرونده این جنایت در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران روی میز قضات قرار گرفت.
در دادگاه
چندی پیش وقتی جلسه محاکمه آرش برپا شد پدر و مادر کیوان برای آرش حکم قصاص خواستند. آرش هم که حالا 25 سال دارد پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: من و کیوان از دوران مدرسه با هم دوست بودیم. او قابل اعتماد ناظم مدرسه بود به همین دلیل ناظم مدرسه کلید دفتر را به او داده بود و اوهم سوالات امتحانی را برداشت و به من هم داد. وقتی سوالات امتحانی لو رفت ، ناظم مدرسه متوجه ماجرا شد.
از همان سال ها رفاقت ما با هم بیشتر شد. من همیشه به خانه آن ها رفت و آمد داشتم. یک بار مجبور شدم در خانه شان به حمام بروم اما آن روز کیوان از من عکس گرفت و درخواست نامشروعی را مطرح کرد. او میخواست مرا آزار بدهد که قبول نکردم اما تهدیدم کرد اگر به خواسته اش تن ندهم تصاویر برهنه مرا پخش می کند و آبرویم را می برد. او مرا آزار داد و این شروع ماجرا بود.
او دست از این کار برنمی داشت و هر بار مقاومت میکردم مرا به پخش کردن عکس ها تهدید میکرد. حتی میگفت دوستانش را می فرستد تا خواهرم را اذیت کنند. او میگفت چند بار خواهرم را تعقیب کرده و از ساعت رفت و آمدهای او به آموزشگاه مطلع است و من از ترسم تسلیم خواسته او می شدم. آرش گفت: او حتی یکی دیگر از دوستانم به نام فریدون را چند بار مورد آزار و اذیت قرار داده بود .
من آخرین بار تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. به همین دلیل با ماشین دنبالش رفتم و گفتم بهتر است دست از سرم بردارد اما او قبول نمی کرد. من که عصبانی شده بودم با مشت به صورتش کوبیدم وقتی دستش را روبه روی صورتش گرفته بود یک ضربه چاقو به او زدم. چون نیمه شب بود از ترسم جنازه را در حاشیه فرودگاه امام خمینی (ره) از ماشین بیرون انداختم. ازباک ماشین بنزین بیرون آوردم و آن را آتش زدم. سپس جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم، من برای این که پلیس را گمراه کنم کیف پول و انگشتر او را برداشتم.
وی افزود: من در مجتمع تجاری کوروش فروشنده ام. من آدم معتقدی بودم و کار غیر اخلاقی انجام نمی دادم. حتی با هیچ دختری دوست نبودم. باورکنید از کشتن کیوان ناراحتم اما ناچار شدم او را بکشم. در یک سالی که در زندان هستم متوجه شدم او مهدورالدم و کشتنش حلال بوده است . وی در پاسخ به سوال قاضی درباره این که چرا از او شکایت نکرده بودی گفت: غرور بی جا داشتم. به همین دلیل به پلیس شکایت نکردم.
اقدام پزشکی
در پایان جلسه قضات دادگاه وی را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی درباره وی اظهار نظر کنند. همچنین قرار شد از فریدون نیز به عنوان مطلع بازجویی و تحقیقات تکمیل شود. با تکمیل تحقیقات و استعلام دوباره نظر پزشکی قانونی آرش دیروز بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه فریدون که به دادگاه احضار شده بود به عنوان مطلع در جایگاه ویژه ایستاد و حرف های متهم را تایید کرد. وی گفت: من چند بار در تله کیوان گرفتار شده بودم و او مرا آزار داده بود. وی گفت: کیوان همیشه با پسرهای کم سن و سال رفاقت داشت و گمان می کنم هدفش از این دوستی ها برقراری رابطه کثیف بود. سپس آرش به دفاع از خود پرداخت و گفت: من چاره ای غیر از تسلیم شدن در مقابل کیوان نداشتم ولی از خودم متنفر بودم قبول دارم آخرین بار تصمیم به قتل کیوان گرفتم بنابر این گزارش؛ در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
تحلیل کارشناس
برخورد مناسب والدین با فرزندان آزار دیده
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه| یکی از مسائلی که در برخی خانواده ها ایجاد بحران می کند و سپس این بحران به جامعه تعمیم داده می شود بحث تعرض به نوجوانان است. برخی افراد در سنین کم و بعضا در سنین بالا از سوی خانواده، محارم یا افراد غیرمحارم، دوستان و آشنایان مورد تعرض جنسی قرار می گیرند و در بیان این مسئله و طرح موضوع با خانواده خود ترس دارند. این افراد از نظر شخصیتی دچار بیماری های روانی می شوند زیرا این حوادث در ذهن شان ثبت می شود و سلامت روان شان مورد تهدید قرار می گیرد. چنین افرادی دچار اختلال پس از سانحه می شوند که به دلیل تابوهای فرهنگی و اجتماعی نمی توانند موضوع آزار جنسی را مطرح کنند و از ترس تنبیه و محدود شدن توسط والدین این مسئله را پنهان نگه می دارند. در آینده این افراد دچار اختلالات شخصیتی مانند شخصیت ضداجتماعی می شوند و حس انتقام گیری در آن ها رشد می کند. رفتارهای تلافی جویانه در این قبیل افراد بیشتر دیده می شود. با مرور برخی پرونده های قاتلان زنجیره ای و زورگویان که در جامعه مرتکب جرایم خرد و کلان می شوند دیده شده این افراد در دوران کودکی مورد تعرض قرار گرفته اند و به دلیل ترس و بیان نکردن آن به خانواده تحت درمان روانی قرار نگرفته اند از این رو با بی رحمی و قساوت کامل در آینده با قربانیان خود رفتار می کنند. ابتلا به اختلال دوقطبی ، افسردگی و مشکلات متعدد روانی نیز از رنج هایی است که این افراد تحمل می کنند. نحوه برخورد والدین با چنین حوادثی مورد اهمیت است خانواده ها باید با روی گشاده و صبوری پذیرای سخنان فرزندان خود باشند و به آن ها اطمینان خاطر دهند تا فرزندان بتوانند با خیال راحت طرح مسئله کنند .هر گونه انگ زدن و قضاوت در این حوادث از سوی خانواده منع می شود و والدین باید با پرهیز از عصبانیت و خشمگین شدن به حل این حادثهبپردازند. گاهی اوقات والدین به تنهایی توان حل این مسائل را ندارند و نیاز است این مسائل از سوی یک بزرگ تر یا مشاوران بررسی شود. فرد قربانی و آسیب دیده باید در کنار والدین خود احساس امنیت کند تا بتواند درباره موضوع رخ داده حرف بزند. اگر مشکلات این افراد حل نشده باقی بماند در آینده احتمال این که آن ها افکار خودکشی در ذهن داشته باشند زیاد است.مشورت با یک مشاور در حل این پرونده ها کمک کننده خواهد بود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید