موانع رشد و توسعه پیام رسانها و جویشگرهای بومی، با نگاهی به فرصتهای پیشرو و سیاستهای پیشنهادی
ملزم کردن سازمان ها به داشتن ایمیل های داخلی و همچنین در اختیار قرار ندادن محتوای سازمان ها برای خدمات غیربومی و منحصر کردن این محتواها برای ارائه دهندگان بومی و یا الزامی شدن استفاده از جویشگرها و پیام رسان های بومی در فعالیت های دولتی و حاکمیتی می تواند موثر باشد. ترویج خدمات غیر بومی از طریق رسانه ها و همچنین تدریس آنها در مدارس باید متوقف شده و با خدمات بومی این موضوعات جایگزین شوند.
به گزارش سیتنا، دکتر علیرضا یاری، مجری طرح جویشگر بومی، در سرمقاله شماره 31 ماهنامه نسل چهارم نوشت: طبق بررسی و اخذ فیدبک در حوزه جویشگرها و سایر خدمات بومی مهمترین مشکلات عدم رشد این خدمات را می توان در عناوین ذیل خلاصه نمود:
• عدم شفاف بودن تعهدات و مسوولیت های ارائه دهندگان خدمات بومی؛
به عنوان مثال اگر یک جویشگر، محتوای غیرسالم یک سایت چه در ایران و چه در خارج کشور را نمایه کرد آیا مجرم است یا اینکه کسی که محتوای ناسالم تولید می کند باید مجازات شود؟ اصولا جویشگرها یا حتی پیام رسان ها باید محتوای سایت ها را رصد کرده و اگر سالم نیستند آنها را نمایش ندهند؟ مسوولیت این خدمات در قبال حریم خصوصی کاربران چیست؟ مسوولیت این ارائه دهندگان خدمت در قبال حاکمیت چیست؟
• تاکنون آنچنان مزیت نسبی برای ارائه دهندگان بومی حداقل در عمل فراهم نشده است؛
سازمان ها تمایلی به استفاده از این خدمات نشان نمی دهند. در هر جای دنیا که خدمات و محصولات بومی موفق می شوند علتش ترویج فرهنگ استفاده و حمایت از خدمات بومی است. باید بررسی شود که چرا شرکت ها حاضر نیستند به راحتی اطلاعات خود را در اختیار خدمات دهندگان بومی قرار داده و با آنها همکاری کنند.
• داشتن محدودیت های قانونی و محتوایی بیش از حد؛
اگر از بعد قوانین و مقررات، جویشگرهای غیربومی نظیر گوگل ملزم به رعایت هیچ موضوعی نیستند، چرا باید ارائه دهندگان خدمات بومی مجبور به رعایت نکات زیادی شده و دائم جوابگو باشند. این موضوع محدودیت های زیادی برای آنها فراهم کرده و خدمات آنها را طبیعی جلوه نمی دهد. به عنوان مثال شما هر کوئری را در گوگل یا بینگ می توانید بزنید و نتیجه را هم بر می گردانند، ولی صدها کلمه هست که در یک خدمت بومی حتی نمی توان جستجو کرد. این از دید جستجوی پاک استراتژی خوبی است، ولی برای یک سن خاصی مناسب است.
• نداشتن زیرساخت های مناسب و گران بودن خدمات زیرساخت فناوری اطلاعات و پهنای باند در کشور؛
این امر باعث شده است که تقریبا تمام استارت آپ ها در ابتدا تمایلی به انتقال به مراکز داده داخلی نداشته باشند و بیشتر به مراکز داده خارج از کشور روی آورند.
• کم بودن اعتماد مردم و کاربران به خدمات بومی؛
عدم شفاف سازی دسترسی به اطلاعات مردم و محرمانگی خدمات ارائه شده و کمبود قانون در این حوزه اعتماد را کمرنگ کرده است. اگر در خصوص بهره برداری که گوگل، فیس بوک، اپل، مایکروسافت و غیره از اطلاعات ما دارند بیشتر اطلاع رسانی کرده و برای مردم توضیح دهیم و همزمان فضای خدمات بومی را شفاف کنیم، حتما اعتماد در میان مردم تقویت می شود. به این ترتیب است که مردم را با ارائه خدمات خوب می توان وابسته کرده و اعتماد را بوجود آورد.
فرصتهای موجود در کشور
در کشور ما فرصت های خوبی فراهم شده است که ممکن است دیگر پس از این حاصل نشود. بنابراین مهم است که این فرصت ها توسط ذی نفعان شناسایی و مورد بهره برداری قرار گیرد. مهمترین این فرصت ها عبارتند از:
• تعدادی از کاربران ایرانی هنوز آشنایی زیادی با خدمات کاربردی پایه ندارند و تازه به عرصه این خدمات پا گذاشته اند؛
با توجه به توسعه نسل های جدید تلفن همراه در کشور، عموم مردم به تازگی از خدمات فناوری اطلاعات به شکل همه گیر استفاده می کنند و هنوز تسلط و اطلاع کامل از خدمات وجود ندارد. این فرصت مناسبی است که خدمات و کاربردها با محصولات بومی به آنها معرفی شود.
• در حال حاضر ما شاهد حمایت همه جانبه حاکمیت از خدمات بومی هستیم؛
این از سیاست های حاکمیت است و الان بهترین فرصت است که همگرایی مناسبی میان دستگاه ها و سازمانهای دولتی برای موفقیت خدمات بومی برقرار شود.
• توجه سرمایه گذارهای داخلی به خدمات فناوری اطلاعات؛
رشد قابل توجه شرکت های نوپا در این حوزه، بازار فناوری اطلاعات را برای سرمایه گذارهای داخلی و خارجی جذاب کرده است و درصورت موفقیت نسبی، حاضر به ریسک و سرمایه گذاری هستند.
سیاست های پیشنهادی
بنابراین اگر بخواهیم یک خدمت بومی موفق شود باید به طور همزمان که آن خدمت را تقویت می کنیم قوانین را به شکلی تغییر دهیم که فرصت مناسب تری برای خدمات بومی نسبت به خدمات مشابه خارجی فراهم شود. در غیر این صورت گرفتن بازار داخلی از شرکت های مطرح دنیا بسیار دشوار است. یعنی حمایت دو جانبه از ایجاد فرصت های مناسب برای توسعه خدمات بومی مدنظر است.
در ادامه به برخی از این موارد اشاره می کنم:
• محدود سازی به کارگیری و ترویج خدمات غیر بومی در سازمان های دولتی از طریق قانونگذاری؛
به عنوان مثال ملزم کردن سازمان ها به داشتن ایمیل های داخلی و همچنین در اختیار قرار ندادن محتوای سازمان ها برای خدمات غیربومی و منحصر کردن این محتواها برای ارائه دهندگان بومی و یا الزامی شدن استفاده از جویشگرها و پیام رسان های بومی در فعالیت های دولتی و حاکمیتی می تواند موثر باشد.
ترویج خدمات غیر بومی از طریق رسانه ها و همچنین تدریس آنها در مدارس باید متوقف شده و با خدمات بومی این موضوعات جایگزین شوند.
• تضمین ادامه خدمات بومی و رفع مسوولیت محتوایی از آنها با توجه به آزادی دسترسی در اینترنت؛
در خدمات بومی از حذف محتوا باید اجتناب کرد. البته برای این کار هماهنگی لازم در سطوح بالا و بین قوه ای نیاز است و می توان جویشگرها و پیام رسان ها را به سمتی هدایت کرد تا اولویت را به محتوای سالم بدهند و حذف محتوا از لیست جویش از دید کاربران کار درستی نبوده و به آنها احساس خوبی نمی دهد. اینکه یک کاربر موردی را در گوگل یا بینگ جستجو و پیدا می کند ولی در یک خدمت بومی اصلا نمی تواند جستجو کند، تاثیر بدی در کاربران می گذارد.
• ما باید از نشان تجاری بومی حمایت کنیم و این میسر نمی شود مگر با ترکیب کردن خدمات مهم بومی و ایجاد برندهای مطرح؛
با معرفی یک بسته از خدمات، ضمن اینکه یک برند مناسب ایجاد می شود، می توان دسترسی این خدمات از طریق شبکه ملی اطلاعات را به راحتی و با قیمت پایین فراهم کرد. در ضمن با همکاری اپراتورها این بسته خدمات را می توان در صفحات پیش فرض اینترنت قرار داده و برندسازی مناسبی از آن انجام داد. برای پیشنهاد اولیه با توجه به کاربران ایرانی، پیام رسان، موتور جستجو، ایمیل، خبر، خدمات ترجمه، نقشه و مسیریابی، خرید، کیف پول، تاکسی و ... می تواند بسته مناسبی باشد.
اقدام های مهم در این راستا شامل موارد ذیل است:
• حمایت های زیرساختی دولت از شرکت های ارائه دهنده خدمت؛
این شرکت ها در حال رشد بوده و بنابراین برای رسیدن به حد مطلوب علاوه بر ایجاد زمینه های لازم و جذب سرمایه های مناسب باید از طریق دولت حمایت شوند.
برای شرکت ها حمایت های زیر را می توان پیش بینی کرد:
-حمایت در تحقیق و توسعه،
-حمایت های زیرساختی شامل مرکز داده و پهنای باند،
-دادن وام به شرکت ها برای اجرای یک مدل کسب و کار مناسب،
-حمایت از برندسازی در قالب خدمات بسته بندی شده در شبکه ملی اطلاعات،
-حمایت از توسعه بازار در قالب بازارهای سازمان های دولتی،
-حمایت از آزادرسانی اطلاعاتی از قبیل نقشه و غیره،
البته هرچه شرکت های ارائه دهنده خدمت بزرگ تر شوند حمایت های مالی به حمایتهای معنوی و شفاف سازی فضای کسب و کار مورد نیاز بوده که در جهت توسعه بازار شکل می گیرند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید