ضرورت ارتقای سواد رسانه ای افراد در برابر فضای مجازی
طبق معمول گوشی تلفن همراه را که در دست میگیرم مهیجترین کار برایم سر زدن به شبکههای مجازی و البته پرطرفدارترین آنها یعنی اینستاگرام و تلگرام و گروههای تلگرامی و خواندن مطالب موجود در این گروههاست.
محتوای مطالب اعم از علمی، ادبی، دینی و غیره ... اطلاعاتی را برای من در بردارد. بعضی از این اطلاعات مرا به فکر فرو میبرند، شالوده تعداد قابل توجهی از پیامها اعتقادات دینی و باورهای مذهبی است و متاسفانه در برخی از آنها اعتقاداتم را با تیرهای مختلف نشانه رفتهاند.
با وجود عرق خاصی که به اعتقاداتم حس میکنم اما ادله کافی برای صیانت از آنها ندارم و در این مواقع است که علاوه بر علامت سوالی که در ذهنم بوجود آمده، من میمانم و دنیایی از تردید ... .
شاید این مسئله برای شما هم پیش آمده باشد و در گروههای مجازی با پیامهایی روبرو شده باشید که در صحیح یا غلط بودن آنها تردید دارید، در این صورت است که یا وقت میگذارید و به دنبال یافتن جواب درست میروید یا مضمون همان پیام را به عنوان جواب درست برمیگزینید و به طبع آن نگرش شما نسبت به آموزههای قبلی دینیتان تغییر میکند .
البته دنیا، دنیای تغییر است و هر کس با هر نگرشی ممکن است تغییر کند و هرلحظه ایده و روش جدیدی را برای خود برگزیند، اما عقاید مذهبی را نمیتوان نو به نو تغییر داد و هر روز لباسی نو از دین و مذهب به تن کرد.
در همین راستا صحبت با یک جامعهشناس و آشنایی با نگاه علمی و تخصصی به موضوع مذکور را خالی از لطف ندیدم.
مجید سعاتزاده دکتر جامعهشناس و در حال تدریس در مراکز آموزشی اراک است.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در این خصوص که آیا تهیه و تدوین مطالب موجود در گروههای مجازی و به طور کلی هر رسانهای که با آن مواجه هستیم از یک منبع فکری مشخص نشات میگیرد یا بدون فکر به تولید این مضامین پرداخته میشود، عنوان کرد: بطور کلی در حوزه سواد رسانه به این مطلب میرسیم که هر رسانهای براساس اهداف از پیش تعیین شده و چهارچوبهای مدنظرش به تهیه و تولید فرآوردههای ارتباطی اقدام میکند و بر همین اساس تمامی فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، غالبا مدیریت شده و هدفمند هستند .
وی افزود: تلویزیون، مطبوعات، شبکههای اجتماعی و در مجموع هر رسانهای براساس چارچوبهای از پیش تعیین شده شکل گرفته است و براساس همین چارچوبها دست به فعالیت میزند و هرگز نمیتوان گفت که رسانهای بدون هدف و تنها برای سرگرمی اقدام به تولید فرآوردههای ارتباطی میکند .
سعادتزاده ادامه داد: هر رسانه بر اساس پارادایمهای فکری که بر اساس آن شکل گرفته است فعالیتهای خود را جهت میدهد. وقتی یک مدل ذهنی یا پارادایم فکری را مورد مطالعه قرار میدهیم درمییابیم که بر پایه هستی شناسی خاصی بنا نهاده شده و سوالات اساسی در مورد جایگاه انسان و هدف هستی دارد و طبق چارچوبهای فکری خود به این سوالات پاسخ داده و بر اساس رویکردهای بنیادین که به انسان و جهان دارد، اهدافی را برای خود متصور است و مسیری را برای رسیدن به این اهداف تعیین میکند، بنابراین هرگروه پارادایم فکری خاص خود را دارد .
وی افزود: هدف اصلی هر دیدگاه سیاسی و فکری اینست که براساس ایدئولوژی که دارد باورهای خود را گسترش و ترویج دهد، به طور کلی مبناهای تئوریک، فلسفی و تاریخی قصد دارند باورهای خودشان را به دیگران منتقل کنند یا دیگران را با اهدافشان همسو کنند.
سعادتزاده بیان کرد: برخی گروهها دارای افکار و اعتقادات اومانیستی، سکولار، لیبرال و غیره ... هستند، همواره سعی بر این دارند که باورها و چارچوب فکری که بر اساس آن به وجود آمدهاند را رشد دهند و بر اساس اهدافشان برای اثبات خود ادله و شواهد متقن ارائه میدهند .
این جامعهشناس عنوان کرد: حتی افراد با باورهای دینی و اسلامی سعی میکنند فعالیتهای خود را در شبکههاو رسانههای گروهی به گونهای مدیریت کنند که باورهای اسلامی و مذهبی که به آنها پایبند هستند را روز به روز قویتر کنند و در مقابل آنان افرادی هستند که ممکن است با عقاید اسلامی مذهبی مخالفت کنند .
وی ادامه داد: به لحاظ فکری ممکن است دیدگاه لیبرالیسم با دیدگاه اسلامی مخالف باشد ولی در کل هر دیدگاه، مدل فکری که به آن وابستگی دارد را آموزش میدهد. بر همین اساس جنگ و تقابلهای فکری از ابتدای تاریخ میان دیدگاههای مختلف فکری وجود داشته و هیچ گاه پایانی نخواهد داشت. مطالعه تاریخ، سرگذشت جنگها و بحرانها نشان میدهد تمام درگیریهای انسانها بر سر عقایدشان بوده است .
مدرس مراکز آموزشی اراک خاطرنشان کرد: همه پیامبران به این دلیل آمدهاند که انسان را به مسیر درست هدایت کنند و در راه تبیین و دستیابی به هدفشان همیشه مخالفانی داشتهاند، بدین صورت است که درگیری بین تفکرات مختلف و قرائتهای متفاوت از یک برداشت همیشه وجود داشته و هرگروه تنها باورهای خود را قبول دارد .
وی افزود: هر فردی در برخورد با هستی سوالاتی دارد و تا زمانی که به این سوالات اساسی پاسخی داده نشود، همچنان این سوالات در ذهن او باقی میماند و درنتیجه فرد به دنبال جوابهای خود در جای دیگر میگردد. ممکن است مکاتب مختلف جواب غلط برای سوالات افراد داشته باشند و فرد بدلیل اینکه به جواب درست دست نیافته است، جواب نادرست را به عنوان جواب درست برمیگزیند .
سعادت زاده در مورد اینکه افراد در مواجهه با این همه تضارب آرا که در رسانهها در حال ترویج است چگونه راه درست را برگزینند، افزود: بخشی از این وظیفه بر عهده دولتهاست و بخش دیگر آن به این مهم برمیگردد که افراد در حوزههای مختلف از علم چه سهمی دارند یا به چه میزان از سواد رسانه برخوردارند. مسلما بالا بودن درجه علمی و برخورداری از سواد رسانه به افراد در انتخاب مسیر درست کمک میکند .
این جامعهشناس افزود: وظیفه دولتهاست که زمینه لازم را برای دستیابی افراد به پاسخ درست سوالاتی که درذهنشان مطرح میشود فراهم کنند، تا مردم مسیر و جوابهای غلط را انتخاب نکنند. بر همین اساس بالا بردن سطح دانش و سواد رسانهای افراد جامعه در عدم پذیرش دیدگاههای غلط باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد .
سعادت زاده اظهار کرد: برخورداری از سواد رسانه ای باعث میشود که افراد رسانه خوب و بد را از یکدیگر تشخیص دهند. ولی متاسفانه در حال حاضر شاهد هستیم که برخی مردم از سواد رسانهای بیبهرهاند و در مواجهه با رسانهها در برخی مواقع دچار دوگانگی یا حتی از آن بدتر دچار وازدگی میشوند .
وی عنوان کرد: در گذشته به دلیل نبود رسانه در شکل و سطح موجود، افراد آموزههای مکاتب مدنظر خود را از طریق آموزش گفتاری، رسانههای مکتوب یا به صورت دهان به دهان انتقال میدادند، اما اکنون با وجود رسانهها دیگر برای انتقال دیدگاه نیاز به جنگیدن نیست و از طریق شبکههای اجتماعی میتوان عقاید را گسترش داد.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد افراد در برخورد با تضارب آرا و پیامهایی که عقاید متفاوتی را انعکاس میدهند، باید از سواد مطلوبی در حوزههایی همچون مسائل دینی و اعتقادی که تاثیرپذیری بیشتری در خصوص آنها دارند، برخوردار باشند.
از سویی، افراد میتوانند با بالا بردن سطح دانش و سواد رسانهای تاثیرپذیری خود را کنترل کرده و از زاویه خردمندانهتری به مطالبی که در رنگها و نقشهای مختلف و با پیامهای متعدد و رنگارنگ در شبکههای مجازی رد و بدل میشود بنگرند و هر مطلبی را به عنوان مطلب درست، قبول نکرده و با تامل بیشتری با اطلاعات پیرامون خود مواجه شوند.
دولتها نیز با زمینهسازی برای دستیابی افراد به پاسخ سوالات بنیادینی که در رابطه با هستیشناسیو انسانشناسی دارند، میتوانند جلوی غالب شدن عقاید غلط بر عقاید درست را بگیرند تا افراد جامعه با تکیه بر دانش و فهم خود راه درست را انتخاب کنند.
البته متوجه شدن مسئولیت به سمت دولتها، به معنی فارغ بودن مردم از مسئولیتشان در خصوص افزایش سواد اعتقادیشان نیست، بیگمان اولین مسئولیت در این حوزه در راستای مسدود کردن راههای آسیبپذیری در این حوزه برعهده افراد جامعه و راهکار آن افزایش سواد دینی و اعتقادی است تا با هر بادی بر سر اعتقاداتمان لرزان نشده و با هر نسیمی به سویی کشیده نشویم. بی شک در صورت برخورداری از سواد دینی مطلوب میتوان در هر فضایی از جمله فضای مجازی علاوه بر آسیب ندیدن در مواجهه با پیامهایی که به عمد یا سهو اعتقادات دینیمان را نشانه رفته است، به جلوگیری از آسیب دیدن دیگران نیز بپردازیم.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید