نگرانی از ورود شرکتهای خارجی به کشور!
رئیس جهاددانشگاهی گفت: ما نگران این هستیم که شرکت های خارجی بدون برنامه پروژه های ایرانی را در دست بگیرند زیرا در دوره های قبل این تجربه تلخ را داشتیم.
به گزارش سیتنا، میترا سعیدی کیا خبرنگار مهر در گزارشی نوشت: در بندهای مختلف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و نیز سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری، بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان به عنوان راهبردی در جهت حرکت صحیح اقتصاد کشور، تاکید شده است.
درهمین حال سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری نیز برپایه محورهای سهگانه «اقتصاد مقاومتی»، «پیشتازی در عرصه علم و فناوری» و «تعالی و مقاومسازی فرهنگی» تنظیم شده که در یکی از بندهای آن دانشبنیان کردن شیوه تولید و محصولات صنعتی و خدمات وابسته به آن در جهت تقویت حضور در بازارهای منطقه و جهان مورد تاکید قرار گرفته است.
رهبر انقلاب در فصل الخطاب تاکیداتشان مبنی بر لزوم شکل گیری اقتصاد مقاومتی در کشور که یکی از پایه های اصلی آن رسیدن به اقتصاد دانش بنیان است، شعار سال ۹۵ را نیز «سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» انتخاب کردند که نقشه راه روشن و آینده سازی برای تحقق این اهداف مهم است.
از همین رو در نظر داریم که طی سلسله گفتگوها و گزارشهایی به آخرین راهکارهای دستیابی به موضوع «اقتصاد دانش بنیان» و موانع پیشروی آن بپردازیم.
در این راستا، به سراغ دکتر حمیدرضا طیبی، رئیس جهاد دانشگاهی رفتیم تا از برنامه، اقدامات و پیشنهادات این نهاد، برای تحقق اقتصاد مقاومتی و در پی آن اقتصاد دانش بنیان مطلع شویم.
*آقای دکتر طیبی تعریف شما از اقتصاد دانش بنیان چیست و فکر می کنید چطور می توانیم به اقتصاد دانش بنیان دست یابیم؟
اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان بدین معناست که ما صاحب فناوری داخلی شویم و از سوی دیگر اقتصاد کشور ما یک اقتصاد متکی بر تولید ملی باشد. این صاحب فناوری شدن می تواند تولید محصول، خدمات یا تولید فکر در حوزه علوم انسانی، اجتماعی و... باشد.
قطعا جهاددانشگاهی برنامه هایی در این خصوص دارد. ما باید در این راستا از همه روش های معقول برای صاحب فناوری شدن استفاده کنیم. ضروری است که ابتدا اولویت ها را در کشور تعیین کنیم؛ یا اینکه خودمان، فناوری را تولید کرده و بتوانیم آن را به راحتی در جامعه کاربردی کنیم.
*بومی سازی در کشور اسما یا رسما در پیش گرفته شده، اما چرا هنوز تا اجرای درست آن فاصله داریم؟
به دلیل آنکه معمولا در مقابل بومی سازی فناوری مقاومتی از سوی مصرف کننده و مدیران کشور وجود دارد. به همین دلیل نتوانسته ایم فناوری ها را بومی سازی کنیم. برخی به تولید داخل اعتماد ندارند و خرید خارجی آنها به دلیل کیفیت کالاهای خارجی مانع خرید داخل می شود.
از سوی دیگر هم، هنوز شرایط لازم برای اینکه فناوری داخلی بتواند کیفیت خود را نشان دهد ایجاد نشده است. یعنی هنوز ما در کشور آزمایشگاه های ملی و مرجعی نداریم که بتواند بر اساس استانداردها، کیفیت محصولات داخلی را تعیین کنند. اما توان تولید بسیاری از فناوری ها در کشور وجود داشته ولی نیاز به زمان بیشتری دارد.
راه دیگر بومی سازی فناوری این است که دانش تولید محصول را بخریم. همچنین دولت باید بتواند در پروسه خرید دانش فنی، تولید محصول داخلی حمایت هایی داشته باشد.
* تأثیر بر داشته شدن تحریم در فناوریهای داخلی را چطور ارزیابی می کنید؟
در واقع، تحول در فناوری بعد از برداشته شدن تحریم ها محقق خواهد شد؛ اگر تحریم ها برداشته شود می توانیم محصولات فناورانه را به ثمر بنشانیم و صاحب فناوری شویم.
*یعنی اینکه با برداشته شدن تحریم ها دیگر مشکلی در زمینه تولید محصول داخلی و تحقق اقتصاد دانش بنیان نخواهیم داشت؟ این نگرانی وجود دارد که با واردات فناوری به کشور به تولیدات داخلی لطمه وارد شود.
البته اینکه تحریم ها برداشته و شرکت های خارجی به داخل کشور وارد شوند، یکی از نگرانی های ماست. باید برای رفع این نگرانی تجمیع خرید خارجی یا تجمیع پروژه کنیم؛ در این صورت بخشی از خرید پروژه های کشور را به شرکت های خارجی واگذار کنیم و از آنها امتیار انتقال فناوری بگیریم.
البته چه در حالت تحریم و چه در حالت غیرتحریمی اراده نظام برای صاحب دانش و فناوری شدن لازم است. اگر مدیران ارشد و تصمیم گیران کشور اراده داشته باشند در حالت تحریم هم می تواند برنامه ریزی درستی انجام دهد و در نهایت اقتصاد متکی بر تولید داخل را ایجاد کنند. در واقع اگر اراده نداشته باشیم در دوران تحریم هم صاحب دانش نخواهیم شد. با وجود اراده نظام، تحقق اقتصاد دانش بنیان امکان پذیر است زیرا اگر این اراده نباشد درب کشور به روی محصولات خارجی باز می شود.
*در صحبت هایتان به اراده نظام، تحریم، فناوری داخلی و شرکت های خارجی اشاره کردید، این حلقه چطور می تواند کشور را به مسیر دانش بنیانی راهنمایی کند؟
مدیران کشور نباید فکر کنند چون پول نفت داریم می توانیم دانش و تجهیزات را به هر قمیتی از خارج کشور بخریم. مشکل اصلی ما این است که به طور جدی، اراده صاحب فناوری شدن در کشور، علی رغم اینکه صحبت های خوبی در خصوص تولید محصولات فناورانه می شود، وجود ندارد.
ما هم نگران این هستیم که شرکت های خارجی بدون برنامه پروژه های ایرانی را در دست بگیرند. ما در دوره های قبل این تجربه تلخ را داشتیم که شرکت های خارجی همواره پروژه های ایرانی را بر عهده گرفتند؛ در این دوره ها، به علت عقب افتادگی هایمان هر پروژه ای را به یک کشور واگذار کردیم. این پروژه ها گاها ۱۰ مسئول خارجی داشت که از آن موقع به بعد هنوز به هیچ وجه نتوانسته ایم همین پروژه ها را تجمیع کنیم و بعد از اجرای دو الی چهار پروژه، خودمان آنرا را در دست بگیریم.
به عنوان مثال، کارخانه سیمان بعد از گذشت ۲۰ سال که توسط خارجی ها اداره می شود، هنوز تکنولوژی آن به ایران واگذار نشده است. ما هنوز نتوانسته ایم در این مدت امتیاز انتقال تکنولوژی ۵ فناوری را در کشور داشته باشیم تا بدین واسطه صاحب دانش شویم. باید بتوانیم با برنامه ریزی صحیح و اقدامات درست در مسیر دانش بنیان قرار بگیریم.
*با توجه به اینکه شما تاکید فراوانی روی برنامه ریزی صحیح در حوزه علم و فناوری دارید، مشکل کجاست که هنوز به صورت منسجم برنامه ریزی در این حوزه نداریم؟
بنده به عنوان کسی که سیاسی نبوده و عضو هیچ حزب و گروهی نیستم ولی سیاست را می فهمم، تاکید می کنم که مشکل اصلی کشور عدم توسعه سیاسی است. توسعه سیاسی یعنی اینکه باید نخبگان سیاسی یک کشور که تاثیر گذار در گردش های سیاسی هستند در مصالح علمی کشور نقش آفرینی کنند.
توسعه سیاسی در کشور منجر به توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه اقتصاد دانش بنیان می شود. یکی از اصلی ترین مصالح کشور، همین تحقق اقتصاد دانش بنیان و مقاومتی یا اقتصاد متکی بر توان تولید است.
پیشرفت در راستای دانش بنیان شدن با برنامه ریزی دراز مدت و با هماهنگی همه اتفاق می افتد؛ یعنی اینکه باید نخبگان ما روی مسائل و مشکلات کشور متمرکز شوند تا بتوانیم برنامه ریزی صحیحی داشته باشیم. نخبگان سیاسی باید برنامه جامعی داشته باشند؛ ضروری است نخبگان سیاسی، نخبگان فرهنگی و اجتماعی برنامه جامع پیشرفت کشور را تهیه کنند؛ از سوی دیگر، باید این نخبگان وفاق ملی را هم داشته باشند و برنامه را بر اساس دانشی که در اقتصاد کشور ریشه دارد، تهیه کنند.
راههای رسیدن به اقتصاد دانش بنیان تقریبا ثابت است؛ باید صاحب فناوری شویم تا تحقق اقتصاددانش بنیان را شاهد باشیم. در این راستا لازم است که همه روش های معقول برای صاحب فناوری شدن را به کار گیریم.
باید طوری برنامه ریزی کنیم که با باز شدن درب های کشور روی فناوری خارجی، نگرانی از غلبه فناوری آنها به کشور نداشته باشیم. اگر برنامه ریزی کشور درست باشد می توانیم بر اساس آن برنامه صاحب دانش شویم. طبیعی است در جاهایی که صاحب فناوری نیستیم باید از کشورهای دیگر کمک بگیریم. البته باید این مسئله را هم در نظر داشت که با تغییر دولت ، مجلس و وزیر برنامه های یک کشور تغییر نکند؛ بلکه هر یک ادامه دهنده برنامه یک کشور باشند.
در اینجا این سوال مطرح می شود که چرا دولت به افق چشم انداز ۱۴۰۴ متکی نیست؟ برای اینکه نمی داند واقعا دوره بعدی خودش هست یا خیر. یا دوره بعدی که فرد دیگری می آید راه دیگری را ادامه می دهد یا خیر.
از کشوری که تاکنون تحریم بوده و در این مدت هم از همه نوع شیطنت هایی برای بازگشت تحریم استفاده شده نمی توان توقع داشت که بسیاری از مشکلات در ۲ الی ۳ سال بر طرف خواهد شد.
* راهکار شما در این وضعیت برای دستیابی به اقتصاد دانش بنیان چیست؟
کشور ما به علت تحریم ها فاقد منابع مالی است، در این صورت باید از منابع مالی بین المللی استفاده کند و ریسک تورم را بپذیرد؛ باید دولت از بانک مرکزی استقراض کند تا بتواند پروژه های کشور را اجرایی کند؛ در این صورت شاهد تولیدات داخلی خواهیم بود.
دولت باید مانع انجام پروژه هایی که ارزبری زیادی دارند، شود.
*به نظر شما کدام پروژه ها در کشور ارزبری زیادی دارند که می توانیم با استفاده از توان محققان داخلی این پروژه ها را در دست بگیریم؟
ما در پروژه های راه سازی، ساختمان سازی، حمل و نقل، مترو، حوزه نفت، گاز و پتروشیمی، ساخت سیستم های حمل و نقل ریلی شهری و بین شهری، ساخت سیستم برق و کنترل واگن های مترو، آب شیرین کن ها و... نیازی به خارجی ها نداریم و می توانیم متکی به توان خود در این زمینه ها پیش برویم.
باید این پروژه ها را در دست بگیریم و با هزینه ای که تا کنون صرف انجام آن توسط خارجی ها می شده اشتغال را برای جوانان کشور ایجاد کنیم. حتما توسعه در شرایط غیر تحریم راحت تر است به شرطی که ارائه و برنامه برای صاحب دانش و فناوری شدن در تحقق اقتصاد دانش بنیان وجود داشته باشد.
*در صحبت هایتان به وفاق ملی برای برنامه ریزی صحیح اشاره کردید؛ میفرمایید که سهم جهاددانشگاهی از این وفاق ملی چیست و در واقع این نهاد در کشور کدام گوشه از برنامه برای تحقق اقتصاد دانش بنیان را بر عهده می گیرد؟
جهاددانشگاهی ۲ برنامه برای تحقق اقتصاد مقاومتی در دستور کار دارد؛ یکی تعیین ماموریت برای واحدهای زیر مجموعه جهاددانشگاهی بر اساس نیازهای ملی و مزیت های بومی آنها و دیگری انعقاد قرارداد حرفه ای با سایر ارگان ها.
این برنامه ها را تحت عنوان برنامه پنجم توسعه جهاد دانشگاهی تدوین و مشخص کرده ایم؛ اکنون به دنبال این هستیم منابع لازم را برای آن تامین کنیم. قطعا، این برنامه ها نیاز به بودجه دارند و در صورت عملی نشدن ماموریتهایمان، نمی توانیم هیچ سهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان داشته باشیم.
ما به دنبال این هستیم که ماموریتهایی از دولت بگیریم؛ این موضوع پس از دیدار مقام معظم رهبری با اعضای جهاددانشگاهی مورد تاکید قرار گرفت؛ رهبری تاکید فراوانی به محول شدن ماموریت به جهاد داشتند.
از همان سال به بعد، در شورای راهبری نقشه جامع علمی کشور، ۷ ماموریت را برای جهاددانشگاهی تدوین کردیم. حال بر آنیم تا نحوه اجرایی شدن این ماموریت ها را تعیین کنیم.
* یکی از بندهایی که در ماموریت های جهاددانشگاهی برای تحقق اقتصاد دانش بنیان موثر خواهد بود را می فرمایید؟
یکی از ۷ بند این است که ما در صنایع تکرار پذیر کشور، انتقال تکنولوژی را داشته باشیم که جهاد دانشگاهی می تواند در چند زمینه منتخب مسئولیت این انتقال تکنولوژی را بر عهده بگیرد.
تحقق این بند، می تواند تحقق اقتصاد دانش بنیان در کشور را در پی داشته باشد.
* ما سهم خوبی در اقتصاد دانش بنیان کشور نداریم. فکر می کنید شرط ارتقای توان تولید داخل چه می تواند باشد؟
شرط ارتقا توان تولید داخل، ایجاد بازار محصول داخلی است و تا زمانیکه تقاضا برای محصولی نباشد محصول تولید نمی شود. در این صورت ارتقایی هم به ثمر نمی نشیند، بنابراین مهم ترین مسئله در ارتقای توان داخل، احساس امنیت سازندگان تولید داخل است. این احساس امنیت برای جهاددانشگاهی و سایر سازندگان وجود ندارد و اگر هم ماموریتی محول شود خریداری نخواهد داشت.
* نیازسنجی و شناسایی مشکلات تا کجا می تواند ما را به حل مشکل کمک کند؟
اکنون یکی از اتفاقی که باید در کشور بیافتد این است که نیازهای ما به ویژه در صنعت تا ۲۰ سال آینده در وزارت خانه های صنعتی احصا شوند تا بر اساس این نیازها تولیدات داخلی داشته باشیم. هنوز این نیازها احصا نشده اند و هنوز نمی دانیم که نیازهایمان بیشتر در چه بخش هایی هستند تا بتوانیم با برنامه ریزی صحیح در صدد رفع آن باشیم. البته که دولت می داند نیازهای کشور چیست و توانایی آن توسط محققان کشور وجود دارد؛ برای رفع این نیازها باید نقدینگی وجود باشد که دولت بتواند تامین بودجه کند.
مشکل بی پولی و تحریم در کشور به طور طبیعی اجرای پروژه ها را با تاخیر مواجه می کند. در این وضعیت نمی توانیم با صاحبان تکنولوژی ارتباط برقرار کنیم. همچنین قیمت نفت پایین آمده و ما نمی توانیم از منابع به خوبی استفاده کنیم؛ بنابراین منابع محدود است و وقتی منابع محدود باشد تصمیم گیری راجع به پروژه ها به تعویق می افتد.
دولت با این همه مواردی که در کشور وجود دارد در کمترین زمان تصمیم به تامین نیاز از سوی خارجی ها می گیرد. همچنین فشارهایی که به مردم وارد می شود باعث می شود خرید خارجی صورت گیرد.
*با این تفاسیر که نقش نظام، دولت، سیاسیون، نخبگان و... را در اقتصاد مقاومتی مشخص کردید، اکنون می توانید بفرمایید که جهاددانشگاهی کجای اقتصاد مقاومتی است؟
ما در جهاددانشگاهی الگو سازی توان تولید بسیاری از فناوری های داخلی را انجام می دهیم؛ این توانایی در جهادگران به خوبی دیده می شود. الگوسازی توسط جهاددانشگاهی امکان پذیر است؛ اگر حمایت ها وجود داشته باشند این الگو سازی به محصول تبدیل خواهد شد، در این راستا اگر محصولات از ما خریداری شوند علاوه بر تامین نیاز کشور می توانیم اشتغال آفرینی هم داشته باشیم. تامین نیاز کشور براساس تولید داخل در تحقق اقتصاد دانش بنیان و در نهایت اقتصاد مقاومتی موثر است.
البته این موضوع منوط به این است که مسئولیت ها به ما سپرده شود. ما هم از سوی دیگر اعلام آمادگی کرده ایم و زمینه های کاریمان مشخص است.
ما در جهاددانشگاهی تمام تضمین های لازم را برای ارائه فناوری داخلی بر اساس استانداردها می دهیم. ضروری است که وزارتخانه ها ماموریت های مشخصی در این راستا به جهاددانشگاهی واگذار کند. در غیر این صورت اگر ما توانایی هایی را داشته باشیم و دستگاههای مربوطه از آن استفاده نکنند دیگر کاری از دست ما ساخته نیست.
*در سال های اخیر این عدم اعتماد از سوی ارگان ها و وزارتخانه ها به نیروهای دانشگاهی وجود داشته که این موضوع را می توانیم در عدم استفاده از دکل های حفاری ساخت داخل ببینیم، آیا باز هم مواردی از این دست را دارید که مثال بزنید؟
بله. در سال های گذشته که دکل های حفاری توسط جهاددانشگاهی ساخته شد باز هم صنعت مربوطه خرید خارجی این دکل ها را در پیش گرفت. در مجموع باید اراده در سیستم وجود داشته باشد تا تولید داخل مورد حمایت واقعی قرار گیرد. همچنین ساخت بخش تغذیه مترو، نمونه دیگری است که جهاددانشگاهی می تواند در بومی سازی آنها نقش ایفا کند ولی هنوز از خارج خرید می شود. همچنین حمل و نقل ریلی مترو، صنایع کانی های فلزی، مولتی فایرهای جریان بالای کاربردی در صنایع مس و روی، کماکان از خارج خریداری می شوند. وزارت صنایع می تواند در این زمینه نقش جدی داشته باشد و وقتی می بیند یک محصولی در کشور ساخته می شود در صدد بیاید که آنرا از خارج نخرد.
*معمولا خریدهای خارجی ما از کشورهایی است که به دستاوردهای محققانشان اعتماد کرده اند؛ این کشورها چه کارهایی انجام می دهند که علاوه بر تامین نیاز کشورشان، نیاز کشورهایی همچون ایران را بر طرف می کنند، در اصل روش در پیش گرفته شده این کشورهای چیست؟ آیا راهکاری برای جلب اعتماد صنعت در ایران پیشنهاد می دهید که دیگر خرید خارجی که توانایی تولید آن در کشور وجود ندارد را نداشته باشیم؟
معمولا دولت این کشورها که ما از آنها خرید می کنیم به سازنده هایش سوبسید خوب و جایزه صادراتی تخصیص می دهد؛ از همین رو محصول نهایی آنها با هزینه بسیار پایینی به تولید می رسد. همچنین خدمات بانکی، حجم سفارش ها و بزرگ بودن بازار آنها مثال زدنی است. دولت این کشورها پورسانت خوبی به خریداران خارجی می دهند و همین سبب پا گرفتن صنایعشان می شود.
اگر ما اراده کنیم و از توان داخلی حمایت کنیم می توانیم برنامه این کشورها را در پیش بگیریم تا شاهد تولیدات روز افزون داخلی و بومی سازی فناوری و در نهایت کاهش واردات آنها به کشور باشیم.
یکی از دلایلی که صنایع کشور به تولید داخل توجه نمی کند این است که معمولا هزینه های ساخت آن در داخل، گران تر از واردات همان محصول می شود. اگر دولت بتواند رویه کشورهایی همچون چین را که سوبسید و جوایز صادراتی را به سازندگان اختصاص دهد در پیش بگیرد، می توانیم شاهد بومی سازی محصولات داخلی باشیم و در این راستا اقتصاد مقاومتی و دانش بنیان هم تحقق می یابد.
اکنون خوشبینانه ترین وام، بازپرداختی ۲۲ درصدی دارد و این برای سازندگان خیلی رقم بالایی است. سازنده ای که هنوز محصول خود را به فروش نرسانده چگونه می تواند این وام را پرداخت کند.
با این منابع بانکی نمی توان دکل حفاری ساخت. همچنین با این ۲۲ درصد بازپرداخت بانکی نمی توانیم محصول قابل رقابت با چین بسازیم زیرا بهره بانکی در چین کم است و ۱۷درصد جایزه صادراتی دارد؛ ارتش چین خدمات حمل و نقل را رایگان یا با قیمت خیلی کم به سازندگان ارائه می کند.
وقتی هنوز تحریم در کشور وجود دارد؛ پول ارز ما هنوز در خارج از کشور است و همچنین از سوی دیگر در قبال خرید نفت از کشور ما، قراردادهایی مبتنی بر خرید محصولات خارجی توسط ایران منعقد می شود؛ نمی توان محصول داخلی را تولید کرد.
نظام و دولت باید هوشمندانه عمل کنند و به مجموعه هایی مانند جهاددانشگاهی که به خوبی آزمایشات خود را پس داده اند و توانایی تولید محصولات در صنایع مختلف را دارند ماموریت های ویژه ای محول شود.
*و کلام آخر...
کمتر از ۲۰ درصد توانایی هایمان در تولید فناوری مورد نیاز کشور به کار گرفته می شود؛ چرا باید اینطور باشد! باید ۱۰۰درصد از توان موجودمان استفاده شود. جهاددانشگاهی آماده پذیرش مسئولیت های بزرگ در راستای تولید محصولات داخلی است. ما با تمام انرژی با دولت، مجلس قدیم و جدید مذاکره کردیم و با آنها در ارتباطیم.
کشور بیش از همه چیز نیاز به وحدت ملی و برنامه ریزی دارد. این موضوع باید با پرهیز از سیاسی کاری به ویژه سیاسی کاری که به منافع کشور آسیب می زند تحقق یابد تا شاهد تحقق اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان باشیم.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید