حسین انتظامی: خیلی از سایتهای امروز ما شبنامهی الکترونیک هستند!
دکتر حسین انتظامی، میگوید: رسانههای ایرانی باید استراتژی و رتبهبندی داشته باشند تا مخاطب بتواند ارزیابی مناسبی از رسانه خود داشته باشد و در این زمینه حتی «اگر رسانههای غربی کار خوبی کردند، باید کپیبرداری کنیم.»
به گزارش سیتنا، نماینده مدیران مسؤول در هیأت نظارت بر مطبوعات و مدیر ارشد سابق دو روزنامه جام جم و همشهری در گفتوگویی با بیستونهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، گفته است: الان خیلی از رسانههای ما رسانه نیستند بلکه ابزار دست سیاستورزان شدهاند. سیاسیون آداب و قواعد سیاستورزی را بلدند (اگر بلد باشند!) اما به هر حال با آداب حوزه دیگر یعنی رسانه آشنا نیستند. عین نظامیان که آداب نظامیگری را بلدند و با قواعد حوزه سیاست یا حوزه رسانه آشنا نیستند.
انتظامی تأکید میکند: قاعده رسانه ایجاب میکند شما طرف نباشید و ظاهراً روایتگر باشید، یعنی در نهایت شفاف باشید، آییننامه داشته باشید و شبنامه نباشید؛ در حالی که خیلی از سایتهای امروز ما شبنامه الکترونیک هستند.
او ادامه داده است: قاعده رسانه ایجاب میکند که حریم خصوصی را پاس دارید و حق پاسخگویی قائل باشید، مثل منشور باشید که انعکاسدهنده همه پرتوها است و الا بولتن حزبی هستید، نه رسانه عمومی و اجتماعی، ایجاب میکند که مسؤولیتشناس باشید، باسواد باشید، هیجان زده نشوید که حالا به خاطر یک انتقاد (و از قضا انتقاد درست) و برای جبران قصور قبلی، راه افراط در پیش بگیرید و سه شبانهروز، کل کانالهای رادیو و تلویزیونی را به زلزلهای اختصاص دهید که تلفات آن 250 نفر بوده است. مگر برای زلزله بم با چند ده هزار کشته چقدر گزارش و زیرنویس دادیم و عزا پخش کردیم؟ همه ما به خاطر درگذشت هموطنانمان غمگین هستیم و خود را در غم بازماندگان شریک میدانیم اما رسانه که نباید اختیارش را بدهد دست موج احساسات یا از آن بدتر، به دست تعاملات و تسویه حساب سیاسیون. با این کار، هزینه حادثه بعدی را بالا میبریم و سرمایههای اجتماعی را به حراج میگذاریم.سوار شدن بر موج احساسات، قاعده دنیای سیاست است اما قاعده رسانه نیست.
بخشی دیگر از دیدگاههای وی را در این گفتوگو میخوانید:
· واژه «استراتژی» مثل خیلی از مفاهیم دیگر به قدری دستمالی شده و به قدری توسط افراد بیاطلاع به کار برده شده که از اساس، انحراف یافته و دچار کژتابی شده است. اولاً استراتژی چیزی نیست که هر روز دستخوش تغییر باشد.
· نمیتوانیم بگوییم برای یک روزنامه یا خبرگزاری استراتژی مینویسیم در صورتی که بیتوجه به استراتژی کلی کشور در حوزه رسانهای باشد. حتی استراتژی کلی کشور در حوزه رسانه نمیتواند بیارتباط با سیاستهای کلی نظام باشد.
· نه تنها در رسانهها بلکه در بسیاری از امور کشور قائل به استراتژی نیستیم. وجود ضربالمثلهایی مثل «هرچه پیش آید، خوش آید» یا «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»، معرف آن است که در فرهنگ عمومی خیلی به برنامهریزی توجه نداریم.
· سی سال پیش تکالیفی را برای دولت قائل بودهایم که هنوز بر اساس همان برداشتها عمل میکنیم، در حالی که سیاستهای کلی عوض شده. آیا نظام صدور مجوز، روشهای نظارتی، مدیریت کلان اقتصاد رسانه، ترویج بنگاههای مطبوعاتی، واگذاری بنگاههای مطبوعاتی دولتی و مقولاتی از این دست رخ داده یا لااقل سیاستگذاری شده است یا خیر؟
· در بسیاری از استانهای کشور حدود 100 و 150 نشریه داریم که اتفاقاً همین تعداد زیاد به مقولهای ضدتوسعهای تبدیل شده. وظیفه حاکمیت که بنده هم به عنوان عضو هیأت نظارت بر مطبوعات مخاطب همین حرف هستم، این بوده که به متقاضیان قبلاً اطلاع بدهد که چند تا نشریه فعال داریم، چند تا در مرحله مجوز داریم، سطح تقاضا چقدر است، وضعیت نیروی انسانی چگونه است، در چه حوزههایی وفور یا خلاء وجود دارد و... تا او با چشم باز سرمایهگذاری کند که چنین چیزی را نداریم.
· حذف خبر از روی خط خبرگزاری، قاعده رسانه نیست. ممکن است حذف و پاک کردن، قاعده مهندسی ساختمان باشد اما قاعده رسانه نیست. اگر مدیران رسانهای مطلع و مقتدری داشته باشیم، وقتی کسی -هرچقدر عزیز- به آنها زنگ میزند که فلان خبر را از روی خط حذف کنید، عذرخواهی میکنند و به او میفهمانند که خبر روی وب مثل پخش خبر از تلویزیون است. مگر میشود پس از پخش یک خبر از تلویزیون، زمان را به عقب برگردانیم و به مجری بگوییم جور دیگر بگوید؟ چنین مدیر مطلع و مقتدری باید به آن فرد بفهماند که چاره کار در وب و تلویزیون، تکمیل، اصلاحیه و حتی عذرخواهی است نه اینکه آن دستور را تمکین کند و با این تمکین خود، حذف خبر از روی محیط وب را به یک رویه و مطالبه تبدیل کند. اتفاقاً وجود مدیران رسانهای مطلع و مقتدر سبب میشود شهامت روزنامهنگاران زیاد شود زیرا احساس پشتیبانی میکنند و از نهاد رسانه نیز صیانت میشود.
انتظامی در این گفتو گو به این سؤوالات نیز پاسخ دادهاست:
· از دولت که بگذریم، در خود رسانههای کشور چه اتفاقی در حال رخ دادن است. آیا استراتژی امری پذیرفته شده است؟
· فکر میکنید دلیل اینکه این ثبات در تعیین استراتژی رسانهای وجود ندارد ناشی از چیست؟
· شما مخالف این هستید که مخاطب رسانه اعم از مخاطب عام یا مخاطب فرهیخته در تعیین استراتژی رسانهای تأثیرگذار باشد؟
· آقای انتظامی! رسانههای غیر ایرانی چه راهی را برای صاحب شدن استراتژی طی کردهاند که ما تا کنون آن راطی نکردهایم. آیا اساساً میتوانیم این مقایسه را انجام دهیم؟
· اما وقتی رسانهای نخواهد شفاف باشد رتبهبندی چه فایدهای دارد؟
· فکر میکنم شاید برخی با شنیدن عرایض شما به این فکر کنند که اینها حرفهای زیبایی است اما راهی برای عملیاتی شدن آنها وجود ندارد. خود شما چه فکر میکنید، راهکاری برای عملیاتی شدن این خواستهها قائل هستید؟
· از نگاه شما در مییابم که با همه نقصهای موجود، از نگاه رسانهای، یک فعال رسانهای امیدوار هستید. اما واقعاً امید شما به چه چیزی است؟
افزودن دیدگاه جدید