کدخبر :306801 پرینت
10 شهریور 1403 - 10:34

بررسی تقابل مکاتب اقتصادی و هوش مصنوعی

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران، معتقد است: شاید هوش مصنوعی با ارائه نظریه‌های اقتصادی کارآمد برای هر کشوری به صورت جداگانه، با توجه به شرایط آن کشور بتواند به نزاع چند صدساله مکاتب اقتصادی مختلف پایان دهد، لذا انتظار این است که حداقل بشر بتواند با کمک هوش مصنوعی پیش‌بینی‌های جامع تری از آینده اقتصاد انجام دهند.

متن خبر

به گزارش سیتنا، مهراد عباد، طی یادداشتی ضمن بازخوانی ظهور مکاتب اقتصادی مختلف و آثار این مکاتب بر زندگی مردم، این گزاره را مطرح می‌کند که شاید هوش مصنوعی بتواند تحولی در عملکرد اقتصادی حکومت‌ها ایجاد کند.

تاریخ اندیشه اقتصادی مکاتب اقتصادی مختلفی را به خود دیده است. مکتب‌های فکری گوناگون حاصل تجمیع نگرش اقتصاددانانی است که دیدگاه مشترکی دارند. شاید قدیمی‌ترین مکتب اقتصادی ثبت‌شده با نام مکتب اخلاق‌گرایی اقتصادی در قرون وسطی در قرن نهم تا پانزدهم میلادی رواج داشته باشد که تلاش می‌کرد تعالیم عیسی مسیح را به مسائل اقتصادی بسط دهد و مهمترین دستاوردهای آن دستمزد عادلانه و رعایت اصول اخلاقی در تجارت و از بین بردن فاصله طبقاتی در آن دوره بود.

مکتب اصالت طبیعت (فیزیوکراسی) از سال 1758 ایجاد شد که در شکل‌گیری اصول اولیه نظام اقتصادی سرمایه‌داری نقش موثری داشت. ظهور اندیشمندان روشنفکری مانند جان لاک و آدام اسمیت، طیف جدیدی از مکاتب اقتصادی را ایجاد کرد که به دنبال آزادی و زندگی بهتر برای انسان‌ها بودند. طیف‌های مختلفی در مقابل یکدیگر اما با هدف ارتقای سطح کیفیت زندگی انسان‌ها شکل گرفتند؛ در یک طرف مکاتب اقتصادی کمونیستی و سوسیالیستی و در طرف دیگر مکاتب آزادی‌خواهانه بودند و در این بین نیز مکاتب مختلفی شکل گرفت که به سمت یکی از آنها گرایش داشتند.

در حدود سال 1900 میلادی به بعد بود که سه مکتب اقتصادی اتریش، ویرجینیا و استکهلم توانستند نظر بسیاری از ذی‌نفعان اقتصاد در دنیا را به خود جلب کنند. در این مکاتب اقتصادی تمام بحث‌ها حول چهار موضوع مردم، بنگاه‌داران، بازار و نهاد تنظیم‌گر (دولت یا بخش خصوصی) و میزان نقش هر یک از آنها بوده است.

مکتب اتریش به سازمان‌یابی خودبه‌خودی بازارها تاکید دارد یا در مکتب استکهلم به نهادهایی مانند دولت اجازه دخالت بیشتری می‌دهند و مکتب نئولیبرالیسم که در ادامه مکتب اتریشی است، نظریه‌هایی درباره اقتصاد سیاسی دارد که براساس آن با ایجاد بستری برای تحقق آزادی‌های کارآفرینانه و مهارت‌های فردی در چارچوب قوانین مشخص که اصالت را بر آزادی می‌گذارد می‌تواند رفاه و بهروزی انسان را افزایش دهد و سه ویژگی مهم آن حقوق مالکیت خصوصی قدرتمند، بازارهای آزاد و تجارت آزاد است.

تمام مکاتب اقتصادی تاکنون تلاش داشته‌اند با طراحی نظریه‌هایی، رفاه انسان‌ها افزایش دهند. آنها با تغییرات در جبر و اختیار ذی‌نفعان اقتصاد که همان دولت و مردم هستند، نظریه‌های خود را ارائه و از آن دفاع می‌کردند. کشورهای مختلف با سوگیری نسبت به هر یک از مکاتب، نتوانسته‌اند رفاه و آزادی کاملی را برای مردم خود رقم بزنند و چه بسیار کشورهایی که تاریخ از فروپاشی و به فلاکت کشیده شدن زندگی مردم آن کشور گزارش داده است. تاریخ اقتصاد مثال‌های بیشماری از شکست اندیشه اقتصادی کمونیسم در کشورهای مختلف دارد و در جبهه مخالف، کشورهای دارای اقتصاد آزاد در حال حاضر با دخالت‌های بی‌شمار دولت‌هایشان مواجه هستند یا راهبرد اتخاذی آنها باعث ایجاد رانت‌هایی برای شرکت‌های بزرگ و قدرتمند شده است.

شاید تعداد کشورهایی که توانسته‌اند رفاه نسبی برای ملت خود ایجاد کنند از تعداد انگشتان یک دست هم فراتر نرود. یکی از نقاط ضعف اکثر غریب به اتفاق مکاتب اقتصادی این است که تصور می‌شود با محاسبه شرایط، بازارها را پیش‌بینی کنند و همین‌طور تصور ‌می‌کنند که ‌می‌توانند ذهن مردم (مصرف کنندگان) را بخوانند. این موضوع نیز در تاریخ اقتصاد به وفور یافت ‌می‌شود، اشتباه‌های محاسباتی در اقتصاد تا کنون رفاه بسیاری از مردم سراسر جهان را کاهش داده است.

با گذر زمان و در چند ده سال اخیر، رشد پیشرفت علوم بسیار سرعت گرفته اما علم اقتصاد در این سال‌ها دچار تغییرات و پیشرفت خاصی نشده، شاید یکی از دلایل آن شبه‌علم بودن آن است. تکنولوژی و فناوری در این سال‌ها در علوم مختلف نفوذ بسیاری کرده، به ترتیبی که در حال حاضر هوش مصنوعی توانسته در علوم و صنایع مختلف انقلابی برپا کند. شاید هوش مصنوعی با ارائه نظریه‌های اقتصادی کارآمد برای هر کشوری به صورت جداگانه، با توجه به شرایط آن کشور بتواند به نزاع چند صدساله مکاتب اقتصادی مختلف پایان دهد. مکاتب اقتصادی که تصور می‌کنند، می‌توانند اقتصاد را پیش‌بینی کنند، افرادی را به این کار می‌گمارند که با محدودیت‌های اطلاعاتی مختلفی سرو کار دارند و ممکن است تصمیم‌های ذی‌نفعانه برای گروه خاصی بگیرند و یا حتی با سوگیری‌های خود تصمیمات اشتباهی را اتخاذ کنند. لذا احتمال خطا در اکثر محاسبات وجود دارد و از طرفی با پیشرفت دنیا نیازها و احساسات مردم در حال تغییر مدام است و امکان پیش‌بینی تفکرات آنها توسط مغز انسان امری محال است.

ممکن است ورود هوش مصنوعی به این حوزه بتواند با کمک انسان پیش‌بینی‌های بهتری از نیازهای آتی بازار و شرایط اقتصادی انجام دهد. در آینده‌ای نزدیک مسلما هوش مصنوعی مشاوران اقتصادی حکومت‌ها خواهند شد. با توجه به عدم مقبولیت مکتب بازار آزاد و پروپاگانداهای موجود بر علیه آن مثل موضوع شکست بازار که هیچ گاه اتفاق نیفتاده و محبوبیت دخالت بیشتر دولت‌ها در اقتصاد توسط اکثر حکومت‌ها، انتظار این است که حداقل بشر بتواند با کمک هوش مصنوعی پیش‌بینی‌های جامع تری از آینده اقتصاد انجام دهند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.