دروغ تاریخی حضور حسنین در جنگ اعراب علیه ایران
در هیچیک از منابع و مآخذ معتبر شیعی از حضور حسنین (ع) در فتوحات ایران، شام و یا آفریقا سخنی گفته نشده است.
به گزارش سیتنا، با توجه به محبت ایرانیان به اهل بیت علیهم السلام احادیث زیادی درددوره امویان جعل شد که مردم طبرستان یا همان ایران را از ائمه شیعه دور کنند و یکی از این جعلیات جنگ امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام علیه ایرانیان بوده است.
شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در جنگ علیه ایران؟
آیا همانگونه که تاریخ طبری نقل کرده، حسنین (ع) در زمان خلیفه دوم در جنگ بر علیه ایرانیان شرکت داشتند؟!
تبیین این مسئله تاریخی از چند جهت قابل تأمل و دقت است:
اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صد در صد قطعی و مورد تأیید است.
تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست. تاریخ طبری یک از کتابهای تاریخی معتبر و از منابع اهل سنت است که خبر شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در نبرد سپاه خلیفه دوم به ایران در آن ذکر شده است.
درهیچ یک از منابع معتبر شیعی حضور حسنین در جنگ علیه ایران را بیان نشده است
اما در هیچ یک از منابع معتبر شیعی چنین چیزی نیامده است. عدم درج این خبر در متون شیعی حاکی از آن است که این موضوع مورد تأیید عالمان و مورخان شیعه نیست.
روایان غیر معتبر در بیان مطلب
برخی از راویان؛ مانند یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، و...، راوی این خبر یعنی علی بن مجاهد را توثیق نمیکنند. یحیی بن معین درباره او میگوید وی جعل حدیث میکرد. یحیی بن ضریس میگوید او کذاب است و جعل سند میکرد.
علی بن حسن هسنجانی میگوید از أبا جعفر جمال یعنی محمد بن مهران از علی بن مجاهد، پرسیدم، گفت وی کذاب است.
بنابراین، خبر چنین شخصی که رجال شناسان نیز او را تأیید نمیکنند، چگونه قابل اعتماد است؟!
بر فرض صحت چنین خبری؛ یعنی شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در چنین نبردی این مسئله از زوایای مختلف قابل توجیه است:
اولا: آنان اگرچه فرزندان شخصیتی مانند امام علی (ع) بودند، و آن حضرت به عنوان نفر اول مخالف حکومت شناخته میشد، و از نظر وی حکومت خلفای سه گانه مشروعیت نداشت.
اما این بدان معنا نیست که آن حضرت و فرزندان و علاقه مندانش از حوادث و رخدادهای جامعه به دور باشند و به قوانین شهروندی پای بند نباشند.
بلکه در امور شهروندی آنان نیز، چون دیگران عمل میکردند و بر فرض صحت شرکت فرزندان امام علی (ع) در جنگ ایران و یا هر نبرد دیگری، از این زاویه قابل توجیه است.
این مسئله در تمام دنیا پذیرفته شده است. هیچ مخالف حکومتی نمیتواند به بهانه مخالفت از قوانین حکومتی سرپیچی کند و خود را از مسائل و حوادث جامعه تبرئه کند.
ثانیاً: بر فرض صحت چنین خبری، شرکت آنان در این نبرد همراه دیگر نیروهای رزمنده میتوانست جنبه فرهنگی داشته باشد.
یعنی آنان به عنوان سرباز در کنار دیگر نیروهای سپاه اسلام تعدیل کننده نیروهای رزمنده از تعرضهای بی جا و بی مورد هنگام ورود به شهرها در برخورد با جان و مال مردم باشند.
چنان که امروزه نیز تمام نیروهای نظامی دارای سربازان امدادی و فرهنگی، حتی بخشهای فرهنگی و عقیدتی هستند. همان گونه که امام علی (ع) در عین مخالفت با حکومت در بسیاری از موارد با خلفا همکاری در جهت تعدیل آنها در امور حکومت داشت.
فرزندانش نیز در این جنگ میتوانستند نقش تعدیل کننده داشته باشند، نه نیروی جنگنده.
ثالثاً: در کدام تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو امام کشته شده اند. تا ما درصدد احقاق حق آنها باشیم، حتی در تاریخ طبری که خبر شرکت آنها در جنگ علیه ایران آمده است، اشاره نشده است که کسی با شمشیر آنان کشته شده باشد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید