ضرورتهای شکل دهی و توسعه استارت آپ های فعال در صنعت فاوا
یک فعال اقتصادی معتقد است: ضروری است که دولت به یک جمع بندی مشخص در موضوع اینترنت، پهنای باند و سایر مشکلات آن برسد. در این صنعت اینترنت اصلی ترین عامل در جذب سرمایه، نیروی انسانی، توجیه اقتصادی کسبوکار و... است که بدون آن نمیتوان ادامه داد.
به گزارش سیتنا، دکتر نسیم توکل، فعال اقتصادی در تحلیل ماه شماره 102 ماهنامه نسل چهارم، آورده است:
دنیا با سرعت باورنکردنی در حال پیشرفت است و حتی لحظهای برای درنگ فرصت ندارد. دیگر زمانی برای مطالعه و بررسی فرصتهای سرمایه گذاری نیست، بلکه این صنعت فناوری اطلاعات است که ترندهای صنعتی و موقعیتهای جذاب کسب درآمد در جهان را مشخص میکند.
در واقع، صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات مدتهاست که به عنوان صنعت مادر شناخته شده و نقش اساسی در تعیین سرنوشت صنایع کوچک و بزرگ ایفا میکند. آنگونه که در جهان میبینیم غولهای فناوری صاحبان سهم بزرگی از بازار در بخشهای مختلف هستند و مسیر جریان مالی جهانی را در اختیار دارند. قلب تپنده اقتصاد مدرن جهانی در دستان فعالان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات است و بسیاری از تغییر مسیرها در سرمایهگذاری و تولید با راهنمایی آنها صورت میگیرد. ارتباطات نیز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزشافزوده متنوع و فراوانی به فراخور حوزه فعالیت افراد ارائه میکند.
هدف از بیان این مطالب که پیشتر هم شنیدهایم، تأکید دوباره و چند باره بر اهمیت صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات است که متأسفانه در ایران هر ساله محدودیتهای بیشتری برابر خود میبیند و به ویژه کارآفرینان ایرانی در انزوا و بدون حمایتهای لازم حقوقی و اجتماعی و نبود دسترسی به بسترهای ارتباطی قوی از مزیتهای فراوان این صنعت محروم ماندهاند. در سالی که رئیس دولت از «قطار پیشرفت» سخن گفت و وزیر ارتباطات چشاندن «طعم شیرین فناوری» به مردم را به عنوان هدف خود مشخص کرد، موانع فعالان این حوزه در کشور آن طور که مورد انتظار بود برداشته نشد. بحران نیروی انسانی، مشکلات اینترنتی، کمبود منابع مالی، تصمیم سازی بدون توجه به فضای زیست بوم فناوری کشور و... تنها بخشی از مشکلات صنعت فاوا در ایران را نمایان میسازند.
گام اول
شکی نیست که گام اول برای بازگرداندن نور به روزنه امید، شناسایی نیازهای صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران و شنیدن دغدغههای فعالان آن است. صنعتی که توان بالایی از درآمدهای ارزی و واردات دانش فنی تا خروج از تنگنای فناوری دارد. بنابراین ضروری است تا دولتمران در سال پیش رو با درک بیشتر اهمیت این حوزه و با توجه به ضرورتهای منطقهای و جهانی به سمت شکلدهی و توسعه گروههای کوچک و متوسط فعال در این صنعت حرکت کنند.
دولت باید با عمل به وظیفه ذاتی خود به سوی بستر سازی و گسترش فضا برای شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات حرکت کند.
مهمتر از همه، دولت باید با عمل به وظیفه ذاتی خود به سوی بستر سازی و گسترش فضا برای شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات حرکت کند. نبود ایران در این زنجیره و از بین رفتن نقش آن در چنین بازار بزرگی جدا از تبعات امنیت ملی، به معنای بیتوجهی به حجم عظیمی از ابداعات و تحولات است که کشور ما در صورت توجه به آن میتواند ثروت قابلتوجهی را به دست آورد.
بحران سرمایه گذاری
سرمایه گذاری در صنعت ICT همچنان یکی از مهمترین نقصهای آن است. دامنه این بحران سرمایه هر روز با افزایش قیمت دلار بیشتر شده و سرمایهگذاریهای اندک صنعت را بیارزشتر از قبل میکند. شرکتهای کوچکتر و حتی استارتآپها نیز با بحران سرمایه مواجهاند. اگرچه برخی از آنها در تعامل با نهادهای خصولتی، بخشی از مشکل خود را حل کردهاند، اما همچنان پولی در صنعت ICT برای سرمایهگذاریهای بلندمدت وجود ندارد.
بدون شک یکی از دلایل کاهش جذابیت در این بازار بیاعتمادی رو به فزونی میان بخش ICT و حاکمیت است. همچنان که فضای گفتوگوی فعالانه با بخشهای مختلف حاکمیت از دست رفته و پنجره جذب سرمایه به این واسطه هر روز کوچکتر میشود. فضای عمومی کشور به ویژه در محدوده اصناف، دچار آفت در تنظیم روابط با دولت شده است. این روابط در وضعیت طلاق عاطفی یا در برخی موارد تقابل با دولت قرار گرفته و در نتیجه منافع صنعت و فعالان آن قربانی وجود این فضا شده و خسارات فراوانی وارد کرده است.
وجود چنین ناهمواریهایی در مسیر کارآفرینان سبب میشود که سهم ایران در اقتصاد دیجیتال هر روز کمتر از قبل شود و این بحران سرمایهگذاری تعمیق بیشتری یابد.
ضرورت توجه به زنان
ما آگاهی روشنی از زنانی که نقش بسیار موثری در صنعت آیتی و آیسیتی ایران ایفا میکنند، نداریم. اگرچه، این آمار درباره خانمهایی که در بخش دولتی صنعت آیسیتی فعال هستند مشخص است.
بخش خصوصی به واسطه سرعت و اختیارات بالاتر، اهمیت بیشتری دارد. بسیار مهم است که درک کنیم صنعت آیسیتی فقط استارتاپها نیستند، اگر چه ممکن است این شرکتها در بحث برندینگ و روابط عمومی کاری کرده باشند که از بیرون اینطور به نظر بیاید. اما ما زنانی داریم که در حوزههای مختلف خدمات، شبکه، آموزش، حفاظت الکترونیک، تولید نرمافزار و... فعالیت دارند و نقشهای بسیار مهمی ایفا میکنند.
در واقع، حضور زنان بر فضای نوآوری و سطح محصولات تأثیر مستقیم دارد. به عبارت دیگر زنان با دریافت سهم بیشتر از سطوح تصمیمگیری در شرکتهای بخش خصوصی قادر خواهند بود تا تنوع بیشتری را در ارائه خدمات و محصولات ایجاد کنند. این ایجاد تفاوت در درون سازمان سبب خواهد شد که خروجی متنوع و خلاقانه تری ایجاد شده و در نهایت چرخه کسب درآمد تقویت گردد. از این رو، ضروری خواهد بود که صنعت ICT به عنوان یک ویترین مهم در سال پیشرو از خود شروع کنند و با تقویت حضور خانمها در سطوح تصمیم سازی، نوآوری را به سازمان خود تزریق کنند.
سخن آخر
با این همه، سال 1402 به پایان خود نزدیک میشود و کسبوکارها و فعالان اقتصادی شرایط بسیار نامناسبی را تجربه میکنند. ناپایداری در اقتصاد، تحریمها، نوسانات ارزی و البته مشکلات اینترنتی این حوزه را به نقطه خطرپذیری رسانده است.
در حال حاضر بسیاری از استارتآپها یا نابود شدند یا مدیران و متخصصان اصلی آنها مهاجرت کردند و آنهایی هم که هنوز در کشور فعالیت میکنند، توانستند بهرغم همه مصائب و مشکلات از طریق تامین مالی و جذب سرمایه سرپا بمانند. با نگاهی به آمار ارائهشده از سوی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور نیز درمییابیم که نفس استارتآپها، شرکتهای دانشبنیان، بخش خصوصی و اقتصاد دیجیتال که روزی قرار بود ناجی اقتصاد ایران باشد، به شماره افتاده و اینترنت شریان اصلی تنفس آنها است.
بنابراین، ضروری است که دولت به یک جمع بندی مشخص در موضوع اینترنت، پهنای باند و سایر مشکلات آن برسد. در این صنعت اینترنت اصلی ترین عامل در جذب سرمایه، نیروی انسانی، توجیه اقتصادی کسبوکار و... است که بدون آن نمیتوان ادامه داد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید