جدال بیپایان داماد با مادرزن؛ به رابطه من و زنم حسودی میکند!
جوان ۳۸ سالهای که برای شکایت از مادرزنش وارد کلانتری طبرسی شمالی مشهد شد.
به گزارش سیتنا، او درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: مادر فهیمه به هر کسی که احساس میکرد دخترش را بیشتر از او دوست دارد، حسادت میکرد و این رفتار هم دست خودش نبود. من هم سعی میکردم با این ماجرا کنار بیایم. اما وقتی دوباره به مشهد بازگشتیم، مشکلات ما شروع شد؛ دیگر همسرم به من و فرزندانش کاری نداشت و فقط به مادرش رسیدگی میکرد.
چند روز بعد احضاریهای از دادگاه آمد که من همسر و مادرزنم را کتک زدهام اما این موضوع در نهایت به آشتی انجامید. چند روز بعد مادرزنم به محل کارم آمد و من بازهم از شدت ناراحتی و خشم گوشی تلفن را برداشتم و تا میتوانستم به همسرم توهین کردم. مدتی بعد هم مادرزنم به خاطر یک چک پاسنشده از من شکایت کرد و اینگونه کشاکشهای من و مادرزنم به اختلافات خانوادگی و دادگاه و پاسگاه کشید.
من همسر و زندگیم را دوست دارم، اما دخالتهای مادرزنم موجب جدال بین من و او شده است و مدام از یکدیگر شکایت میکنیم.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید