به گزارش رکنا، دو سال از شکایت سعیده از جوانی به نام شهاب گذشته است و حالا او تصمیم گرفته از شکایت تجاوز عدول کند و بگذرد. سعیده از دلیل اعلام گذشت میگوید.
بله، درست است. شهاب با من کاری کرد که تا دنیا دنیاست و من زنده هستم فراموش نمیکنم، اما التماسهای مادرش در این دو سال باعث شد نتوانم مقاومت کنم و گذشت کردم.
او خواستگار من بود. ما دوستی خانوادگی داشتیم. یک روز گفت از من خوشش آمده و میخواهد خواستگاری کند، اما قبل از این که با خانوادهاش به طور رسمی به خانه ما بیاید میخواهد چند جلسهای مرا ببیند و بیشتر با هم آشنا شویم و اگر نظر هر دو نفرمان مثبت بود، بعد خانوادهها با هم صحبت کنند. من هم حرفش را باور کردم و... .
با شوهرخواهرم دوست بود و من او را چندباری مقابل در خانه دیدم و از نگاههایش فهمیدم که از من خوشش میآید. بعد هم متوجه شدم قصد خواستگاری دارد.
کلا دو بار با هم بیرون رفتیم. بار اول در یک پارک نشستیم و چند دقیقهای با هم صحبت کردیم. بار دوم در خودرو بودیم که به من حمله کرد و مرا هدف آزار و اذیت قرار داد. من هم در همان لحظه تصمیم گرفتم شکایت کنم.
لباسهایم و آثاری که روی بدنم بود، تایید شد، اما شهاب مدعی بود که من با رضایت خودم این کار را کرده ام در حالیکه من به رضایت خودم این کار را نکرده بودم و این موضوع هم تایید شد.
دادگاه ابتدا به او اعدام داد، اما بعد در دیوان عالی کشور نقض شد و قرار بود دوباره محاکمه شود که من شکایتم را پس گرفتم.
در دو سالی که پرونده را پیگیری میکردم، خیلی اذیت شدم. بعد هم مادر شهاب التماس کرد و دلم سوخت. البته شرط کردم که آن ها از این محل بروند و ما را راحت بگذارند. آن ها هم قبول کردند. قرار شد خسارت هم بدهند.
بله، پول گرفتم چون آیندهام تباه شده و من دیگر به سختی میتوانم ازدواج کنم. این پول را هم باید هزینه درمان روانم بکنم.
فکر میکنم خودم به آرامش رسیدم. این دو سال مثل کابوس بر من گذشت. حالا قصد دارم روی زندگیام تمرکز و خودم را درمان کنم.
انتهای پیام