به گزارش ایران پژواک، پرافتخارترین مربی فوتبال بانوان ایران، لقب مرضیه جعفری مربی تیم خاتون بم است که ۸ قهرمانی در لیگ برتر بانوان کسب کرده است.
زندگی حرفه ای و شخصی مرضیه جعفری سرشار از تراژدی های عجیب و غریب است. از ماجرای تلخ سال ۸۲ و زلزله بم که در آن تک تک شاگردانش را از دست داد، تا روز های سخت زندگی شخصی اش در سال های اخیر به خاطر از دست دادن عزیزان و نزدیکانش. بانویی که در مقابل هیچکدام از این سختی ها پا پس نکشید و پر قدرت برای آینده و دختران تیم اش جنگید.
عشق به فوتبال برای او که در یک خانواده فوتبالی بزرگ شده است و این رشته را را زیر نظر پدرش عباس جعفری، که مربی است آموخته، با او کاری کرد که در سن ۱۷ سالگی همزمان هم مربی یک تیم خودساخته باشد و هم بازیکن.
خبرآنلاین، با مرضیه جعفری درباره شرایط فوتبال بانوان ایران و حضور تیم خاتون بم در مسابقات قهرمانی باشگاه های آسیا گفتگویی لایو برقرار کرده است که در ادامه متن آن را میخوانید:
ما در زمان اعزام تیم یک سری اشتباهات محاسباتی داشتیم، این که با توجه به مسابقات تدارکاتی ما ناچار شدیم زودتر به ازبکستان برویم، چون ما قبل از آن در ایران مسابقه تدارکاتی نداشتیم، ما از فدراسیون هم خواسته بودیم که به مسابقات کافا برویم. چون این مسابقات تاثیری در رنکینگ تیم ها ندارد میتوانست مثل یک سری بازی تدارکاتی عالی باشد. متاسفانه این اتفاق نیوفتاد و ما دو بازی تدارکاتی در قزاقستان برگزار کردیم. ۷ مرداد اعزام شدیم و بعد از رسیدن به قزاقستان متاسفانه ۹۰ درصد بچه ها دچار یک ویروس عجیب و غریب شدند. همین موضوع سبب شد بچه ها از نظر بدنی تحلیل بروند.
در قهرمانی آسیا با توجه به ضعف بدنی بازیکنان و داشتن سه بازیکن آسیب دیده ، بچه ها عملکرد نسبتا خوبی داشتند. خیلی از بازیکنانم با آمپول و آسیب دیدگی به بازی ها ادامه میدادند. در بازی اول نتیجه تساوی داشتیم و در بازی دوم علی رغم تعویض هایی که کردیم باز هم موفق نبودیم. من در کل از عملکرد بازیکنانم راضی بودم، تیم ازبکی تیم بسیار قدرتمندی بود. مربی این تیم به من گفت که اصلا فکرش را هم نمیکرده که عملکرد تیم های ایرانی تا این اندازه خوب باشد، شما فوتبال بازی کردید و ما در نیمه دوم فقط میخواستیم وقت را تلف کنیم تا بازی تمام شود.
درست است که شرایط ما خیلی ایدهآل نبود ولی حداقل شاگردانم نشان دادند برای برد میآیند و بابت این موضوع از بچه های تیمم تشکر میکنم.
ما ۷۰ درصد اسکلت سال قبلی را حفظ کردیم. با بقیه بازیکنانی که می خواهیم هم در حال صحبت هستیم. امسال کار تیم ما سخت تر است. کادر تیم سپاهان قدرتمند شده است و جذب بازیکنی خوبی داشتند و از آن طرف شهرداری سیرجان دو یا سه تا مهره خوب اضافه کرده است، با همه این ها قطعا کار ما سخت تر می شود اما امیدوار هستیم از عنوان قهرمانی سال گذشته دفاع کنیم و دوباره قهرمان باشیم.
قطعا پیشرفت بوده است، با توجه به اینکه قهرمان باشگاه های آسیا برگزار میشود، اسپانسر ها نگاه ویژهتری به خانم ها دارند و پتانسیل فوتبال بانوان ما طوری است که اگر اسپانسر ها ورود کنند ما حرف های زیادی برای گفتن داریم، من فکر میکنم، فدراسیون هم در این دو سال اخیر از بخش بانوان حمایت خوبی داشته است و اگر این روند ادامه دار باشد با توجه به ظرفیت هایی که داریم میتوانیم ثابت کنیم فوتبال بانوان ایران حرف هایی برای گفتن دارد.
ببین سقف قرارداد برای هر باشگاهی متفاوت است ولی من احساس من احساس می کنم پیشرفت در این زمینه وجود داشته است، الان قراردادهایی که در فوتبال بانوان ما بسته میشود به شکلی هست که شخص میتواند با آن زندگی کند، افزایش قیمت قراردادها در این یکی دوسال خیلی خوب بود است و فکر میکنم انگیزه خیلی خوبی برای بانوان ما هست.
اولین چیزی که مدنظر من هست این است که فکر میکنم مهدی تاج و تیم مدیریتی که دارند میتواند مدیریت خوبی داشته باشد، ولی من این توقع را دارم که یک نایب رئیس خوب برای بخش بانوان انتخاب کنند، کسی که واقعا از خود فوتبال باشد. فوتبالی باشد و درک کند، همچنین عادل باشد. من فکر میکنم اینکه شخص فوتبالی باشد مهم است چون ما همیشه در این بخش به مشکل خوردیم.
مدیر عامل ما دکتر اسماعیلی هستند، ایشان واقعا کسی هستند که شاید از ابتدا فوتبالی نبودند ولی از زمانی که وارد فوتبال بانوان شدند واقعا کمک کردند و همه جوره خواستند بانوان دیده شوند، این جشنی که برگزار شد باعث شد دختران فوتبال بم دیده شوند، من فکر میکنم آقای اسماعیلی کمک های زیادی به بخش بانوان کرده و مدیرعاملی هست که جدا از بحث مالی از نظر روانی مدیریت خیلی خوبی دارند و آن جشنی که برگزار شد حتی در فوتبال آقا هم دیده نمیشود.
پدر من مربی بود، از ۳ یا ۴ سالگی همیشه توپ در خانه ما بود، خیلی وقت ها با پدر و برادرم که او هم فوتبالی بود مینشستیم و فوتبال هارا می دیدیم، این قطعا خیلی موثر بوده است. من همیشه میگویم بخش زیادی از مربی شدن ذاتی است، مدیریت ذاتی که به ارث برده میشود. کسی که من خودم را به او مدیون میدانم، پدرم است که واقعا مشوق اصلی من بود و باعث شد در در این زمینه به این جایگاه فعلی برسم. آن زمانی که فوتبالی وجود نداشت من همیشه فوتبال بازی میکردم، در ۱۶ سالگی مربی شدم و باز هم پدرم به من کمک کرد و نقش پررنگی داشت.
من همیشه از بچگی مدیریت خوبی داشتم، همیشه مبصر کلاس و نفر اول بودم و این خصلت را داشتم. یکی از مشخصه های ذاتی من این بود که باید نفر اول میبودم. من در ۱۷ سالگی که مربی شدم، در ابتدا یک بازیکن داشتم، بعد از آن تعداد بازیکن ها زیاد شد و من کوچک ترین فرد مجموعه بودم و هر وقت یاد آن زمان میکنم خندهام میگیرد، چرا که با سن کمی که داشتم، خیلی جدی بودم، در زمین بداخلاق بودم و در مربیگری جدی بودم.
فکر می کنم آن مدیریت که داشتم باعث شد بتوانم آن تیم را شکل بدهم.
من بعد از زلزله به غیر یک یا دو نفر همه شاگردانم را از دست دادم. این برای من خیلی سخت بود، ولی وقتی اندوه زیاد شهر و بوی مرگی که در شهر پیچیده بود را می دیدم، به خودم میگفتم تنها کاری که از دست بر میآید این است که یک مقدار به عنوان مربی مردم را خوشحال کنم. من به عنوان مربی حداقل میتوانستم دختران بمی را از آن حال و هوا در بیاورم و برای همین این تصمیم را گرفتم و سال ۸۳ دوباره کار را شروع کردم و بسیار هم سخت بود.
همه خانه ها غم زده بودند، همه درگیر از دست دادن عزیزانشان بودند و برای همین بیرون آوردن دختران وخانم ها از خانه کار بسیار سختی بود. هیچ کس هیچ انگیزه ای نداشت، اما من فکر میکنم خدا من را در این راه یاری کرد و الان خیلی خوشحالم که مردم شهر من خوشحال اند.
سال ۸۸ ما با بازیکنان بومی به لیگ برتر صعود کردیم، من همیشه به بازیکنانم میگفتم همیشه باید برنده باشیم و بهانهای را نمیپذیرفتم. حتی در مقابل تیم قدرتمندی مثل ملوان. ما در آن سال سوم شدیم و واقعا مردم و مسئولین نگاه دیگری به ما کردند و بهای مسئولین بم در کسب افتخارات موثر بود.
اولین قدم تربیت مربیان است، مربیان باید آموزش ببینند، ما باید مربیانی پرورش بدهیم که از نظر تجربه و علم آموزش دیده باشند. ما الان مربیان زیادی داریم اما مهم این است که این مربیان در راستایی که می خواهیم حرکت کنند و ما باید بدانیم مربی پایه ما چه وظیفهای دارد، مربی جوانان ما به وظیفه ای دارد و هر کسی در جای خودش باشد. باید هدف کوتاه مدت و بلند مدت خود را بدانیم و در آن راستا حرکت کنیم.
اینکه ما هر سال یک تیم ملی تشکیل میدهیم و میرویم یک پله در رنکینگ سقوط میکنیم چه فایده ای دارد؟ ما باید هدف داشته باشیم. از مربیان خارجی در تیم های پایه می توانیم استفاده کنیم. ما میتوانیم لژیونر داشته باشیم، شاید یک لژیونر قیمت کمتری نسبت به بانوان خودمان داشته باشد اما به سطح فوتبال ما اضافه کند.
نه، ما از نظر زیر ساخت مشکل داریم، تیم هایی مثل سپاهان، ایلام، بم و.. همان امکانات آقایان را در اختیار بانوان هم قرار میدهند، اما مثلا ما میدانیم شهر کرد مشکل زیرساخت دارد. باید اسپانسر ها نگاه متفاوتی داشته و زیرساخت ها توسط دولت اصلاح شود چون ما حرف های زیادی برای گفتن داریم.
هم مریم آزمون و هم مریم ایراندوست مربی های خوبی هستند، من فکر میکنم این اختلافاتی که ایجاد شد توسط بقیه بود وگرنه هر دو مربی بزرگ هستند و میتوانند به تیم ملی کمک کنند. هر دو هم ثابت شدهاند، امیدوارم با یک تفکر خوب فدراسیون فعلی به بخش بانوان ورود کند و آن برنامه ریزی و اهداف مشخص شود و هر کسی در جایگاه خودش به فوتبال بانوان کشور کمک کند و این اختلافات هم نباشد.
من پیشنهاد داشتم ولی من چون سرمربی تیم خاتون بودم و تیم من در باشگاه های آسیا بود نمیتوانستم در تیم ملی باشم. چون مردم شهر من این تیم را خیلی دوست دارند، پس اولویت من تیم شهرم بود.
بله افتخار بزرگی است، من قطعا اگر شرایطش را داشته باشم این کار را میکنم ولی اولویت من مردم شهرم هستند چرا که تیم ما دلیل لبخند مردم بم است.
من فکر میکنم اگر این باشگاه های بزرگ ورود کنند قطعا تماشاگر زیادی جذب میکنند. در جشنی که ما برگزار کردیم کل ورزشگاه و حتی مستطیل سبز پر شد. اگر مردم در شهر کوچکی مثل بم اینطور استقبال میکنند، قطعا در شهرهایی مثل ایلام بیشتر از اینها خواهد بود. همچنین ورود این تیم ها انگیزه زیادی ایجاد میکند چون خیلی از بازیکنان خانم ها منتظر این موضوع هستند. این اتفاق رقابت را هم بهتر میکند و این رقابت سالمی هست.
من از نحوه مربیگری گوآردیولا را خیلی دوستت دارم و از بازی تیم هایشان لذت میبرم، بین ایرانی ها هم امیر قلعه نویی را دوست دارم.
من استقلالی هستم، اما بزرگان پرسپولیس مثل علی پروین را خیلی دوست دارم.
زیرساخت های استاد کرمان خیلی خوب است. مخصوصا در سیرجان و رفسنجان و کرمان، از نظر مالی معادن خوبی وجود دارد، ما در بم از نظر مالی آن معادن را نداریم و از نظر زیر ساخت نیازمند به کمک هستیم، اما باز هم در استان کرمان مدیران خوب خیلی تاثیرگذار هستند زیرا توجه خوبی دارند و باعث شکل گری تیم ها شدند.
علاقه مدیران مهم است، همچنین مسئولیتپذیری که دارند. کرمان از نظر آب و هوا و مسائل تفریحی خوب نیست، مدیران در راس هم با در نظر گرفتن این ماجرا که مردم با فوتبال خوشحالاند در جایی گام برداشتند که این شادی را به مردم بدهند.
موقع برگزاری جشنمان در بم خانم ها آقایان کنار هم شادی کردند و اتفاقی هم نیوفتاد. خیلی از خانواده ها کنار هم فرزندشان را تشویق میکردند و از فضا لذت میبردند، این از نظر شرایط روحی با توجه به مسایئل اقتصادی خیلی خوب است و شادی بیشتری را به دخترا و خانواده ها میدهد.
خیلی تاثیرگزار هست، آقایی که در ورزشگاه است وقتی خانم هارا میبیند حواسش به حرف ها و شعارهایی که میدهد است.
قطعا اگر شرایط موجود باشد میروم.
ورزشکاران خانم ما ما با پوشش کامل بازی میکنند، این موضوع در خانواده بازیکن تاثیرگذار است و وقتی پدر یا برادر بازیکن من بازی او را میبیند، این در روحیه و انگیزه بازیکن من خیلی اثر دارد و بسیار مثبت است.
از مدیر عامل تیم تشکر ویژه دارم، همینطور از همسرم که همیشه از من حمایت کرده است، از شما هم برای حمایت از فوتبال بانوان ممنونم.
انتهای پیام