کدخبر :269525 پرینت
24 خرداد 1401 - 09:18

جلال چراغپور: بازی با الجزایر ضدتدارکاتی بود!

جلال چراغپور، کارشناس فوتبال گفت: بازی با الجزایر به جای اینکه ما را به مدلی که ۷۰ روز دیگر با آن بازی داریم نزدیک کند، ما را از چیزی که خومان داشتیم هم دور می‌کند.

متن خبر

به گزارش خبرانلاین،  تیم ملی ایران در فاصله کمتر از ۶ ماه تا جام جهانی قطر شرایط چندان خوبی ندارد و عملکرد ضعیف مقابل الجزایر و آماده‌سازی نامطلوب باعث نگرانی خیلی‌ها شده است. در شرایط که تیم‌های حاضر در جام جهانی در روزهای فیفا مشغول برگزاری دیدارهای تدارکاتی بودند ایران تنها کشورهای بود که به قطر رفت و در هوای گرم دوحه اردوی خودش را برگزار کرد. مسابقات دوستانه تیم ملی هم یکی پس از دیگری لغو شد تا شاگردان اسکوچیچ در نهایت با یک مسابقه تدارکاتی با تیم ملی الجزایر اردوی خود را به پایان برسانند. مسابقه‌ای که با عملکرد پرانتقاد و شکست تیم ملی همراه شد. جلال چراغپور، کارشناس فوتبال در گفت و گوی اختصاصی با خبرآنلاین صحبت‌های مهمی را در خصوص اتفاقات اخیر و شرایط تیم ملی مطرح کرد که در ادامه می‌خوانید:

از بازی دیشب تیم ملی مقابل الجزایر شروع کنیم. اول از همه به نظر شما بازی با الجزایر کمکی به تیم ملی کرد؟

اول باید نقش بازی تدارکاتی در تلاش برای تطبیق استایل بازی با حریف آینده را تعریف کنیم. اساسا همه در بازی تدارکاتی سعی می‌کننده مصادیقی از بازی اصلی را در بازی تدارکاتی آزمایش کند و با آن مواجه شود. فرض کنید ما سه ماه دیگر با تیمی بازی داریم که به احتمال ۸۰ درصد اگر به ما گل بزند با سر می‌زند و اگر هم اتفاق بدی مقابل انگلیس بخواهد رخ دهد روی ضربات کرنر و شروع مجدد است چون آن‌ها چند سرزن خیلی عالی مثل هری کین و مدافعان وسط‌شان دارند که جلو می‌آیند. پس ما حداقل باید با تیمی بازی کنیم که چند توپ بلند بفرستد تا ببینیم آیا دفاع‌های ما اصلا جواب می‌دهند یا باید سه‌دفاعه بازی کنیم؟ مثلا مربی و مدیران فنی تیم در خصوص استفاده از دو دفاع مردد باشند و بخواهند سه‌دفاعه بازی کنند. بعد بازی تدارکاتی ترتیب دهند و این موضوع را تست کنند. این Preparation یا فراهم کردن مقدمات برای یک موضوع خاص است.

آیا دیدار با الجزایر این ویژگی را داشت؟! تازه این تیم اصلی الجزایر هم نبود!

این بازی را نمی‌توانیم تدارکاتی بگوییم بلکه بازی ضدتدارکاتی بود! بازیAnti Preparation یا ضدتدارکاتی بود چون اولا در استایل بازی‌ نیست که می‌گوییم بازی تدارکاتی برگزار می‌کنیم. دوما هیچ‌کدام از استایل‌های مشخص دنیا نبود که مثلا بگوییم با استایل آلمان یا انگلیس بازی می‌کنیم و اصلا به هیچ مدلی نزدیک نیست و تازه به قول شما تیم اصلی هم نیست ولی اگر بود هم دردی از ما دوا نمی‌کرد چون این‌ها هم از لحاظ فیزیکی ریزتر هستند هم فوتبال کوتاه و الگویی بازی می‌کنند و از این نظر هم به ما نمی‌خورد.

چرا به این بازی ضدتدارکاتی می‌گوییم؟

به این خاطر که آن الگویی هم که بچه‌های ما به دست آوردند و خودمان داشتیم هم با این بازی‌های متفرقه از بین می‌رود. یاد گرفته بودیم جمع شویم و توپ را که گرفتیم Counter Attack یا Quick Attack بزنیم یعنی یا از دفاع مهاجمان را صاحب توپ کنیم که می‌شود Counter Attack یا از میانه توپ به مهاجمان برسانیم که Quick Attack است و با این بازی‌های متفرقه همین الگو هم خراب می‌شود. در نتیجه این بازی تدارکاتی به جای اینکه ما را به مدلی که ۷۰ روز دیگر با آن بازی داریم نزدیک کند، ما را از چیزی که خومان داشتیم هم دور می‌کند. پس این اسمش تدارکاتی نیست و ضدتدارکاتی است.

یکی از انتقاداتی که به تیم ملی وارد شد انتخاب کشور قطر در این فصل از سال برای اردو بود. در حال حاضر قطر آب و هوای مناسبی ندارد. چقدر با انتخاب قطر موافق هستید؟

ما وقتی در تئوری‌های فیزیولوژیکی آمادگی جسمانی برای فوتبال یعنی Science Soccer می‌خوانیم به ما می‌گوید هوای گرم بالای ۳۵ درجه باعث افت آمادگی جسمانی به سطح ۵۵ درصد برسد. تازه این در صورت مثبت بودن و شرایط تمرینی مناسب است. این هم چیزی نیست که سلیقه من باشد و علم فوتبال جهانی برای فیزیولوژی بدن است. فاکتورهایی مثل آب در گردش، الکترولیت‌های در گردش بدن، مقدار آنزیم‌هایی که ترشح می‌شود و انقدر مهم است که در اروپا و گرمای ۲۷ درجه بازی را نگه می‌دارند تا بازیکنان آب بخورند. وقتی ما ۱۲ روز تیم را به آن آب‌وهوا می‌بریم و می‌بینیم از ۳۲ تیم جام جهانی فقط ما هستیم خب حتما به مشکل می‌خوریم. ما اگر سواد نداشته باشیم، مطالعه هم نکنیم، دانش روز هم تعقیب نکنیم و فقط با چشم غیرمسلح ببینیم که ۳۱ تیم دیگر کجا هستند می‌توانیم حداقل تقلید کنیم. اگر در تیم ملی مدیران فنی به سواد و دانش فنی اعتماد نمی‌کنند حداقل به چشم غیرمسلح خود اطمینان کنند که ببینند از بین ۳۲ تیم جام جهانی فقط یک تیم به قطر رفته و آن هم ما هستیم! خب این‌ها سوال‌برانگیز است؛ تیم ما از نظر فیزیولوژی و آمادگی جسمانی هم آسیب دید و ما پس از برگشت به ایران برای اینکه به شرایط قبل از بازی با الجزایر برگردیم حداقل به ۸ الی ۱۰ روز زمان آن هم با برنامه آمادگی جسمانی ترمیمی نیاز داریم. چیزی که کار کارشناسان دکتری فیزیولوژی بدنسازی است.

بازیکنان تیم ملی هم شدیدا از وضعیت اردو شاکی بودند و در مصاحبه‌ها این موضوع را اعلام کردند. حتی در جریان بازی هم انگار کمی عصبی بودند!

بازیکنی که می‌بیند مسئولان تیمش سواد ندارند و بدن‌ها را خراب می‌کنند تیمی که ۷۰ درصدش از اروپا آمده‌اند و از هلند و پرتغال و دانمارک و آلمان بازیکن دارد و دانش بازیکنانش از دانش در گردش تیم بیشتر است خب عصبی می‌شود. دانش در گردش شامل سرپرست و مدیر فنی و سرمربی و ... است. الآن دانش بازیکنان ما کم نیست. جهانبخش که در هلند بازی می‌کند خب می‌بیند تغذیه و اردوی آن‌ها چطور است و وقتی این چیزهای غلط را می‌بیند خب اعصابش خرد می‌شود. اگر تیم ملی انقدر عصبانی بود و برخوردها با حریف انقدر ناهنجار بود و طارمی و سردار آن برخورد را می‌کرد دلیلش این است که دانش بازیکنان تیم از دانش در گردش تیم ملی بالاتر است. مثل این می‌ماند که شما با درجه بالای نظامی بری زیر دستور یک سرگروهبان شوی و معلوم است تحمل حرف‌ها او برای شما سخت است. این تیم عصبی است و اعتمادبه‌نفس آن به خاطر اردو و سطح پایین تمرینات، نوع کوچینگ ضعیف شده بود و حالا با این باخت به شدت پایین آمده و اعتراضات به بیرون درز کرده است. الآن یکی را می‌خواهیم که با یک Preparation درست حسابی این را جمع کند ولی متاسفانه افقی نمی‌بینیم که اینجوری به قضیه نگاه کنیم.

نقش فدراسیون را در این مسائل چطور می‌بینید؟

فدراسیون فوتبال ما بیش از اندازه کوچک شده است. فدراسیون فوتبال یک کشور حداقل باید هم‌وزن تیم ملی باشد ولی این فدراسیون هم‌وزن خودش هم نیست چه برسد به تیم ملی! در ورزش‌های دیگر هم می‌بینید هرجا وزن فدراسیون رییس فدراسیون از ورزشکاران آن رشته کمتر است اعتصاب و اخلال پیش می‌آید و تمرین را تعطیل می‌کنند. بعضا مجبور می‌شوند مماشات کنند یا به بازیکنان رشوه و بها دهند و در تصمیم‌گیری‌ها او را شرکت می‌دهند و وقتی اینطور شود دیگر عاقبتش معلوم است. همه این‌ها از جایی نشات می‌گیرد که وزن فدراسیون از ورزشی که می‌خواهد آن را اداره کنند پایین‌تر است. الآن در تمام ارکان فدراسیون فوتبال این رخ داده و آن‌چنان وزن فدراسیون پایین است که وزیر ورزش به جای سرپرست برای یک بازی دوستانه اولیه به قطر می‌رود. اگر بازی با انگلیس بود و دعوتش می‌کردند مشکلی نداشت. چرا این اتفاق رخ داده؟ به خاطر وزن پایین فدراسیون فوتبال. بعد می‌گویند سرپرست در تهارن مشغول پول جور کردن است انگار رفتیم بازار جنس را خریدیم و پول کم آوردیم رفتیم از برادرمان پول بگیریم. خب این چند مورد را کنار هم بگذاریم دیگر نیاز به تحلیل بازی نداریم. انقدر که سر راه تحلیل این بازی مسائلی وجود دارد که ذهن آدم را مثل خوره می‌خورد. مسائلی که قبل تحلیل بازی است. حالا اینکه چرا فلانی در این پست بود یا چرا این تعویض اینجوری شد و چرا اینطوری گل می‌خوریم و توپ لو می‌دهیم و چرا گلرمان اینطور کار می‌کند و از محوطه خارج می‌شود و لگد می‌زند را باید فراموش کنیم چون کلی مسئله قبل از این‌ها وجود دارد. آدم به بررسی این مسائل نمی‌رسد.

در خصوص انتخاب کشور قطر برای اردوی تیم ملی گفتید. تیم ملی این شانس را داشت که برای بازی دوستانه راهی اروگوئه شود اما اسکوچیچ به دلیل مسافت طولانی با سفر به اروگوئه مخالفت کرد. با توجه به شرایط کشور قطر در تابستان آیا لغو سفر به اروگوئه تصمیم درستی بود؟ آیا دیدار با اروگوئه برای ما دستاورد بیشتری نداشت؟

ببینید اردوی قطر عملا هیچ دستاوردی نداشت و فقط برای ساکت کردن رسانه‌ها و مطبوعات بود. از آن طرف در تلویزیون هم آقایان نشسته‌اند از کاه کوه می‌سازند و بعد در سایه‌ای می‌نشینند. هرچی هم پیغام می‌دهیم درست نمی‌شود. خانه از پای‌بست ویران است. از فدراسیون بگیر تا همه برنامه‌ای تلویزیونی که همه از ۱۵۰-۲۰۰ کلمه تکراری درست شده است. یک هفته برنامه‌ها را ضبط کنید ببینید کاملا متوجه خواهید شد. شاید برای شما عجیب باشد ولی از فوتبال برتر و شب‌های فوتبالی تا فوتبال خبر و ... ببینید چند موضوع ذهن برنامه را مشغول کرده است. با ۲۰۰ کلمه می‌شود این‌ها را جمع کرد. خب کمی عمیق‌تر، علمی‌تر و با کارشناس‌های دقیق‌تر و بزرگ‌تر کار کنید. نتیجه این‌ها همین وضعیت تیم ملی است. این وضعیت روحی و بدنی تیم ملی؛ مطبوعات باز هم چیزی نگویند؟ دیگر ساکت نمی‌شوند. همه این‌ا را کنار هم بگذارید می‌بینید که اوضاع خیلی خطرناک است. از آن طرف انگار یادمان رفته با انگلیس بازی داریم. من انگلیس را تعقیب می‌کنم. بازی اول که به محارستان باخت و بعد با آلمان مساوی شد. انگار انگلیس کلا عوض شده و فوتبال از جلو را واقعا عالی انجام می‌دهد. ما هم که تقطه ضعفمان این است از جلو ببندد چون در دفاع ضعف بازیسازی داریم. مقابل الجزایر هم گل دوم را همینطوری خوردیم. اجازه بازیسازی ندادند و پاس چهارم توپ را لو دادیم.

بازی دیشب تیم ملی در دقایقی از بازی انگار قفل شده بود و توپ از نیمه رد نمی‌شد!

نه بازی قفل نشده بود، بلکه آقایان دستور داده‌ بودند همه تیم من تو من شوند و فقط دو نفر آخر آزاد باشند. .قتی ۸ بازیکن خسته بدون روحیه با آمادگی ۵۵ درصد را من تو من می‌کنی تمام انسجام دفاعی تیمت را از بین برده‌ای. این دستور از نظر استراتژیکی غلط بود. این هم یک درس تئوری است که دستورات استراتژیک را باید براساس بازیکن در دسترس بدهی. باید با آن چیزی که داری دستور بدهی. وقتی به تیم ۵۵ درصدی این دستور را می‌دهی خب بازیکن حریف از دست آن‌ها در می‌رود. یک بار خطا می‌کنی و لباسش را می‌کشی، یک دفعه مشت می‌زنی و یک دفعه می‌خواهی لگد بزنی و آخر هم خسته می‌شوی و بازی را می‌بازی. دستور ما غلط بود. دستور مع‌الفارق صادر کرد. انگار که با ۳۰ سرباز به یک گردان شبیه‌خون بزنی خب شبیه‌خون می‌زنی ولی بیدار شوند دیگر چیزی از تو باقی نمی‌ماند.

در شرایط فعلی و با توجه به اینکه فرصت چندانی تا جام جهانی نداریم و فقط یک فیفادی باقی مانده راهکار شما برای تیم ملی چیست؟

در این شرایط چند راه میانبر وجود دارد. اگر نمی‌توانیم بازی تدارکاتی جور کنیم، بیاییم رویکرد داخلی را امتحان کنیم. ما در کشورمان الان تیمی داریم که سی بازی نباخته است. آیا الگوی خوبی نیست که با این تیم بازی کنیم ببینیم زور تیم ملی به داخلی می‌رسد که می‌خواهد در جام جهانی بازی کند؟ این شاید تا ۱۵ درصد به تیم ملی کمک کند. تیم ملی ببیند می‌تواند به این تیم گل بزند؟ ما استقلال را داریم که ۳۰ بازی نباخته، پرسپولیس را داریم که اسنجام تیمی‌اش بد نیست، فولاد را داریم که در آسیا بازی کرد و خیلی خوب بازی می‌کند، تیمی که سه خارجی باکلاس دارد. ما چرا از این‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ چرا ۱۲ روز اردو می‌رویم و میلیون‌ها دلار برای یک بازی با الجزایر خرج می‌کنیم و یک بازی نصفه و نیمه را برگزار می‌کنیم ولی از این ابزار داخلی استفاده نمی‌کنیم؟ الآن که تمام رهبران داخلی می‌گویند رویکرد داخلی باشد. ما کشتی نفت‌کش می‌سازیم به جهان می‌دهیم. تیمی که ۳۰ بازی نباخته همان کسانی هستند که کشتی به جهان می‌دهند.

حتی می‌توان از شرایط دفاعی استقلال الگو گرفت که با ترکیب سه‌دفاعه به این استحکام دفاعی رسید!

این تیم ملی آخر باید سراغ بازی با سه مدافع برود. به خصوص در بازی اول با انگلیس باید سه‌دفاعه بازی کنیم. در دنیا به هر تیمی فشار می‌آید ۵-۳-۲ بازی می‌کند و ۸۰ درصد تیم‌ها به این سمت رفته‌اند. سه دفاع وسط با دو پیستون چپ و راست، یک هافبک دفاعی و دو هافبک روی دست و دو مهاجم.

البته تغییر سیستم با توجه به زمان کمی که داریم کمی ریسکی به نظر می‌رسد.

بله این هم از آنجایی که وظایف نفرات تغییر می‌کند نیاز به تمرین و بازی دارد و خیلی سخت است ولی مرکزش را می‌توانند سه‌دفاعه کنند و لازم نیست سه دفاع زنجیره‌ای کنند می‌شود سه‌دفاع Deep Defence بازی کنند. مخصوصا مقابل انگلیس که یک مهاجم نوک عالی دارد عزت‌اللهی می‌تواند وسط دو دفاع ما بازی کند. چون دور خوردن تیم مساوی است با ایجاد موقعیت و ۸۰ درصد گل شدن توپ. دیشب روی گل دوم هم دفاع راست ما جام ماند و سمت چپ مهاجم حریف خالی بود. این باعث شد بفهمیم یک آدم آنجا کم داریم. خیلی راحت از بین دو دفاع ما نفوذ می‌کردند.

استفاده از نورافکن در قلب خط دفاعی هم تصمیم عجیبی بود. نظر شما چیست؟

اسکوچیچ یک سری ایده در ذهنش بود و شاید می‌خواست یک بازیکن جدید آنجا ابداع کند. شاید نفرات دیگر را خیلی قبول ندارد و بالاخره ایده‌ای دارد. البته در کل دیشب به نظر انگار خیلی سورپرایز شده بود.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.