تحریمهای ظالمانه و پاندمی کرونا همراه با سوء مدیریتها، عامل تشدید بحران در بخش خصوصی است/ راهکار نجات اقتصاد و صنعت کشور، تکیه بر توانمندیهای داخلی با رویکرد اقتصاد مقاومتی است/ کرونا به داد مدیران نالایق رسید تا ناکارامدی شان را توجیه کنند
عضو هیات مدیره و مدیرعامل سابق شرکت کارخانجات مخابراتی ایران (ITMC)، گفت: در شرایط فعلی مهمترین رویکرد و استراتژی، تثبیت و بقاء بنگاههای اقتصادی است و دولت باید سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی را بدون فوت وقت عملیاتی کند و به وظایف ذاتی خودش که ریل گذاری صحیح ، حمایت و نظارت است عمل کند.
به گزارش سیتنا، ماهنامه نسل چهارم در بخش «گفتوگوی ماه» شماره 61 (سال ششم) ویژه مهرماه 1399 با دکتر عبدالرضا رضوانی از مدیران باتجربه و نامآشنای صنعت ارتباطات و بخش اقتصادی کشور که سابقه مدیرعاملی شرکت کارخانجات مخابراتی ایران را در کارنامهاش دارد به گفتوگو نشسته است. او که در سال های مدیریتش در بخشهای مختلف با اعتقاد به استفاده از توان داخل و تکیه بر نیروهای متخصص، شعار جهش تولید را عینیت بخشید، امیدوار است که بتواند تجربیات خود در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور را در ادامه مسیر مدیریتش بکار گیرد.
به عنوان سوال نخست توضیحاتی پیرامون سوابق تحصیلی و مدیریتیتان بفرمایید.
بنده عبدالرضا رضوانی متولد 1355 درشهر تهران هستم و دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک از دبیرستان ماندگار البرز اخذ نمودم و پس از آن موفق شدم به لطف خداوند، تحصیلات آکادمیک خود را در رشتهها و مقاطع تحصیلی مختلف طی نمایم و دانش آموخته مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت ایران و رشته حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی در مقطع کارشناسی و MBA از دانشگاه صنعتی شریف و DBA از دانشگاه ایپگ (Ipag) فرانسه هستم که اخیراً موفق به دفاع از تز دکترای خود با عنوان ?What Are the Impact of IoT on supply chain integration process گردیدم.بنده دارای 21 سال سابقه مدیریتی در بنگاههای اقتصادی و سازمانهای مختلف می باشم و درهرکجا که مسئولیت داشتم، نهایت تلاشم را نمودم که هم اثر گذار باشم و هم با دید توسعهای آن مجموعه را رهبری نمایم و طی سالهای 1395 لغایت اسفندماه 1398 رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت کارخانجات مخابراتی ایران و از سال 1395 لغایت 1396 عضوهیأت مدیره مرکز گسترش فناوری اطلاعات بوده ام و در حال حاضر نیز با اعتماد جناب دکتر مهری، مدیرعامل محترم بانک صنعت و معدن، رئیس موظف هیأت مدیره شرکت ریسندگی خاور هستم و امیدوارم بتوانم در این مجموعه هم منشاء خیر و اثرگذار باشم و انشاء ا... روزی فرا رسد که مجددا بتوانم تجربیاتم را در حوزه ICT بکار گیرم.
آقای دکتر رضوانی از آنجا که جنابعالی سابقه مدیریت کلان در بخشهای مختلف، علی الخصوص بخش خصوصی صنعت مخابرات را داشته اید، با تجربهای که در این حوزه کسب کردید، چالشهای حال حاضر بخش خصوصی در شرایط اقتصادی دوران پس از تحریمها و شرایط فعلی کرونا را در چه میدانید؟
پاندمی کرونا اتفاقی نادر است که متأسفانه دنیا درگیر آن است ولی از طرفی محک جدی برای مدیران کشور در مناصب و مشاغل مختلف است تا ثابت کنند که آیا به درستی لباس مدیریت بر تن کرده اند یا خیر؟ و آیا می توانند در عمل، تهدید را به فرصت تبدیل کنند؟ بزرگترین چالش بخش خصوصی که ITMC هم از آن مستثنی نیست، تصمیمهای شتابزده بسیاری از دولتمردان و مسئولین کشور، عدم اصلاح نظام بانکی، عدم حمایتهای کافی و به موقع دولت و موانع دولتی است که به آنها باید قوانین زائد و یا تداخل قوانین و دستورالعمل های ابلاغی و بروکراسی های زیاد اداری وعدم اجرای صحیح و به موقع برخی قوانین و دستورالعمل های ابلاغی را هم اضافه کرد و همچنین دولت نیز با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری بر اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی باید از تصدیگری دست بردارد، اما نکته حائز اهمیتی که وجود دارد این است که چه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و چه سایر وزارتخانه ها نمی توانند به شرکت هائی که سهام عدالتی هستند، کمک خاصی بکنند و با توجه به موافقت مقام معظم رهبری در نهم اردیبهشت ماه امسال با آزاد سازی سهام عدالت و خرید و فروش این سهام در بازار سرمایه، عملاً هیچ یک از ارکان دولتی نمی توانند مانند گذشته در این شرکتها به هر طریقی و بهانهای حضور داشته باشند و تنها مجموعه دولت و دولتمردان باید به کمک وحمایت اینگونه شرکت ها بیایند تا مجموعه های خصوصی در مسیر رشد و تعالی گام بردارند و بتوانند به عنوان بازوهای اجرائی دولت به تحقق اهداف و برنامه های توسعه ای کشور کمک نمایند و متأسفانه شاهد هستیم که برخی از مدیران رانتی در سطح کشور و در مجموعه هائی مانند ITMC از تجربه و یا تخصص لازم برخوردار نیستند! و در رأس مجموعه ها و یا مشاغلی بکارگیری شده و می شوند که جز خسران برای آن مجموعه و صنعت کشور عایدی نداشته و نخواهد داشت و بسیاری از مجموعه های بزرگ که به سمت خصوصی سازی رفته اند مشکلات سنواتی زیادی دارند که اگر مدیران آنها توأمان دارای تجربه، تخصص و دانش مدیریتی نباشند نه تنها نمی توانند کمک قابل ملاحظهای بکنند بلکه مشکلات دیگری که ناشی از سوء مدیریت و سوء تدبیر است را هم به مشکلات سنواتی اضافه می کنند و آن شاخصه ای که در مدیریت بحران و همچنین مدیریت اینگونه مجموعه ها بسیار مهم است تجربه و توان مدیریتی و علم مدیریت است نه صرفاً مدارک دانشگاهی و سوابق تدریس و معلمی در سطح دانشگاه! در چنین شرایطی مدیران مجموعهها باید هدف، برنامه، استراتژی و ارتباطات جهت برون رفت از شرایط بحران و دشوار فعلی را داشته باشند. نه اینکه به فکر خودنمائی و درصدد درست کردن رزومه و نهایتاً رشد و نفع شخصی به بهای نابود کردن یک مجموعه توانمند باشند. بخش خصوصی در شرایط فعلی که با بحران اقتصادی مواجه هستیم و از یک طرف تحریم های ظالمانه و پاندمی کرونا و از طرف دیگر سوء مدیریت برخی از مدیران باعث تشدید بحران گردیده با مشکلات متعدد بسیاری دست به گریبان است، از جمله تأمین سرمایه در گردش، نوسانات بی رویه و بسیار زیاد نرخ ارز، تصمیم های شتاب زده و فاقد بررسی های کارشناسی، رقابتهای ناسالم درون بخشی، عدم حمایت های به موقع دولت در این برهه زمانی حساس، عدم تناسب منطقی بین افزایش هزینه ها و درآمدها و....
لذا اگر واقع بین باشیم بهترین راهکار برای نجات اقتصاد و صنعت کشور تکیه بر توانمندیهای داخلی با رویکرد اقتصاد مقاومتی است و اعتماد به مدیران توانمند، خلاق، با انگیزه و با دانش و تجربه کافی است چرا که در شرایط بحرانی فرصت سعی و خطا نیست. فرصت شعار دادن و عوام فریبی نیست بلکه وقت عمل و از خود گذشتگی است و آنچه که در چند دهه اخیر کشور را با مشکلات و مصائب بسیاری مواجه کرده، اغلب سوء مدیریت یا سوء تدبیر برخی از به اصطلاح مدیرانی است که بدون داشتن تخصص، تجربه و دانش مدیریتی لازم خسارتهای بسیاری را به کشور و ملت در بخش های مختلف اقتصادی و صنعتی تحمیل نموده اند. در شرایط فعلی مهمترین رویکرد و استراتژی، تثبیت و بقاء بنگاههای اقتصادی است و دولت باید سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی را بدون فوت وقت عملیاتی کند و به وظایف ذاتی خودش که ریل گذاری صحیح ، حمایت و نظارت است عمل کند، ولی متأسفانه امروزه شاهد لجام گسیختگی در بازارهای مختلف بدلیل عدم سیاستگذاری منسجم، عدم هماهنگی بین بخشی و بین نهادهای مختلف با یکدیگر و عدم نظارت و کنترل لازم هستیم و دولت بیشتر نظاره گر وضعیت فعلی است تا ساماندهی، نظارت و برخورد قاطعانه با عاملان وضعیت اسفبار فعلی! و از طرفی هم شاهد عدم توانمندی برخی از مدیران اجرائی هستیم که بدون داشتن تجربه و برنامه صرفا به دنبال تخریب و تخطئه عملکرد درخشان مدیران دیگر هستند و برخی دولتمردان ما بجای صیانت از آبروی مدیران کارآمد، سکوت پیشه کرده اند تا آشنایان، دوستان و وابستگانشان با برچسب زنی ناحق به دیگران، سوء مدیریت ، سوء تدبیر و ناکارامدی خودشان را توجیه نمایند و امیدوارم دولتمردان و نهادهای نظارتی با اینگونه بی اخلاقی ها برخورد قاطعی نمایند.
آیا خصوصی سازی در کشور ما مخصوصا در صنعت مخابرات به صورت کامل انجام شده است؟ موانعی که بر سر راه خصوصی سازی صنعت مخابرات بوده و خیلی شرکتها نیمه دولتی مانده اند، چیست؟ این نیمه دولتی بودن به آنها کمک می کند یا باید کاملا خصوصی شوند؟
متأسفانه شاهد هستیم که رویه اجرای فرآیند خصوصی سازی در کشور ما به درستی انجام نشد و این موضوع تبعات بسیاری را ایجاد کرده است، لذا می بایست با الگوبرداری صحیح از کشورهائی که در این مقوله موفق بوده اند و سنجیدن جمیع جهات و بررسیهای کارشناسی اجرای آن را به مدیران کارآمد و با صلاحیت بسپاریم که اهلیت لازم را دارند تا شاهد هپکو، نیشکر هفت تپه و شرکت مخابرات راه دور (ITI) دیگری در سطح کشور نباشیم و از طرفی نظارت مستمر و هدفمندی بر فرآیند خصوصی سازی داشته باشیم و شاخص گذاری کنیم و تا چند سال پس از واگذاری ها و خصوصی سازی براساس شاخصهای اعلامی توسط دولت برآن مجموعه ها نظارت کنیم تا مطمئن شویم سوء استفاده و انحراف از معیارها صورت نپذیرد و باید به شدت مراقب فرصت طلبان و رانت خواران باشیم که به خاطر منافع شخصی، این مجموعه ها را به تباهی و زوال نکشانند، لذا لازمه این کار سیاستگذاری صحیح و اجرای دقیق و کم اشتباه آن است و از طرفی باید امنیت اقتصادی را برای سرمایه گذاران فراهم کنیم و از جانب دولت سیاستهای حمایتی تبیین گردد مانند بخشودگی های مالیاتی و امثالهم و اطمینان داشته باشید که اگر خصوصی سازی به درستی انجام شود شاهد رشد و شکوفائی صنعتی و اقتصادی، ایجاد اشتغال، کارآفرینی و توسعه صنعتی در کشور خواهیم بود. به جرأت عرض می کنم که شرکتهای نیمه دولتی یا خصولتی غیر از ایجاد رانت و فساد هیچ ثمره ای برای اقتصاد و صنعت کشور ندارند و می بایست هرچه سریعتر و با برنامهریزی مدون به معنای واقعی به سمت خصوصی سازی گام برداریم و دولتمردان ما نیز باید در رویکرد و نگرش تصدیگری خود تجدید نظر کنند و باور داشته باشند که دولتی کارآمد است که کمترین تصدی گری را داشته و چابک باشد. سئوالی که همیشه برایم مطرح بوده و هست این است که چطور می شود متخصصین و جوانان کشورمان در صنایع هسته ای و نظامی به موفقیت های چشمگیری رسیده اند، ولی در صنایع دیگری همچون ICT، خودروسازی و .... کماکان درگیر مشکلات عدیده ای هستیم؟ برای پاسخ به این سوال قطعا باید به افکار، نوع نگرش و اهداف مدیران و متولیان این صنایع رجوع کنیم . قطعاً و یقیناً اگر منافع ملی را بر منافع شخصی ارجح بدانیم بقیه صنایع کشورمان هم در مسیر توسعه ، رشد و عدم وابستگی خارجی قرار خواهند گرفت و سه رکن نیت، باور و خواستن مدیران ارشد و متولیان امور، نقش کلیدی در توسعه و شکوفائی کشورمان خواهد داشت.
مهمترین دستاورد حضور شما در دوران مدیریت ITMC را بفرمایید و بعد از ترک این مجموعه چه تغییراتی در شرکت اعمال شد؟
مهمترین دستاورد حضور بنده در ITMC ایجاد خود باوری، انگیزه، تلاش مضاعف و فعل خواستن در بین کارمندان ، مدیران ، سهامداران، ذینفعان و مسئولین استانی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات جهت برون رفت از وضعیت اسفباری بود که شرکت را به مرز ورشکستگی و زوال رسانده بود. هنگامی که به عنوان مدیرعامل، شرکت را تحویل گرفتم به استناد گزارشات وشاخص های مدیریتی شرکت، ورشکسته بود و سوء مدیریت و بی برنامگی بیداد می کرد، از طرفی شرکت با مشکلات عدیده سنواتی مواجه بود و از طرف دیگر خطوط تولید عملاً متوقف بود و شرکت بجز قرارداد تولید 180 دستگاه راک BBU قرارداد دیگری نداشت و پرسنل نیز به دلیل بیکاری، نحوه رفتار برخی از مدیران ارشد اجرائی و تأخیر در پرداخت حقوق ها، عیدی هاو...عملاً انگیزه لازم را نداشتند و مدیران وقت و فعلی شرکت نیز متأسفانه بر این باور بوده و هستند که شرکت توان تولید بالائی ندارد، با وجود آنکه شرکت سالیانه فقط بالغ بر 600 میلیارد ریال هزینه های مالی و جاری دارد و این به معنای آن است که شرکت می بایست حداقل سالی 4000 میلیارد ریال درآمد عملیاتی با سود حداقل 15 درصد داشته باشد تا تنها بتواند به حیات خود ادامه دهد، در صورتیکه مدیران گذشته و حال حاضر شرکت این موضوع را رویا می پندارند و عملاً عنوان می کردند که گرفتن این حجم قرارداد سالیانه غیرممکن است در صورتیکه بنده در شرایطی شرکت را تحویل گرفتم که کمتر از 200 میلیون تومان نقدینگی داشتیم، خطوط تولید عملاً متوقف بود، تعهدات بسیار داشتیم بدون آنکه ورودی داشته باشیم، قرارداد تولیدی خاصی نداشتیم و نمی توانستیم ضمانت نامه بانکی بگیریم و همچنین تا به حال با شرکت ایرانسل همکاری نداشتیم و در همراه اول هم بدلیل عدم ایفای به موقع تعهدات قبلی بدنام بودیم و در شرکت مخابرات ایران نیز چند قرارداد باز داشتیم و داریم که به تعهداتمان عمل نکرده بودیم مانند قراردادهای FAT ، ODC وGpon و پیش پرداختهای دریافتی را هم صرف خرید پروژه ها نکرده بودیم! افتخار مدیران سابق شرکت که متأسفانه در حال حاضر نیز برخی از آنها سکاندار مجموعه هستند این بود که برای درآمد زائی در مقطعی صندوق صدقات تولید کرده اند و به واسطه این سوء تدبیر و سوء مدیریت برند معتبری چون ITMC را به اسباب تحقیر و مضحکه عام و خاص تبدیل کرده بودند! در این شرایط سخت و پیچیده با توکل به خدا و برنامه ریزی و اعتماد به توان پرسنل متخصص شرکت در لایه های میانی و کف کارخانه و ایجاد خودباوری و انگیزه در پرسنل زحمتکش و تلاشگر مجموعه در سه جبهه مختلف شروع به برنامه ریزی، جنگیدن و تلاش مضاعف نمودیم: جبهه اول تعیین تکلیف مشکلات سنواتی شرکت بود، جبهه دوم برنامه ریزی جهت توسعه و شکوفائی شرکت با استراتژی توسعه بازار و توسعه محصول بود و نگاه به آینده ای روشن و سزاوار مجموعه معظم و توانمندی چون ITMC و جبهه سوم بی اثرکردن و خنثی نمودن توطئه ها و کارشکنی برخی افراد داخل و خارج از مجموعه بود که منافع شخصی شان به خطر افتاده بود که برخی از آنها در لباس دوست و در ظاهر همراه، اقدام به خدئه و نیرنگ می کردند و از هر فرصتی برای آسیب زدن به مجموعه استفاده می کردند که به لطف خداوند در مدتی که بنده مدیرعامل مجموعه بودم تا حد زیادی توانستم دست فرصت طلبان و منفعت طلبان را از این شرکت کوتاه نمایم ودر عرض دو ماه و نیم پس از پذیرش مسئولیت مدیرعاملی توانستیم برنده بزرگترین مناقصه تولید تجهیزات power در کشور شویم که کارفرمای ما همراه اول بود، سپس اقدام به خرید ماشین آلات تولیدی جدید مانند دستگاه برش لیزر آنهم پس از یک دهه نمودیم و برخلاف مدیران سابق شرکت که ماشین آلات تولیدی را می فروختند و وجوه آنها را به جای سرمایه گذاری هزینه می کردند اقدام به نوسازی خطوط تولیدی شرکت نمودیم و برخی دستگاههای SMT را پس از چندین سال با آوردن تعمیرکار خارجی و قطعات یدکی مجدداً راه اندازی و به چرخه تولید اضافه کردیم که باعث افزایش ظرفیت تولیدمان گشت و توانستیم گلوگاه های تولیدی را تا حد زیادی مرتفع کنیم، سپس توانستیم به بزرگترین شرکت دانش بنیان تولیدی کشور که قدمتی 52 ساله دارد، تبدیل شویم و از طرفی با رایزنی های بسیار توانستیم برای اولین بار به لطف اعتماد آقای دکتر عباسی آرند به بازار بزرگ ایرانسل وارد شویم.
در پروژه همراه اول توانستیم برای اولین بار در یک دهه گذشته بدون حتی یکروز تأخیر سه پارت اول پروژه را که مشتمل بر 450 دستگاه راکهای Indoor و Outdoor و 990 دستگاه تابلو برق بود را در زمان مقرر تحویل دهیم و قسمت مکانیک پارت های 4 و5 را هم تولید کنیم ، حتی در ابتدای سال 1398 و بواسطه سیل پیش آمده در کشور، پیش از انعقاد قرارداد اقدام به تحویل برخی از محصولات به همراه اول نمودیم که در تاریخ همکاری شرکت با همراه اول بی سابقه بود و همچنین توانستیم برای اولین بار در دو مناقصه بازرگانی تأمین کالا و تجهیزات آنهم به صورت ارزی و با سود بسیار مناسب در همراه اول برنده شویم و با همت و تلاش مستمر همکاران عزیزم در مجموعه ITMC توانستیم به عنوان واحد نمونه کشوری شناخته شویم و اینجانب افتخار این را داشتم که بعنوان مدیر نمونه از دست رئیس جمهور محترم لوح تقدیر دریافت نمایم و همچنین واحد نمونه استانی نیز گردیدیم و توانستیم با گرفتن پروژه های متعدد و سودآور بیش از 120 نفر را جذب و ایجاد اشتغال نمائیم و با تدوین رویکرد صادرات محور در سال 1398 توسط هیأت مدیره و حضور در نمایشگاههای بین المللی به دنبال ایجاد سهم بازار در خارج از مرزهای کشور بودیم که به افتخاری در نمایشگاه ITU بوداپست نیز نائل گردیدیم و قرار بود که جهت صادرات سامانه برنامه ریزی آبیاری هوشمند به کشورهای مجارستان و آذربایجان اقداماتی انجام دهیم که متأسفانه پس از بنده نه تنها این موضوعات دنبال نشد بلکه آقایان با ایجاد هیاهو و اتهام زنی و دادن نشانی های غلط سعی کردند سرپوشی بر سوء مدیریت و سوء تدبیر خود بگذارند چرا که یکی از قراردادهای ارزی که مربوط به تأمین تجهیزات یدکی هواوی بود را با 39 درصد سود با بی تدبیری از دست دادند! از طرفی به دنبال توسعه محصول بودیم و در زمینه تولید پلنت پر ظرفیت در یک مناقصه همراه اول برای اولین بار برنده شدیم و همچنین در مناقصه تولید مودم نیز برای اولین بار شرکت کردیم و نمونه سازی گردید که در آن مناقصه هم پس از تائید فنی مودمهای تحویلی در مجموع دوم شدیم و حتی پروانه بهره برداری جهت مونتاژ باطریهای مخابراتی را اخذ نمودیم و ... در مجموع هنگامی که شرکت را تحویل آقایان دادم بیش از 1600 میلیارد ریال قرارداد جاری و سودآور داشتیم و برنامه ریزی کرده بودیم که تا پایان سال حداقل درآمد عملیاتی شرکت را با جذب قراردادهای جدید و سودآور به 2500 میلیارد ریال برسانیم که به هیچ وجه در باور مدیران فعلی نمی گنجد و دائم به دنبال فرافکنی و ایجاد شبهه هستند که ماحاضر نیستیم به هرقیمتی پروژه بگیریم! آیا اپراتوری حاضر است به مدیرانی که توان تولید 100 راک را در عرض 84 روز ندارند پروژه ای دیگر بدهد؟ ضمناً با مذاکرات صورت گرفته توسط اینجانب با آقای دکتر ستاری، معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهور و پیگیری های مستمر بنده توانستیم بزرگترین کارخانه نوآوری کشور را در محل ITMC راه اندازی کنیم و در حال حاضر نیز برخی از مدیران فعلی دائماً با این دستاوردها و افتخارات دوران مدیریت بنده عکس و فیلم می گیرند و در حال خودنمائی هستند. بنده بیش از 200 میلیارد ریال نقدینگی برای آقایان به جا گذاشتم آنهم در شرکتی که همیشه مشکل نقدینگی داشت! و سوال اساسی و مهم این است که منافع چه اشخاصی به خطر افتاد که تصمیم به تغییرات غیر قانونی و مغایر با مفاد اساسنامه گرفتند و شرکتی که در مسیر رشد و شکوفائی بود را یکباره در سرازیری زوال و نابودی قرار دادند! چندین سؤال کلیدی مطرح است که می بایست مدیران فعلی پاسخگو باشند، اول اینکه آقایان پرمدعا از ابتدای سال 1399 چند دستگاه راک تولید و تحویل داده اند!؟ دوم اینکه در 10 ماه گذشته چند عدد رکتی فایر 3 کیلو وات تولید کرده اند؟ سوم اینکه در سبد محصولات شرکت دستگاه های سامانه برنامه ریزی آبیاری هوشمند و سامانه خودکار هواشناسی است، در این چند سال چند دستگاه از این محصولات را فروخته اند؟ نمونه ای دیگر از سوء تدبیر مدیران گذشته این بود که با وجود داشتن چنین محصولی در شرکت، فضای سبز مجموعه بزرگی چون ITMC را با شلنگ و به روش سنتی آبیاری می کردند که در همان ماههای ابتدائی حضور بنده در رأس امور اجرایی شرکت اقدام به راه اندازی این سیستم در محیط کارخانه کردیم.
صرف نوآوری و تولید محصول جدید که هنر نیست بلکه تجاریسازی محصولات نوآورانه بسیار حائز اهمیت است که آقایان چنین توانمندی را نداشته و ندارند. چهارم اینکه برنامه مدیران فعلی برای برون رفت از وضعیت بحرانی فعلی چیست؟ و چرا در مجمع عمومی سالیانه شرکت در تاریخ 06/06/1399 هیچ گونه برنامه ای علیرغم تذکر بنده ارائه نشد! پنجم اینکه چرا فقط به دنبال فروش دارائی های با ارزش شرکت هستند؟! ششم اینکه هفت ماه از سال مالی شرکت می گذرد و به زودی باید صورتهای مالی 6 ماهه حسابرسی نشده را بر روی سامانه کدال بگذارند که قطعا بیانگر عملکرد فاجعه بار مدیران فعلی می باشد چرا که در سه ماهه نخست امسال 269 میلیارد ریال شرکت درآمد عملیاتی داشت که 263 میلیارد ریال آن مربوط به دوره مدیریتی بنده و بابت تأمین تجهیزات SQM بود که اسفندماه 1399 تحویل همراه اول گردید! که این موارد جای بسی تأمل از جانب ذینفعان و مسئولین محترم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دارد. هفتم اینکه چرا در این مدت فقط در مناقصات شرکت ایرانسل حضور بهم می رسانند؟ دلیلش کاملا برای بنده واضح است و آنهم به این دلیل است که ایرانسل ضمانتنامه بانکی شرکت در مناقصه نمی خواهد ولی مابقی مناقصه گذاران می خواهند و شرکت بدلیل مشکلات بانکی نمی تواند ضمانتنامه بانکی دریافت کند در صورتیکه در زمان مدیریت بنده این مسائل و مشکلات بسیار بیشتر از حال حاضر بود که با تعامل سازنده با بانکهای عامل و از خود گذشتگی امثال بنده که حاضر به تعهد شخصی بیش از 1500 میلیارد ریال ضمانت نامههای شرکت گردیدیم، موفق شدیم که در تاریخ 53 ساله ITMC بیشترین ضمانت نامه را در طول یکسال از سیستم بانکی اخذ نمائیم و در حال حاضر با رصد کردن عملکرد مدیران فعلی و افول فعالیتهای شرکت هر روز دست به دعا برمی دارم که به واسطه عملکرد ضعیف و سوء تدبیر مدیران فعلی، مشکلی برای بنده پیش نیاید و من بیش از هر شخص دیگری خواهان موفقیت این مجموعه هستم. همچنین توانستیم علیرغم مشکلات در تأمین نقدینگی احترام و کرامت انسانی کارمندان عزیز مجموعه را به درستی حفظ نمائیم و با هیچ کارمندی تسویه حساب های شخصی و جناحی انجام نگردید بلکه افتخار بنده این است که با همان تیم سابق که تصمیماتی مانند تولید صندوق صدقات را گرفتند! کار کردم و تمام این موفقیت ها را با عنایت ویژه پروردگار و با تغییر نگرش و همت پرسنل خدوم مجموعه کسب نمودیم چرا که به لطف خداوند، دعای خیر کارمندان و خانواده های محترمشان و بازنشستگان شرکت و همچنین با تکیه به توان و تخصص همکاران عزیزم و با ایمان و باور به راهی که در پیش گرفته بودیم و مبتنی بر برنامه و استراتژی بود توانستیم این مجموعه را مجددا احیاء کنیم و شخصاً روزانه بیش از 15 ساعت تلاش کردم تا به این دستاوردها و موفقیت ها رسیدیم تا جائیکه در زمان حضور بنده بزرگترین رقیبمان حتی نتوانست یک مناقصه تولید تجهیزات را در همراه اول برنده شود. چرا امروزه و در سال جهش تولید مدیران فعلی برخلاف شعارهائی که می دهند موجبات توقف نسبی تولید را فراهم کرده اند و شرکتی که در زمان مدیریت بنده و پس از سالها دو شیفت کار می کرد الان برای یک شیفت خود هم کار ندارد و قریب به سه ماه است که کارمندان صبورش حقوق نگرفته اند! ضمناً چرا پس از مدیریت بنده امتیاز فنی ITMC در مناقصات همراه اول نزول کرد! باید عرض کنم که از چهار ماه دیگر سررسید اقساط بانک تجارت پس از سه سال تنفس فرا می رسد و با نگاهی واقع بینانه به عملکرد مدیران فعلی پر واضح است که شرکت فاقد برنامه عملیاتی می باشد و با مدیران فعلی توان بازپرداخت اقساط خود را نخواهد داشت و از طرفی توان تولیدی شرکت نیز کاهش چشمگیری داشته است لذا بهتر است تا بیش از این دیر نشده و این شرکت معظم تعطیل و ورشکسته نگردیده، نهادهای نظارتی و سهامداران مجموعه فکری اساسی به حال این شرکت معظم و توانمند نمایند تا شاهد ITI دیگری در استان فارس نباشیم و خواهشی که دارم این است که این آقایان به اصطلاح مدیر خودشان پیش قدم شوند و تا قبل از اینکه این مجموعه کارا به جائی برسد که کسی نتواند کمکی به آن بکند، کناره گیری نمایند و این شرکت را به اهلش بسپارند که قطعا در این کشور به جزء بنده مدیران بسیار توانمندی وجود دارند که می توانند این مجموعه را مجدداً احیا نمایند.
بنده معتقدم که کرونا به داد مدیران نالایق و ناکارآمد رسید تا بتوانند سوء مدیریت، عدم شایستگی و توانمندی و کم کاری خودشان را با موضوع کرونا گره بزنند و ناکارآمدیشان را گردن کرونا بیاندازند! من افتخار این را داشتم که تا 12 اسفندماه 1398 به عنوان عضو موظف هیأت مدیره در خدمت ITMC باشم و از آقای دکتر مهری، مدیرعامل محترم بانک صنعت و معدن به دلیل حمایت هایشان از بنده و همچنین پذیرش استعفایم صمیمانه قدردانی می نمایم و فرصت را برای تشکر ویژه از آقای دکتر ستاری، معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهور، آقای دکتر رحیمی، استاندارد محترم فارس، آقای مهندس رحمانی، معاون محترم وقت استاندار فارس، آقای دکتر قادری فر، معاون محترم معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، آقای مهندس جهانگرد معاون محترم وقت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، آقای مهندس سهرابی مدیرکل محترم ICT استان فارس، آقای دکتر اخوان بهابادی، مدیرعامل محترم همراه اول، آقای دکتر بقائی، رئیس محترم هیأت مدیره همراه اول، آقای مهندس فرهنگ، مدیرعامل محترم وقت همراه اول و آقای دکتر عباسی آرند مدیرعامل محترم ایرانسل مغتنم می شمارم و همچنین تشکر ویژه ای دارم از همکاران عزیز و پرتلاشم در مجموعه ITMC و امیدوارم اگر آنچنان که شایسته آنها بود نتوانستم انجام وظیفه نمایم، بنده را به بزرگی خودشان حلال کنند.
به صورت کلی دورنمای بخش صنعت کشور را چگونه ارزیابی می کنید و طبیعتا در شرایطی که تحریم ها ادامه پیدا کند و موانع ارزی داشته باشیم، نگاه به صنعت باید عمیق تر باشد. در این شرایط پیشنهادی برای حوزه صنعت دارید و مدیران بخش دولتی باید با چه نگاهی به حوزه صنعت باعث رشد آن می شوند؟
ابتدا می خواهم به مطلب مهمی اشاره کنم، تا زمانیکه نظام بانکی ما اصلاح نشود، صنعت و تولید کشور شکوفا نمی شود لذا مجددا عرض می نمایم که با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری باید در راستای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی گام برداریم و دولت به جای تصدی گری به دنبال واگذاری امور به بخش خصوصی و مردم باشد و به دنبال شایسته سالاری باشیم تا غوغا سالاری، به افراد متخصص و با تجربه خوب مدیریتی اعتماد کنیم و به آنها بها دهیم تا به منفعت طلبان و فرصت طلبانی که تنها به فکر منافع شخصی هستند تا منافع ملی و جمعی. از کشورهائی که دارای اقتصاد و صنعت پویا و قوی هستند نکات مثبت و کلیدی را الگوبرداری کنیم و نگرش و باور خودمان را اصلاح کنیم که می توانیم روی پاهای خود بایستیم، واقع بین باشیم و در جاهائیکه توان کافی نداریم از شرکای قابل اعتماد تجاری مان در دنیا کمک بگیریم و دائماً با سعی و خطا هزینه های گزافی را به کشور و ملت تحمیل نکنیم. دولت و دولتمردان عزیز ریل گذاری صحیحی در چارچوب چشم انداز 1404 انجام دهند تا بتوانیم عقب افتادگی ها را با روحیه جهادی و تلاش مضاعف و بهادادن به جوانان و متخصصین جبران کنیم و به جای فرافکنی، تخریب دیگران و عوام فریبی و شعار دادن سعی کنیم عملگرا باشیم و صادقانه مشکلات را با مردم درمیان بگذاریم و خالصانه به کشورمان در هرجائی که هستیم خدمت کنیم و مدیران را با توجه به تخصص و تجاربی که دارند در جاهای درست بکارگیری کنیم فارغ از نگاه های حزبی، جناحی و رانتی. همگی در راستای یک هدف واحد که آنهم اعتلاء و شکوفائی صنعت و اقتصاد کشور است بدون انجام کارهای موازی گام برداریم و مهمتر آنکه منافع ملی را به منافع شخصی ارجح بدانیم و از خود گذشتگی نمائیم و حرص مناصب و مال دنیا را نزنیم، دقیقا همان کاری که در 8 سال دفاع مقدس کردیم. امروز کشورمان فارغ از منیت ها به اتحاد، تلاش بی وقفه و هدفمند، اعتماد، خودباوری و کار تیمی بیش از هر زمانی نیاز دارد و نباید نگاهمان و نگرشمان فقط معطوف به تأمین نیاز داخل کشور باشد بلکه باید با رویکرد ورود به بازارهای منطقه ای و جهانی تفکراتمان و فعالیت هایمان را باز تعریف و اجرائی کنیم. در آخر از مجموعه کارآمد دستاندرکاران محترم ماهنامه نسل چهارم بدلیل فرصتی که در اختیار بنده گذاشتند و توجه ویژه ای که به شکوفائی صنعت کشور دارند، تشکرو قدردانی می نمایم.
گفتوگو از زهرا طاهری
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید