مچ شوهرم را با دو زن در خانه همسایه گرفتم/ زن همسایه مطلقه بود!
تمام بدبختی هایم از یک نگاه لعنتی شروع شد و کارم به جایی رسیده که خجالت می کشم سرم را بالا بگیرم و به چشمان اطرافیانم نگاه کنم.
به گزارش رکنا، من با کمک پدرم زندگی مشترکم را شروع کردم و همسرم نیز با مهربانی و قناعت، پشتوانه محکمی برایم بود اما افسوس که ناسپاسی کردم و چوب اشتباهاتم را نیز خوردم.
باور کنید با این که اصلا دوست ندارم درباره گذشته حرفی بزنم اما می خواهم به مردهای جوان بگویم مراقب زندگیتان باشید و قدر خودتان را بیشتر بدانید چون ممکن است هر کسی خیلی راحت و ارزان زندگی، آبرو و حیثیتش را بر باد بدهد و آن موقع پشیمانی سودی نخواهد داشت.
مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری افزود: دو سال قبل من و همسرم در آپارتمانی اجاره ای زندگی مشترک خود را آغاز کردیم و روزهای شیرینی را پشت سر گذاشتیم اما در مدت کوتاهی متوجه نگاه زیرچشمی زن جوانی شدم که در همسایگی ما سکونت داشت. من تقریبا هر روز او را درمحوطه آپارتمان می دیدم و از پنجره اتاق خواب خانه ما، آشپزخانه منزل او نیز دیده می شد و گاهی اوقات از پنجره اتاق به همدیگر خیره می شدیم.
او با نگاه شیطانی و عشوه گری های خود دلم را لرزاند و متاسفانه اسیر هوس های پلیدی شدم که تمام فکر و ذهنم را به خود مشغول کرده بود. مرد جوان آهی کشید و گفت: پس از چند هفته ارتباط مخفیانه ای بین من و آن زن مطلقه که با مادر پیرش زندگی می کند، برقرار شد و او حتی قصد داشت زمینه ارتباط نامشروع من و زن دیگری را هم برقرار کند. ولی همسرم که به حرکات و رفتارم مشکوک شده بود و مرا زیر نظر داشت، موضوع را به پلیس اطلاع داد و ماموران انتظامی مرا همراه آن زن و دوستش در خانه آن ها دستگیر کردند.
با این وضعیت همسرم طلاق گرفت و من از نظر روحی، روانی و اجتماعی شکست سنگین و عذاب آوری را تجربه کردم. تصورم این بود که پس از گذشت چند ماه بتوانم با جبران اشتباهات گذشته و وساطت ریش سفیدهای فامیل دوباره زندگی مشترک خود را با همسرم آغاز کنم. اما از روزی که برایم خبر آوردند او با پسرخاله اش ازدواج کرده است تمام امیدم را از دست دادم و با تاسف باید بگویم که توسط یکی از دوستان قدیمی ام به مصرف کراک روی آوردم. امروز هم به اتهام زورگیری دستگیر شده ام و حالا به چشم یک متهم خشن نگاهم می کنند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید