کدخبر :235138 پرینت
16 مهر 1398 - 21:57

بدن‌نمایی دختران شاخ ایران/ دردسر جنون جراحی

به بهانه بازداشت یک چهره اینستاگرامی، نقش بخش‌های مختلف جامعه در شکل‌گیری و رشد چنین آسیب‌هایی را بررسی کرده ایم.

متن خبر

به گزارش رکنا، متن خبر این است؛ «فاطمه خ. مشهور به سحر تبر که به‌واسطه عمل‌های متعدد زیبایی و گریم‌های مشمئزکننده و هنجارشکن، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود می‌کرد، پس از ارسال پیام‌های متعدد مردمی به سامانه دادسرای ارشاد و درخواست پیگیری، به دستور دادسرای ارشاد تهران بازداشت شد.» آنها که حساب شخصی در شبکه اینستاگرام دارند بعید است تا به حال چشمشان به عکس‌های عجیب او نیفتاده باشد، از همان ابتدای شهرت هم حرف و شایعه درباره‌اش بسیار بود. شایعاتی که البته برای او آورده بزرگی به نام افزایش دنبال‌کننده‌ها به همراه داشت، آورده‌ای که حالا یکی از اتهاماتش در بازداشت است؛ «تحصیل مال از طریق نامشروع».

آوازه شهرتش محدود به ایران هم نبود، حتی پیش از بازداشتش هم چهره او در صفحه اول بسیاری از روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی جهان همراه با داستان‌های تخیلی ثبت شد. اما حالا و با بازداشت سحر تبر توسط دادسرای ارشاد، بحث بر سر دلایل این هنجارشکنی‌ها داغ است، درست مثل خیلی از موارد مشابه دیگر عده‌ای معتقدند سحر تبر حاصل آفتی است به نام فضای مجازی و طبیعتا با چنین استدلالی تنها راه را فیلتر و مسدودسازی می‌دانند. برخی هم یک گام عقب‌تر گذاشتند و به جای پاک کردن صورت مساله تیغ تیز نقدشان را به سمت نظام ‌پزشکی چرخاندند با این سوال که اصلا آیا از نظر قوانین نظام پزشکی انجام چنین عمل‌هایی مجاز است؟ این‌که برخوردها باید با متولیان وزارت علوم و بهداشت و آموزش‌و پرورشی باشد. به باور آنها چهره‌ای به نام سحر تبر تنها یک قربانی است. البته که گروهی دیگر هم از خودشان شروع کردند با این سوال ساده که کجای راه تربیت و فرهنگ جامعه و خانواده اشتباه بوده که به پیدایش چهره‌ای به نام سحر تبر رسیده است؟

شکل‌گیری پدیده‌ای به نام سحر تبر یا فراتر از آن چیزی که با آن مشهور شده‌اند یعنی «شاخ‌های اینستاگرام» با یک فرمول ثابت است؛ «به هر قیمتی متفاوت باشید تا دیده و پسندیده شوید» همین فرمول از چهره معمولی دختری به نام فاطمه، هیولایی ساخت با عنوان سحر تبر که چهره داغ گونه وحشت اینستاگرام شد. البته این سیمای ترسناک و عجیب که محصول مشترک هنر فتوشاپ، گریم حرفه‌ای و چند جراحی بود از سحر تبر شاخ اینستاگرام ساخت. رواج شایعات پیرامون او کمک بسیاری به شهرتش کرد. از همان ابتدا شایع شد که دختری با ۵۰ عمل جراحی زیبایی می‌خواسته خود را شبیه آنجلینا جولی کند. تصویر‌های عجیبش را کنار عکس آنجلینا جولی می‌گذاشتند. انگار کاریکاتوری ترسناک از چهره او باشد. بعضی‌ها هم بیشتر دقت کردند و شباهتی بین اون و «عروس مرده» تیم برتون پیدا کردند. شهرت او وقتی با سرطان شایعات افزایش یافت خودش وارد گود شد. او اعلام کرد چهره‌اش را تغییر می‌داده آن‌ هم با آرایش و ابزار دیجیتال. این کار را هم برای تفریح می‌کرده. اما قدرت شایعات بالاتر از اعتراف خودش بود. بسیاری از شایعات هم پیرو عمل‌های جراحی‌اش می‌چرخید.

راز جراحی‌های سحر تبر

برای جراحی‌های زیبایی! او هم داستانسرایی‌های بسیاری شکل گرفت. می‌گفتند عمل زیبایی‌اش خراب شده و از شکل و قیافه افتاده است. یا این یکی اعلام شد عشق آنجلینا جولی است و خواسته خودش را شبیه این بازیگر کند. حرف‌هایی هم از شکست عشقی‌اش بود، این‌که بعد از یک شکست عشقی خودش را شکل عروس مردگان کرده است. بعضی‌ها هم پر و پا قرص می‌گفتند عکس‌ها فتوشاپ است؛ آن‌هم فتوشاپ نه چندان حرفه‌ای. می‌گفتند جزئیات فراوانی از کج و کوله شدن پاهایش و خمیدگی دیوار‌ها در تصویر همه نشان‌دهنده حقه‌های تصویری هستند. این باور هنوز هم ادامه دارد آنقدر که همین دیروز وقتی حساب کاربری روزنامه گاردین در اینستاگرام تصویری از او به همراه خبر بازداشتش را منتشر کرد یکی از مخاطبان این روزنامه نوشت:‌ این عکس فتوشاپه و متاسفم برای گاردین!

از فحاشی تا بدن‌نمایی

سحر تبر تنها فردی نیست که از همان فرمول ثابت به شهرت کاذب رسیده است. هنوز هم هستند افرادی که با فعالیت‌های نامربوط توانسته‌اند دنبال‌کنندگان بسیاری برای خود دست و پا کنند و تجارت جدیدی برای خودشان رقم بزنند. اما در این میان آنچه بدیهی است این‌که بستری به نام اینستاگرام باعث شده است بسیاری از اختلال‌های شخصیتی این افراد به نمایش گذاشته شود. اختلال شخصیت خودشیفتگی یکی از بارزترین این اختلالات میان کاربران اینستاگرام است. مشخصاتشان هم در انتشار تصاویرشان مشخص است؛ خودشیفته‌ها سعی دارند خود را افرادی ثروتمند یا به قول خودشان لاکچری معرفی کنند. از مهمانی‌ها و رستوران‌ها و ماشین‌های‌شان فیلم می‌گیرند و به مخاطبان خود القاء می‌کنند که در شرایطی رویایی زندگی می‌کنند. برخی دیگر هم از اختلالی به نام هیستریونیک رنج می‌برند. آنها در زننده‌ترین حالت ممکن خود را به نمایش می‌گذارند، اغلب آنها به قدری عمل زیبایی انجام داده‌اند که حتی تقارن صورتشان به هم خورده و حالتی غیر عادی پیدا کرده‌اند. بسیاری دیگر هم دچار اختلال هویت شخصیت هستند. تمایز این افراد با آگاهی از مشخصات فعالیتشان در این فضا بسیار راحت و البته آشناست! آنها یک روز از جشن‌ها و مهمانی‌های خود فیلم می‌گیرند و روز دیگر از شرکت در مراسم و اماکن مذهبی. یکی همه چیز را با هم می‌خورد و فیلم می‌گیرد و دیگری از بازی‌هایش می‌گوید. یکی از گریه و زاری‌هایش برای از دست دادن عشقش فیلم می‌گیرد و دیگری از فحاشی‌ به دنبال‌کننده‌های عزیزش. یک روز حکیم می‌شوند و پند اخلاقی می‌دهند و روز دیگربا الفاظ ناپسندشان دیگران را مستفیض می‌کنند.

چه کسانی دنبال‌کننده‌اند؟

یکسوی ماجرا همه این افرادی که تنها به واسطه متفاوت بودنشان آن هم به خاطر همه اختلال‌هایی که دچارش هستند وجود دارند اما سوی دیگر ماجرا کسانی‌اند که دنبال کننده‌های این افراد هستند. پرواضح است که در بسیاری از کشورهای دیگر هم چنین افرادی وجود دارند اما تلخی ماجرا آنجا است که بدانیم در کمتر جایی می‌توان دید که این افراد دارای دنبال‌کننده‌های میلیونی هستند! به این مفهوم که خود جامعه است که جای رشد بیشتری برای این افراد بیمار توجه شکل می‌دهد و بدتر این‌که این افراد بعد از زمانی ملاک و مرجع بسیاری از نوجوانان و جوانان برای تعیین اهدف و ارزش‌های زندگی می‌شوند. ناصر سبزیانپور روان درمانگر است و پژوهش کوتاهی در رابطه با دنبال کننده‌های این افراد داشته است. نتایج تحقیق او هم جالب توجه است. او دنبال‌کننده این افراد را به سه دسته تقسیم کرده، ‌دسته اول شامل افرادی است که صرفا برای خندیدن آنها را دنبال می‌کنند که این خود نشان از بی‌حوصلگی جامعه برای موضوعات جدی و مهم زندگی دارد.

دسته دیگر آمال‌ها و آرزوهای‌شان را در این افراد دنبال می‌کنند که احتمالا خودشان مبتلا به اختلالات روانی هستند و دسته بعدی هم مدام به این افراد فحاشی می‌کنند، آنها را دنبال می‌کنند و از سویی رکیک‌ترین الفاظ را برایشان به کار می‌برند. باید گفت این دسته نیز آمال‌ها و آرزوهایشان چیزی بیش از آن فرد نیست و چون خودشان نتوانسته‌اند به هر طریقی دیده شوند آنها را مورد تهاجم قرار می‌دهند.

پول دیوانگی

جنون دیده شدن تنها دلیل بروز پدیده شاخ‌های اینستاگرامی نیست، چرا که با افزایش دنبال‌کننده‌ها آنها صاحب یک شغل پر درآمد هم شده‌اند. بسیاری از این افراد بیش از یک میلیون نفر دنبال‌کننده دارند اتفاقی که شاید برای بسیاری از بازیگران، سیاستمداران و حتی فوتبالیست‌ها هم آرزو است. داشتن یک میلیون دنبال‌کننده یعنی جذب آگهی روزانه؛ آگهی‌های میلیونی و درآمدهای خاص. حالا این افراد، نقش ویژه‌ای در تبلیغات بسیاری از مشاغل و کسب و کارها دارند، ایده و نظر می‌دهند و با کمک مشاوران ـ بخوانید دلال‌ها ـ سمت و سوی تبلیغات در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی را هم تغییر داده‌اند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.