شبح خفته شهر که هر از گاهی بیدار میشوند
شبح خفته شهر که هر از گاهی بیدار میشوند و جهانی را به لرزه میاندازد!
به گزارش انصاف نیوز، دکتر کیومرث یزدان پناه درو، استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، دربارهی ماجرای قتل میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران نوشت:
اتفاق روز هفتم خرداد ۹۸ در شهر تهران و به قتل رسیدن همسر دوم محمدعلی نجفی اگر چه بنا به اظهارات آقای نجفی اختلاف خانوادگی و ظن شدید به همسرش بوده، اما به دلیل موقعیت خاص آقای نجفی که بیش از سه دهه در بالاترین سطوح مدیریتی کشور از جمله در قامت وزیر دو وزارتخانه آموزشی بوده، این رویداد را از هر جهت نسبت به رویدادهای مشابه بشدت متمایز می سازد و باتوجه به شرایط خاص سیاسی و اجتماعی جامعه فعلی ایران حتما نیاز به بررسی و کالبد شکافی زیرکانه دارد. که به نظر اینجانب موارد زیر بیشتر از سایر موارد پیرامون این اتفاق حائز اهمیت است.
اول اینکه: محمد علی نجفی یک چهره شناخته شده ملی و بین المللی بوده و اینکه صرف نظر از اقدام جنون آمیز وی در کنار اینکه چه رفتاری از همسر ایشان منجر به چنین تصمیم جنون آمیزی شده حتما و باید در کانالی بی طرفانه بررسی بشود. و لذا اصل این ماجرا نباید قربانی موقعیت ها و پیشینه سیاسی_ حزبی و مدیریتی آقای نجفی بشود.
دوم اینکه: ایشان به صراحت به رابطه نامشروع همسر جوان خود با فرد دیگری صحبت به میان می آورد عمق فاجعه در جامعه گرفتار شده ایران در معضلات پیچیده اخلاقی را در حد هشداری عظیم گوشزد میکند.که به نظر من بخش قابل توجه آن ناشی از لجام گسیختگی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که به دور از هر گونه نظارت اصولی و در فضایی رها شده جامعه را به کام مرگ فرو می برد.
سوم اینکه: این اتفاق تلخ در کنار صدها اتفاق تلخی همچون قتل روحانیون، اسید پاشی، انتقام های کور، و دهها جرائم خشن اجتماعی که در اثر ناهنجاریهای متعدد در جامعه ایران اتفاق می افتد، نشان می دهد این سطح از ناهنجاریها به سطحی غیر متعارف ارتقاء پیدا کرده و بعضا دامن آدمهای مشهور را هم میگیرد که آثار آن بسیار مخرب است
و نکته پایانی اینکه اگر چه جامعه هیجان زده رسانه ای در ایران در بسیاری از موارد بدون رعایت مضامین و مصادیق حرفه ای و صرفا به منظور جلب مخاطب تولید خبر می کنند،که این خود عاملی برای تشدید ناهنجاری می باشد، اما ریشه یابی دقیق این حوادث نشان می دهد، جامعه ایرانی در حال غرق شدن در مسیر تند جریانی است که نتیجه فقر شدید آموزشی و کمبودهای فراوان اجتماعی بوده که حاصل آن خلق این وضعیت فعلی و به مراتب آینده ای مبهم است و به جرات میتوان گفت که بخش قابل توجهی از افراد جامعه را میتوان یافت که یک نجفی نهفته در درون خود دارند.متاسفانه در ایران امروزی دامنه فقر آمورشی و سطحی نگری در جامعه زنان به مراتب بیشتر بوده که در ظاهر آراسته خود، قربانی سطحی نگری و فقر شدید آموزشیاند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید