دنیا چگونه ما را قضاوت میکند؟
جغرافیای ناسزای برخی ایرانیها در فضای مجازی؛ از آسیا و اقیانوسیه تا اروپا و آمریکا
برخی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی طی سه سال اخیر به ستارهها، سیاستمداران و چهرههایی از کشورهای مختلف حمله کردهاند اما این حملههای کامنتی به ستارههای این ۱۳کشور چه تصویری از ایرانیها در ذهن مردم آن کشور میگذارد؟
به گزارش سیتنا، برخی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی طی سه سال اخیر به ستارهها، سیاستمداران و چهرههایی از کشورهای فرانسه، صربستان، استرالیا، آرژانتین، روسیه، بلاروس، اسپانیا، پرتغال، کلمبیا، آمریکا، برزیل، کرواسی، ژاپن و... حمله کردهاند اما این حملههای کامنتی به ستارههای این 13 کشور چه تصویری از ایرانیها در ذهن مردم آن کشور میگذارد؟ حمله به سایتها و حسابهای شخصی در شبکههای اجتماعی حالا در کشور ما به یک رسم نادرست تبدیل شده است. کافی است اتفاقی به مذاق برخی کاربران شبکههای اجتماعی خوش نیاید و آنها با پیداکردن حسابهای شخصی افراد به او حمله و توهینهایی را روانه میکنند که این حملات، داخلی و خارجی نمیشناسند. فروردین سال 1395، خبری مخابره شد که احساسات بخش زیادی از مردم را به خود درگیر کرد. امیرحسین 16ساله، روز 21 فروردین امسال یکی از جنجالیترین جنایات را رقم زد و دختر 6ساله افغان به نام ستایش قریشی را که همسایهشان بود، در ورامین به خانهشان کشاند و به طرز فجیعی کشت. همدردی با خانواده او در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی کشور، گوشهای از انساندوستی مردم ایران را نشان داد اما بیاخلاقیها نیز به چشم آمد و گروهی از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی با پیداکردن حساب شخصی او در اینستاگرام، شروع به فحاشیهایی علیه او کردند. اگرچه متهم دست به اقدامات غیرانسانیای زده بود اما ماجرای حملههای کامنتی به همینجا نیز ختم نمیشود؛ یکی از نمونههای داخلی، حمله به صفحه شخصی هانیه توسلی بود. برخی کاربران پس از غم فوت مرتضی پاشایی، خواننده فقید پاپ، به حساب شخصی توسلی حمله کردند و به او ناسزا گفتند و توهین کردند که چرا برای فوت پاشایی تسلیت نگفته اما این موردهای داخلی شاید دامنهاش در داخل کشور باقی بماند. آنچه این روزها حملههای کامنتی را بیشازپیش مورد توجه قرار داده است، حمله به ستارهها و چهرههای مهم بینالمللی است که گاهی با مسائل داخلی ایران گره میخورند و بهواسطه راه کوتاه شبکههای اجتماعی، مورد عتاب برخی کاربران شبکههای اجتماعی قرار میگیرند. نمونههای خارجی زیاد است اما در مهمترین آنها در بحبوحه جام جهانی گذشته، پس از بازی ایران و آرژانتین که با گل دقایق آخر لیونل مسی ستاره آرژانتینی به نفع این تیم تمام شد، گروهی از کاربران به صفحه شخصی او که مخاطبان میلیونی و جهانی دارد، حمله و توهینها و ناسزاهایی علیه او روانه کردند. خبر حمله کامنتی برخی از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی خیلی زود در رسانههای بینالمللی بازتاب داشت و از آن بهعنوان یک بیاخلاقی مجازی از سوی برخی ایرانیها یاد کردند.
در جدیدترین موارد نیز ایرانیها به صفحه پایت، فوتبالیست فرانسوی و دختر باراک اوباما به همان دلایل واهی حملهور شدهاند اما نکتهای که دراینباره کمتر مورد توجه این گروه از کاربران قرار میگیرد، پیامی است که از سوی آنها به مردم آن کشورها مخابره میشود. تصور کنید کسانی مانند مسی، پایت، دختر اوباما، شکیرا خواننده کلمبیایی و... علاوهبر محبوبیت بالایی که در کشورهای خود دارند، دارای طرفداران زیادی در دنیا هستند و وقتی گروهی از کاربران به صفحات آنها حملهور میشوند، هموطنان آن ستارهها بخش زیادی از مردم دنیا را آماده قضاوتهایی علیه مردم ایران میکنند که تا حد بسیار زیادی با واقعیت فاصله دارد. در جدول زیر مهمترین حملههای کامنتی مردم به صفحههای ستارگان را مشاهده میکنید.
حملات کامنتی، بازتاب بیاخلاقیهای فضای عمومی
تقی آزادارمکی(جامعه شناس): فضای مجازی را امروز نمیتوان جدا از فضای عمومی در کشور خواند. این فضا معایب و مزایای بسیار زیادی دارد و جامعهای در استفاده از این فضا موفق است که محاسن آن را بیش از معایبش درک کند. امروز بهواسطه شبکههای اجتماعی راه مراودات بینالمللی بسیار کوتاه شده است؛ برای مثال در یکی از کشورهای دنیا، چالشی راه میاندازند که ستارهها با یک سطل آب روی سر خود ریختن، توجه مردم را به یک بیماری جلب کنند و این چالش در کمتر از یک ماه به ایران میرسد و میبینیم ستارههای ایرانی نیز که از اقبال بالایی در میان مردم برخوردار هستند، وارد این چالش میشوند. در ایران شبکههای اجتماعی بهتازگی وارد جنبههای عمومی زندگی اجتماعی شده و مردم هنوز مختصات این فضا را درک نکردهاند و بهواسطه محدودیتهایی که در فضای عمومی دارند، دست بازی در شبکههای اجتماعی دارند و دست به هر کاری میزنند. این بیقیدی در شبکههای اجتماعی یا باید با بهرسمیتشناختن آن و تلاش دستگاههای فرهنگی برای ایجاد قیودی حل شود یا با راهکار بهتری از سوی خود کاربران کنترل شود.
خودکنترلی در شبکههای اجتماعی نیاز به کاربران تأثیرگذار دارد؛ برای مثال چند روز پیش در شبکههای اجتماعی دیدم که رامبد جوان از مردم میخواست مانع کسانی شوند که وارد این موجهای توهینآمیز میشوند. به نظر من این بیاخلاقیها از درون جامعه میآید و از درون هم باید به مقابله با آن پرداخت. شخصیتهایی مانند رامبد جوان و کسانی که از اقبال اجتماعی نزد مردم برخوردارند، باید مقابل این بیآبرویی در فضای بینالمللی بایستند و به مردم تذکر دهند که این حملههای کامنتی از سوی این گروههای اندک چه تبعاتی برای نام ایران و ایرانی دارد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید