حاشیه ای که زندگی حرفه ای علی ضیاء را هوا کرد
مسابقه پرسپولیس و استقلال دارای حواشی همیشگی خود است و این حاشیه ها تنها به زمین فوتبال ختم نمی شود. همانگونه که درباره مجری صدا و سیما باعث طرد او از سازمان عریض صداو سیما شد.
متن خبر
به گزارش سیتنا، علی ضیاء مجری صدا و سیما که توانسته در این چند سال در زمینه اجرا و مجری گری، پیشرفت قابل توجهی نسبت به هم سن و سالان خود داشته باشد، در دام یک حاشیه افتاد که می تواند زندگی حرفه ای وی را تا مدت ها تحت الشعاع قرار دهد.
ماجرا به زمان برگزاری دربی معروف پایتخت میان دو تیم پرسپولیس و استقلال بازمی گردد. توپ در دقیقه 93 وارد دروازه مهدی رحمتی می شود و پرسپولیس بازی را به تساوی می کشاند. شور و هیجان زیادی ایجاد می شود و تماشاگران در استادیوم و در پای گیرنده های رادیویی و تلویزیونی به تشویق و شعف می پردازند. اما از قضا، مجری معروف تلویزیون نیز طرفدار پرسپولیس است و در کافه - رستورانی، همراه با دیگر طرفداران پرسپولیس، به کری خوانی و شادی می پردازد.
تا اینجای قضیه، همه چیز عادی و طبیعی است و همچون همیشه شاهد هیجان های طرفداران دو تیم هستیم. طرفدارانی که بعضا در جریان بازی، خانواده های بازیکنان و مربیان را مورد نوازش قرار می دهند و باران فحش است که بر سر آنها می ریزد. این رویکرد به بیماری فرهنگی بازمی گردد که در جمع های خانوادگی و در کوچه و بازار نیز شاهد آن بوده ایم ولی مشخص نیست چه اتفاقی می افتد که تماشگران مسابقات ورزشی با چه پشت گرمی و حاشیه امنی به طور هماهنگ ارکستر فحش و ناسزا را در ورزشگاه ها اجرا می کنند!
در میان کسانی که طرفدار یکی از تیم های پرحاشیه استقلال و پرسپولیس بودند، علی ضیاء براساس کلیپی که از وی در جمعی منتشر شده به شادی و کری خوانی برای استقلالی ها می پردازد. انتشار گسترده این کلیپ در فضای مجازی، این مجری تلویزیون را در مظان اتهام و توهین به استقلال و سرمربی این تیم قرار می دهد.
بازی دربی تمام شد اما بازی برای علی ضیاء تازه شروع شده است. او در کافه – رستوران متعلق به خود، به همراه دوستانش، کری خواند که برای مربی استقلال بسیار گران آمده و پرویز مظلومی آن را توهین مستقیم به خود، خانواده اش و طرفداران استقلال دانسته است.
مجری صدا و سیما که هرگز تصور نمی کرد، شادی وی در آن برهه چنین واکنش هایی به دنبال داشته باشد که کار را به ممنوع الکاری یا ممنوع التصویری اش بکشاند، حال پشیمان شده و در اردوگاه استقلالی ها حاضر شد و از پرویز مظلومی به طور رسمی معذرت خواهی کرد.
این مجری سی ساله با معذرت خواهی و ابراز ندامت از کارش نیز نتوانست مانع خشم مدیران صدا و سیما شود و خود را همچون داوری در میان بازی دربی دید که کارت قرمز اشتباه برای یک از بازیکنان پرسپولیس یا استقلال کشیده و مورد لعن و نفرین طرفداران و کادر یکی از تیم ها قرار گرفته است. از دید بسیاری این اشتباه قابل بخشش نیست چرا که به قیمت تاثیر بر نتیجه مهمترین بازی سال تمام شده است. اما بازی علی ضیاء در حاشیه بازی بزرگ روی داده و حاشیه در صورت عدم کنترل، حاشیه ها به دنبال می آورد.
می توان دو برداشت از این ماجرا داشت. یک آنکه علی ضیاء همچون تمام افراد عادی جامعه دارای هیجانات و احساساتی است که این هیجان می توان در زمانی مانند یک بازی فوتبال، فوران کند و حتی از کنترل شخص خارج شود. این اتفاق در مکانی روی داده که عده ای از طرفداران پرسپولیس نیز حضور داشتند و جوزدگی حاصل از محیط نیز بر فضا و مجری معروف مستولی شده و او را به کری خوانی واداشته است. از این زاویه، کاری که علی ضیا انجام داده، طبیعی بوده و اتفاقی است که در ورزشگاه ها به مراتب بدتر روی می دهد. یعنی علی ضیاء تنها در مقابل دوربین علی ضیاء است و خارج از محدوده صدا و سیما می تواند دیگر آن شخصیت نباشد. و در برداشتی دیگر، علی ضیاء را صدا و سیما و مخاطبان به این جایگاه رسانده اند و در مقابل رفتارها و گفته هایش باید پاسخگو و مسئولیت پذیر باشد.
درصورتی که این کری خوانی برای یک بازی ملی مثلا ایران و عربستان روی می داد، نه تنها تقبیح نمی شد بلکه به خاطر وطن دوستی و حمایت از تیم ملی تشویق نیز می شد. همانند بسیاری از بازیگران و مجریانی که در زمان بازی والیبال یا فوتبال در ورزشگاه ها و در میان تماشگران حاضر می شوند و در صورت پیروزی یا کسب نتیجه به شادی می پردازند.
در این برداشت، علی ضیاء نیز مانند هریک از طرفداران عادی پرسپولیس در نظر گرفته می شود که جایگاه اجتماعی وی در قالب برنامه های تلویزیونی مدنظر نیست. مجری تلویزیون نیز می تواند در خارج از محیط کاری خود، به علایق و تفریحات بپردازد و حتی در محیط های خصوصی تر، هنجارشکنی نیز بکند. از این نظر، بازیگر، مجری یا کسانی که در قالب تلویزیون دیده می شوند، خارج از آن، انسان های عادی و معمولی در نظر گرفته می شوند که نه معصومیت خاصی دارند و نه می توانند حاشیه امنی به خاطر موقعیت شان داشته باشند. اگر خطایی یا اشتباهی از آنها روی داد، در صورت غیرقانونی بودن، تنها قانون حق قضاوت درباره آن را دارد و درصورتی همان رفتارهایی بود که در جامعه روی می دهد اما قانونی برای برخورد با چنین رفتارهایی وجود نداشته باشد، افراد معروف نیز همچون باقی افراد جامعه، مستثنی نیستند.
در شادی و کری خوانی علی ضیاء پس از گل پرسپولیس، شاهد رفتارهایی هستیم که از سوی طرفداران دو آتشه حتی به مراتب تندتر روی می دهد. اگر قرار به شکایت و برخورد باشد باید با هزاران و حتی صدها هزار طرفدار فوتبال چنین رویه ای در نظر گرفته شود که در ورزشگاه ها حتی به ناموس بازیکنان، داور و کادر فنی رحم نمی کنند.
اما برخی از افراد بر این نظرند که علی ضیاء به واسطه دیده شدن در تلویزیون دارای جایگاه اجتماعی شده و باید چه در مقابل دوربین و چه پشت آن، عرف ها و هنجاری های جامعه را رعایت کند و وظیفه سنگینی به واسطه شهرت بر عهده او قرار گرفته که در صورت عدم توجه، وارد حاشیه ها می شود و حتی جامعه حق دارد تا آن جایگاهی را که به وی داده از او پس بگیرد.
بر اساس این برداشت، اقدامی که مجری تلویزیون در کری خوانی برای پرویز مظلومی و استقلالی ها انجام داد، قابل بخشش نیست و باید تاوان آن را پس دهد تا دیگر از سوی هیچ یک از افراد معروف تکرار نشود. در این زمینه، جامعه خود قضاوت می کند و ضیاء در جایگاه متهم حتی در صورت عذرخواهی نیز، حق هیچ دفاعی دیگر ندارد. حتی اقدام شادی وی در آن برهه، به خاطر قرار داشتن در ماه های عزاداری، محکوم است. چنین حادثه ای پس از مشرف شدن علی ضیاء به مکه و حاجی شدن او، تبعات کری خوانی اش را سنگین تر کرده است.
بررسی ماجرای آقای مجری از این زاویه، نتایج دیگری را نیز به دنبال دارد. بر این اساس، کسی که در قاب تلویزیون در مقابل میلیون ها نفر حاضر می شود و از خوبی ها و انجام رفتارهای اجتماعی مناسب می گوید و آن را تبلیغ می کند، خود نیز باید در درجه اول، آن را رعایت کند و به گونه ای در جامعه حاضر شود که هرگز شائبه ای در رفتارهایش پیش نیاید. در این رویکرد، عدم رعایت هنجارها و بروز رفتارهای خارج از قاعده محکوم است.
بدین سان، علی ضیاء پیش از هر چیز، نباید در چنان جمعی حاضر می شد، چون جمع موجود خارج از عرف های پذیرفته شده جامعه و به دور از شان افراد مدعی مذهب است و در ضمن، کری خوانی و توهین به مربی و تیم استقلال هرچند در ورزشگاه ها مرسوم است اما انتظار آن از چنین شخصیت های دور از انتظار و غیرقابل بخشش است. مجری برنامه های تلویزیونی با مخاطبان میلیونی، در ذهن آنها براساس حرف های شسته و رفته، الگوی ایجاد می کند که خدشه وارد کردن به آن از سوی هرکس حتی خود اجرا کننده برنامه، می تواند آثار بدی به دنبال داشته باشد. برای مثال نوجوان یا جوانی که با حرف های مجری مانند علی ضیاء، رویه رفتاری مناسبی در پیش گرفته با دیدن چنین صحنه هایی از الگوی خود، سرخورده و در نهایت مسیر خود را با توجیه اینکه خود مجری هم چنین کرده، تغییر می دهد. هر چند باید تاکید کرد، نباید گویندگان حرف، الگو شوند بلکه باید رفتارها براساس، گفته های مناسب شکل گیرد. اما در میان برخی از مخاطبان تلویزیون و سینما، چنین مصداق سازی های وجود دارد و برای جلوگیری از این آسیب باید چاره ای اندیشیده شود.
به هر حال، مجری تلویزیون از سوی مسئولان صدا و سیما طرد شد و در محکمه جامعه نیز برخی رفتار او را عادی و معمولی در نظر می گیرند که نباید برخوردی با او صورت بگیرد و عده ای رفتار او را خارج از عرف و ناهنجاری می دانند که توقع روی دادن آن از سوی افراد معروف قابل پذیرش و حتی قابل بخشش نیست. باید این را نیز در نظر گرفت، ممکن است در آیین نامه های صدا و سیما، مجریان و کسانی که در مقابل دوربین حاضر می شوند دارای تعهداتی باشند که می بایست در جامعه و انظار عمومی رعایت کنند و برخورد مسئولان صدا و سیما با علی ضیاء در قالب چنین آیین نامه ای باشد. اما به طور کلی، افراد مشهور که به واسطه بازیگری، خوانندگی، اجراء و فعالیت در رشته های پرطرفدار ورزشی، به شهرت و حتی محبوبیت رسیده اند، در زندگی شخصی ممکن است رفتارهایی انجام دهند که با آنچه که در تصور طرفداران یا دنبال کنندگان آنهاست، تفاوت بسیاری داشته باشد. هر چند رسیدن به جایگاهی ممکن است محذوریت های برای افراد مشهور ایجاد کند که آنها را وادار به رعایت هنجارها و عرف های معمول جامعه می کند.
علی ضیاء، قربانی آن است که دیگر نمی تواند همچون گذشته و پیش از مجری شدن، به ابراز هیجانات و جوزدگی های دوران جوانی بپردازد و گناهکار است که از جایگاه یک مجری برای میلیون ها طرفدار یک تیم و سرمربی اش، کری خوانی کرده و آنها را به تمسخر گرفته و حساسیت های یک جامعه را در برخی قالب ها، در نظر نگرفته است. هر رفتاری از سوی وی، تبعات بسیاری دارد که یک فرد عادی در صورت ارتکاب آن، یا هیچ تبعاتی برایش ندارد یا در صورت داشتن بسیار محدود و قابل کنترل می تواند باشد.
انتهای پیام
دیدگاهها
افزودن دیدگاه جدید