کدخبر :17179 پرینت
20 مهر 1393 - 15:05

تشریح برنامه‎های شرکت مخابرات ایران در گفت‎وگو با مدیرعامل جدید

متن خبر

مهنددس کاظم ابراهیمی چند ماه پیش به عنوان چهاردهمین مدیرعامل شرکت مخابرات ایران منصوب شد. در یک روز نیمه‌تعطیل گفت‌وگوی مفصلی با او انجام دادیم. مدیرعامل 56 ساله شرکت مخابرات ایران، مرد آرامی است اما این آرامش با گذشته پرماجرای او تناسب چندانی ندارد. ابراهیمی با حوصله به تمامی سؤالات ما پاسخ داد. دوران جوانی او پر است از فعالیت و کوشش و از خودگذشتگی؛ اما مهندس علاقه‌ای ندارد آن روزها را همه‌جا نمایش دهد.

 

به گزارش سیتنا، مشروح این گفت‎وگو در ادامه می‎آید:

شما قبل از اینکه به عنوان مدیرعامل شرکت مخابرات ایران انتخاب شوید، قائم مقام این شرکت بودید و در جریان اتفاقاتی که پس از خصوصی سازی برای اصلاح ساختار مخابرات ایران رخ داد، هستید. بیایید با این موضوع شروع کنیم که چه فرآیندهایی را میخواهید در دوره مدیریتی خود پیگیری کنید؟

 

همانطور که میدانید موضوع خصوصی سازی و واگذاری کار به مردم یا واگذاری فعالیت های دولت به مردم جزء اصول اصلی برنامه های دولت است و در دهه 80 تصمیمی در این خصوص گرفته شد که نسبت به واگذاری تعدادی از خدمات دولتی به بخش خصوصی اقداماتی انجام شود.

در جریان هستید که برای برخی شرکتهای تولیدی، بانکها و قس علی هذا  این کار انجام شد. اما شرکت مخابرات ایران به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای خدماتی در سطح کشور در سالهای 85 و 86 آماده شد تا به سمت خصوص یسازی برود و در آبان 88 عملاً با فروش 50 درصد به علاوه یک سهم شرکت مخابرات ایران این شرکت به بخش خصوصی واگذار شد. البته دو تا 20 درصد از این سهام در دست دولت و سهام عدالت ماند که کماکان وجود دارد. لذا خصوصی سازی جزء اصول اولیه دولت مبنی بر واگذاری کار به بخش خصوصی بوده و هست. کار مخابرات چون یک کار فراگیر است، حساسیتهای خاصی دارد و در زمان خصوصی سازی دقت های لازم را انجام دادند و الحمدلله این کار صورت گرفت هر چند اگر فرصت بیشتری بود، این کار با دقت بیشتری انجام می پذیرفت ولی نهایتا با رعایت چارچوب و مقررات کارها انجام گرفت و فعالیت دولتی مخابرات به بخش خصوصی واگذار شد. بخش عمدهای از این موضوع برمیگردد به بعد از خصوصی شدن که ما مکلف هستیم قوانین و مقررات پس از خصوصی سازی را دقیق اجرا کنیم؛ به عبارتی کاری که انجام شده را هم برای سهامداران و هم برای استفاده  کنندگان از خدمات، به صورت بسیار شیرین و گوارا داشته باشیم . اینجا دو بحث مطرح میشود؛ یک، کسانی که از مخابرات خدمت میگیرند و ما به عنوان بخش خصوصی هیچ تغییری در اعتقادمان به اینکه باید خدمات دقیق، منظم، بهروز، بدون عیب و با استاندارد به متقاضیان ارایه شود ، نداریم. یعنی مکلف هستیم در بخش خصوصی دقیقاً این کار را انجام بدهیم. ولی مردم و مشتریان نعمتهای ما هستند و ما مکلفیم برای آنها به نحو احسن و بر اساس استانداردهای روز دنیا خدمترسانی کنیم. دوم؛ تعداد زیادی افراد حقیقی و حقوقی وجود دارند که دارای سهام شرکت مخابرات ایران هستند؛ آنها نیز به عنوان سهامداران خرد و حتی  سهامداران کلان از ما درخواستی دارند؛ درخواست شان این است که ما سود خوب و سال به سال رو به رشدی را برایشان تأمین کنیم. یعنی به سهامداران مان تعهد داریم که بر اساس آن مکلف هستیم با تمام تلاش و توان، فعالیتی را انجام دهیم که سهامداران از عملکرد ما راضی باشند و راضی بودنشان هم تعیین و پرداخت سود مصوب ما و رو به رشد در سالهاست. این دو موضوع مهمی است که در زمان بخش خصوصی با آنها درگیر هستیم و باید کار کنیم. پس ما یک شرکت خدماتی اقتصادی هستیم؛ شرکتی هستیم که خدماتی را برای مردم ایجاد میکنیم و در کنار آن چون سرمایه گذاری خرد و کلان داریم به موضوع اقتصاد نیز توجه میکنیم.
 

شما در فرمایشات خود گفتید باید سه ضلع را مورد توجه قرار دهید. یکی مردم هستند به عنوان استفادهکنندگان خدمات، یکی دولت به عنوان حاکمیت و دیگری سهامدارانی که سهام شرکت مخابرات را خریداری کردهاند. آنچه اکنون مشهود است اینکه یک ضلع به دو ضلع قبلی که مردم و دولت بود اضافه شده و آن هم سهامداران هستند. شما به عنوان سومین مدیرعاملی که هم تجربه دولتی بودن مخابرات را داشتید و هم دوران خصوصیاش را، به ما بگویید این تغییر چه تفاوت ماهویای در عملکرد شرکت مخابرات ایران ایجاد می‏‎کند؟

 

ما قبلاً  هم در مخابرات ایران (به عنوان نهاد دولتی)، مکلف بودیم خدمات ارائه دهیم و درآمد داشته باشیم و به خزانه دولت بریزیم که این کار انجام میشد. اما اکنون افراد غیردولتی و حقیقی سهامداران ما هستند و سهامهای خرد یا کلان دارند، مکلفیم فعالیتی را انجام دهیم که مورد رضایتشان باشد. به همین دلیل مجمع برگزار میکنیم، گزارشهای مالی را طی سال ارائه میدهیم و تمامی سهامداران میتوانند حضور پیدا کنند، صحبتهای ما را بشنوند و اگر نظری دارند اعلام کنند تا ما در راستایی قدم برداریم که بتوانیم هدف آنها را تأمین کنیم. قبلاً دولت هدف مخابرات را مشخص می کرد ، اما اکنون سهامداران خصوصی هستند و ممکن است نظرات متعددی داشته باشند.

 

ما بر اساس همه نظرات سهامداران و با اعتقاد به اینکه شرکت باید سودآوری داشته باشد، فعالیت کرده و برنامههایمان را به روشی اجرا میکنیم که نهایت استفاده را از میزان سرمایهگذاری ببریم.

 

بنابراین طبق پروانهای که گرفتهایم در نقاطی که هزینههای سنگینی به ما وارد میشود میتوانیم با کسب مجوز از مبادی ذیربط -که وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات است- درخواست تأمین هزینه کنیم اما مکلف هستیم در نقاطی که حضور داریم فعالیت کنیم، چون نقاط جدیدی به ما افزوده میشود و آن نقاط هزینه سنگینی دارد که در پروژه قبلی یا در تجارتمان تعریف نشده است.

 

اینها را دولت برای خودش تکلیف کرده و به اپراتور اجازه داده در آنجا، ضمن اینکه ما سرویس را ارائه میدهیم، هزینههایش را دولت تأمین کند. یعنی آسیبی به سهامدار وارد نشود. سهامدار میخواهد حداکثر سود را ببرد و اگر قرار باشد ما بخشی از درآمد را ببریم در نقاطی که کاملاً زیانده هستیم، دولت این حق را برایمان قائل شده که بر اساس هزینه تمامشده این کار را انجام دهیم که البته این موارد بسیار ناچیز و نادر بوده اما این تقید برای ما ایجاد شده است.

 

این خود چالش برانگیز نیست؟

خیر، فکر میکنم این موضوع هیچ مشکلی برای ما به وجود نمیآورد. دلیلش هم این است که زمانی هم که دولتی بودیم درآمد حاصل از شرکت مخابرات ایران یا وزارت ارتباطات درآمد بسیار قابل توجهی بود که در خزانه برای خیلی از سازمانها و وزارتخانههای دیگر هزینه میشد و این حقیقتی است که وجود دارد و اسناد هم این را نشان میدهد. یعنی در آن زمان نیز ما درآمد بسیار خوبی داشتیم و از قبل درآمد ما، دولت در سایر وزارتخانه هایش استفاده میکرد. اکنون هم که خصوصی شدهایم به همان شکل هستیم؛ یعنی درآمد را به دست میآوریم اما با حساسیتهای ویژه‎ای.

حساسیت ویژه به خاطر این است که ما اینجا باید به سهامداران حقیقی ، پاسخ مثبت برای سود بدهیم.

 

در مجموعه سخنرانی‎هایی که از ابتدای انتصابتان تا امروز داشته‎اید بر یکپارچگی مخابرات تأکید بسیاری کرده‎اید. مفهوم یکپارچگی مخابرات و اینکه چه سیاستی باید اعمال شود را توضیح می‎دهید؟

 

عزم ما بر این است که مخابرات زمانی میتواند بیشترین نفع را برای مردم در سطح کشور داشته باشد که بتواند به صورت کاملاً متمرکز، منسجم و مقید به ضوابط مشخص و مدون فعالیت کند. البته نه اینکه تاکنون نبوده، بوده ولی باید پررنگتر شود و برای ایجاد تمرکز هزینه بیشتری در نظر بگیریم. دلیلش این است که فناوری ارتباطات در دنیا به سمت تمرکز در حال پیشرفت است. ورود ایدههایی مانند همگرایی خدمات تلفن ثابت و همراه (FMC)، منطق و اصولی است که مورد تأیید ITU و کشورهای پیشرفته قرار گرفته. از آن طرف تمام فعالیتهای ارتباطی روی یک بستر جریان پیدا میکند و آن بستر چیزی نیست جز بستر " شبکه ". حال این شبکه میخواهد کابل مسی باشد، فیبر باشد یا سیستمهای انتقال و سوئیچینگ. یعنی بستری که خدمات مورد نیاز مردم را در سطح جامعه ایجاد میکند ، این بستر مشترک است. سوم اینکه با جمع شدن بردارها با هم، برآیند بردارها همیشه ارزش بیشتری برای علم دارد. یعنی در یک جریان کاری اگر بردارها با هم جمع شوند حاصل بسیار خوبی خواهد داشت و اگر بردارها به صورت مجزا بخواهند به یک نقطه ختم شوند قطعاً بخشی از تلاش، نیرو، درآمد و... هزینه میشود که به صورت مستقل این کار را انجام دهد.

 

بنا بر این سه دلیل، خود را مکلف کردیم که موضوع همگرایی و تمرکز را جزء اصول اولیه کارمان قرار دهیم. در این موضوع برخی عوامل مؤثر هستند. یک؛ عوامل داخل سازمان یا درونسازمانی. دو؛ عوامل برونسازمانی. ما هر دو را مد نظر قرار دادهایم. عوامل درونسازمانی ما در وهله اول نیروی انسانی است که برای ما بسیار ارزشمند هستند - نیروهای متخصص و مدیران باتجربه و زحمتکشی که طی 40، 50 سال گذشته فعالیت کردهاند و الان خیلی از آنها بازنشسته شدهاند و نیروهای دیگری جایشان آمدهاند و همان حرکت دارد ادامه پیدا میکند - دوم تجهیزات و سیستمهای مخابراتی که تلفن ثابت، تلفن همراه و شبکههای دیتاست. سوم درآمدهای متعددی که از این سه فعالیت به دست میآید و به طرق مختلف و با نگاه ویژه به آنها به موضوع تمرکز کمک میشود. یعنی این سه عامل، عواملی هستند که باید دقیقاً به آنها نگاه کرده و برای آنها برنامه ریزی کنیم و بر اساس آن بتوانیم کار تمرکز را انجام دهیم.

 

در بحث برونسازمانی هم در وهله اول وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مسئول عالی آیسیتی در کشور است و در کنار آن، سایر شرکتهای فعال در حوزه آیسیتی هستند؛ اعم از اپراتورهای بزرگ در زمینه موبایل، تلفن ثابت و خدمات اینترنت یا دیتا و ارزش افزوده. اینها عوامل بسیار مؤثری برای ایجاد تمرکز هستند که ما باید ارتباط، رفتار، کردار و تعاملمان با این عوامل بسیار شفاف، روشن و محترمانه باشد تا بتوانیم کار خودمان را پیش ببریم. ما به این دو موضوع یعنی عوامل درونسازمانی و عوامل برونسازمانی دقت میکنیم، برنامهریزی کردهایم و در حال تکمیل فعالیتهای خودمان هستیم تا در راستایی حرکت کنیم که بتوانیم با جمع این بردارها بیشترین خروجی را برای ارائه خدمات به مردم و سودآوری برای سهامداران داشته باشیم.

 

اگر اجازه دهید در خصوص موضوع تمرکزگرایی نگاهی جزئی‎تر داشته باشیم. قبل از اینکه شما به سمت مدیرعاملی منصوب شوید در کنار بازوی همراه یک بازوی ثابت برای شرکت مخابرات ایجاد و بنا شد شرکت مخابرات به صورت شرکت مادر بالای سر این دو باشد. گاهی به نظر میرسید لازم است شرکتهای مخابرات استانی که از دهه 70 تاسیس شدند، منحل شوند و مخابرات به صورت یکپارچه عمل کند. آیا چنین برنامهای در دستور کار شما قرار دارد؟

 

این حرف را از نظر بیان مسأله قبول دارم ولی شرایط باید آماده شود تا ما بتوانیم فعالیتهای بعدی را انجام دهیم. زیرا که قرار نیست تغییرات سازمانی ما باعث کاهش خدمترسانی و سودآوری شود. تمام دغدغه ما این است که در ارایه خدمت به مردم، هر کاری انجام میدهیم اول از همه، رضایتمندی کاهش پیدا نکند و دوم سودآوری برای سهامداران با مشکل مواجه نشود؛ این جزو اصول اولیه ماست. هر کاری بخواهیم انجام دهیم باید این دو موضوع را کامل و دقیق مورد توجه قرار دهیم؛ در این راستا هر کاری که توجیهپذیر باشد، انجام میدهیم و اگر توجیهپذیر نباشد انجام نمیدهیم. در راستای این دو موضوع اصلی اگر به این نتیجه برسیم که باید تغییراتی در ساختار انجام شود، قطعاً با رعایت همه جوانب این کار را انجام می‎دهیم.

 

ممکن است در موضوع اصلاح ساختار شرکت مخابرات ایران که توسط یک مشاور خارجی انجام گرفته بود و شما هم در جریان آن بودید، تغییر ایجاد شود یا اینکه همان الگویی که مشاور خارجی داده بود، انجام می‎پذیرد؟

 

تغییر ساختار بر اساس استانداردها قطعاً اتفاق میافتد و هیچ تردیدی در آن نیست. ما تابع قوانین و مقررات استانداردها هستیم و نیز علاقه داریم بر اساس اصول فنی و استانداردی که متداول است، فعالیتمان را انجام دهیم. اما شرایط اقتصادی و اجتماعی ما بسیار مؤثر است که آنها را هم قطعاً باید در نظر بگیریم. یعنی ما بر اساس ارزش و بهای موضوع فعالیت خواهیم کرد و نیروی انسانی، بافت اجتماعی شرکت و در کنار این موضوع مردم و سهامداران هم که قبلاً از آنها نام بردم، به عنوان دو عامل اصلی مد نظر قرار دارند. در ضمن در مورد اینکه یک شرکت هلدینگ داشته باشیم یا نه، در حال مطالعه هستیم. اطلاع دارید که هلدینگ غالباً در جاهایی بیشتر میتواند معنی پیدا کند که تخصصهای مختلف یا خدمات مختلف ارائه میشود؛ در این موارد شرکتی به عنوان هلدینگ در بالا قرار میگیرد که تخصصها و فعالیتهای مختلف را جمع میکند. من نظرم این است که فعالیت شرکت مخابرات مشخص و یکشکل است و هیچ فعالیت جدایی از آیسیتی نداریم و تمام فعالیت ما باید بر بستر آیسیتی باشد؛ یعنی منِ مخابراتی، فعالیتم مخابراتی است و لاغیر و هیچ علاقهای ندارم فعالیتی غیر از آیسیتی انجام دهم و اعتقادم این است که در این فعالیت هم ارزش مادی لحاظ میشود و هم معنوی. یعنی اگر ما بر فعالیت اصلیمان که همان آیسیتی است متمرکز شویم هم مردم نفع میبرند و هم سهامداران، دلیلی نمیبینم که به شاخههای دیگری غیر از آیسیتی وارد شویم.

 

شرکت‎های مخابراتی استانی از سالها پیش زیانده بودند و این مشکلی برای شرکت مخابرات ایران بوده که باید هزینهها را متقبل میشده. برای حل این مشکل چه برنامه‎ای دارید؟ آیا اصلاً می‎شود آن را برطرف کرد؟

 

همانطور که عرض کردم تکلیف داریم و موظف هستیم سرویس را به آحاد مردم ارائه دهیم و میدانیم که در بین استانهایمان بعضی استانها از برخی رونقهای اقتصادی محروم و از سرانه درآمد استانی پایینی برخوردار هستند. اما ما نهتنها ارتباطمان را قطع نکردیم، بلکه این ارتباط را در آن نقاط افزایش هم میدهیم. قطعاً در آن نقاط شرکت با زیانهایی مواجه است اما سرویس را تعطیل نکردیم و به شدت بررسی میکنیم که مردم آسیب نبینند. همزمان نیز به شکلی کار میکنیم که سهامدار ما هم آسیب نبیند. نظر بنده این است که با تعاملاتی که با وزارت ارتباطات ایجاد کردهایم و انشاءالله روز به روز پررنگتر خواهد شد، نسخه مشخص و متقنی را بین خودمان و وزارت ارتباطات رد و بدل کنیم تا بتوانیم پارهای از زیانهایی را که در آن نقاط داریم، رفع کنیم. این هم جزو مواردی است که وزیر محترم ارتباطات به آن علاقهمند بوده و در جلساتی که خدمت ایشان بودیم، اعلام کردهاند و هم اینکه ما چون خدمترسانی میکنیم، به آن توجه داریم. به نظرم میرسد با تغییر نسخه از تکواحدی به چندواحدی میتوانیم استانهایمان را -حتی استانهای کمبضاعتمان- را به سود برسانیم. باید نسخهای را که در کشور ایجاد میکنیم، چندنسخهای کنیم تا بتوانیم حداقل زیان را داشته باشیم.

 

منظور از نسخه، برنامه است؟

 

بله، یعنی اینکه برنامه را متنوع و متناسب با وضعیت استانها تدوین کنیم.

 

شما در مراسم تودیع و معارفه به یک نکته مهم یعنی بحث تعامل شرکت مخابرات با شرکتهای PAP اشاره کردید که در این سالها یکی از چالشهای شرکت مخابرات ایران بوده است. آیا برنامه خاصی در خصوص این موضوع دارید؟ و آیا قرار است تغییر رفتاری نسبت به آنچه در گذشته اتفاق میافتاد، صورت بگیرد؟

 

ما هم به شرکتهای PAP و هم دیگر اپراتورها به دید رقیب نگاه نمیکنیم، آنها را رفیق میدانیم. یعنی اعتقاد داریم آنها رفقای ما در عالم آیسیتی هستند و در این فضایی که در کشور خدمت میکنیم، انسان با رفیق خودش رفتار رفاقتگونه دارد ولی بر اساس قوانینی مشخص و مدون. ما سعی و تلاش و برنامهریزی کردیم که انشاءالله در آیندهای بسیار نزدیک هم شرکتهای PAP و هم مردم عزیز خواهند دید. ما آن ارتباطهایی را که شرکت مخابرات ایران به عنوان بزرگترین شرکت ارتباطی در سطح کشور با شرکتهای PAP داشته، افزایش میدهیم. البته نه اینکه قبلاً این ارتباط نبوده، بوده اما ما میخواهیم این ارتباط را پررنگ کنیم. پررنگ کردن یعنی اینکه ما امکاناتی را که به صورت خاص در اختیار داریم حتماً با شرکتهای PAP به اشتراک میگذاریم و اعلام میکنیم که بیایند از امکانات ما بر اساس قواعد مشخصی که سازمان تنظیم مقررات به ما ابلاغ خواهد کرد، سرویسدهی کنند.

 

این موضوع همواره وجود داشته که استفاده از بسترهای شما موضوع چالش برانگیزی بوده است. این قواعد را چگونه می‎خواهید تنظیم کنید که آن چالش‎هایی که قبلاً وجود داشته مرتفع شود و این همگرایی به معنای آن چیزی که شما فکر می‎کنید اتفاق بیفتد؟

 

مهمترین مشکل ما در ارتباط با این مسائل بحث تأمین سیستمهای انتقال بوده و من همیشه به عنوان کارشناس در این جلسات در جریان این قضیه قرار میگرفتم که شرکتهای PAP نیاز به یکسری خدمات انتقال دارند و ما به خاطر محدودیتهایی که داریم نمیتوانیم این خدمت را به آنها ارائه دهیم.

 

روی این موضوع سرمایهگذاری میکنیم و اعلام میکنیم بر اساس نیاز شرکتهای PAP و نحوه سرمایهگذاریای که کردهایم -که قطعا تأییدیه را از سازمان تنظیم مقررات میگیریم- هزینههایی را که برای این کار انجام دادهایم با این شرکتها مذاکره میکنیم و در قبال اخذ هزینه مستند متعارف نه هزینه غیرمعقول، هزینه سرویس انتقال را میگیریم و هر جا سرویس انتقال خواستند به آنها میدهیم. قبلاً تمام مشکلمان این بود که عزیزان به امکانات شبکه ما نیاز داشتند ولی ما به خاطر محدودیت نمیتوانستیم به آنها خدمات ارائه دهیم. الان محدودیت را با توسعه و برنامههایی که داریم از میان برداشتهایم. وقتی امکانات تأمین شود و تعرفه مشخصی وجود داشته باشد، سایر رفقای ما هم می‎توانند خدمت رسانی کنند.

 

وقتی صحبت از تعامل شرکتهای خصوصی با دولت و ذینفعان دیگری مثل سازمان تنظیم مقررات میشود، برخی اشتباه میکنند و فکر میکنند آن شرکت خصوصی دیگر خصوصی نیست. یعنی تعامل را با ادغام یکی میدانند. راجع به این مسأله که سیاست شما در تعامل با حوزههای حاکمیتی به چه ترتیبی است و اینکه اصلاً تعامل معنیاش ادغام نیست کمی توضیح دهید.

 

عرض کردم که ما در فضای مشترکی فعالیت میکنیم و آن فضا، فضای آی سی تی است. در این فضا عوامل مختلفی حضور دارند که بعضی از عوامل اثرشان کمتر است. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مؤثرترین عامل دولتیای است که در فضای آیسیتی حضور دارد. قطعاً شورای عالی فضای مجازی و حوزههای دیگر هم هستند اما مؤثرترین بخش در این حوزه وزارت ارتباطات به شمار میرود. ما خودمان را مکلف میدانیم در راستای افزایش سودآوری برای سهامدار و ارائه کیفیت بهتر خدمات به مردم این تعامل را داشته باشیم. این تعامل به هیچ عنوان ترکیب نیست. معنی تعامل از لغتش مشخص است. یعنی همکاری کردن و رعایت فعالیت مستند بر پایه یکسری اصول با کسانی که در این فضا فعالیت میکنند. حال مثالی میزنم. این قضیه مثل زمین فوتبالی میماند که دو تیم مختلف با بازیکنهای مختلف و عدهای داور و کنترلکننده حضور دارند.

 

تمام اینها اگر با هم تعامل داشته باشند، نتیجه بازی بسیار شیرین است ولی اگر تعامل نداشته باشند قطعاً مشکلاتی ایجاد میشود. من تعامل را به هیچ عنوان به این معنی تفسیر نکردم که یعنی شرکت خصوصی که قانون برای آن حاکم است، دولتی میشود. این اصلاً معنی ندارد و جمله بیارزشی است اما اینکه ما در ارتباط با فعالیتمان باید با بعضی از حوزههای موجود در فضای آیسیتی کار کنیم یک اتفاق طبیعی است که در همه دنیا وجود دارد. اگر اپراتورهای سایر کشورها را هم ببینید دقیقاً فعالیت بسیار نزدیک و منظمی با دولتشان دارند. یعنی یک سازمان تنظیم مقررات بسیار قوی حضور دارد و کلیه فعالیتهای حوزه آیسیتی در آن فضا کنترل و رصد میشود و آنها خودشان را موظف میدانند هماهنگ باشند. این مسأله جدیدی نیست و امری مستند، منطقی و علمی است که در همه دنیا وجود دارد. داشتن تعامل بسیار ارزشمند است و من فکر میکنم اگر این تعامل را داشته باشیم قطعاً سهامداران و مردم سودش را خواهند دید.

 

در نحوه خدمات رسانی به مردم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یعنی برنامه‎های شما با توجه به آن موضوع همگرایی که به آن اشاره کردید، قرار است چه تغییری داشته باشد؟

 

ما قطعاً با شدت و دقت توسعه لازم و مورد نیاز را در شبکههای تلفن ثابت انجام میدهیم. در بخش تلفن همراه تکنولوژیهای خوبی وارد کردهایم و تجهیزات استانداردی داریم و باید تکمیلشان کنیم.

 

در حوزه تلفن ثابت باید بیشتر سرمایهگذاری کنیم. در بخش تلفن ثابت تجهیزات موجودی که در حال سرویسدهی است، تجهیزات TDMبیس نام دارد که قطعاً ما باید به سمت تجهیزات آیپی بیس یا NGNIMS (Next Generation Network) برویم. تجهیزات آیپی بیس در شبکه تلفن ثابت میتواند امکان همگرایی و زمینهسازی ترکیب کلیه فعالیت های موبایل و ثابت و دیتا را داشته باشد. در این زمینه حتماً سرمایهگذاری جدیتری خواهیم کرد.

 

خاطرم هست چند پایلوت آی.پی بیس را در تهران و شهرهای تهران انجام دادید. آیا این موضوع قرار است گسترش پیدا کند و حجم سرمایهگذاری در این زمینه را چقدر برآورد می‎کنید؟

 

بله، در استانهای خراسان رضوی، فارس و آذربایجان شرقی تجهیزاتی در قالب پایلوت آمد اما متأسفانه به دلیل کوتاهیای که شرکت فروشنده برای ما ایجاد کرد...

 

به خاطر مسائل تحریم؟

بخشی از آن برمیگردد به مسائل تحریم ولی عرض من این است که وقتی شرکتی با ما قرارداد میبندد باید بر اساس قراردادش متعهد باشد. به هر صورت همه این مسائل در زمان انعقاد قرارداد دیده و اعلام میشود ولی بالاخره شرکتهای فروشنده باید بدانند. ما کاملاً علاقهمندیم که با شرکتهای فروشنده تعامل برد – برد داشته باشیم اما در حال حاضر به دلیل عدم تأمین امکانات مورد نیاز، این تجهیزات کامل نتوانست زیر بار برود و اخیرا با تلاش همکاران و مدیریت استان خراسان رضوی بخشی از تجهیزات در حوزه NGNIMS زیر بار رفته البته نه به صورت کامل. بله این تجهیزات NGNIMS یا سوئیچ آی پی بیس جدید است. با توجه به بررسیهایی که انجام دادیم و نظراتی که مشاوران در خصوص تغییر شبکه به سمت آیپی داشتند، باید حداقل بالغ بر دو هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری کنیم تا بتوانیم فاز اول تجهیزات مورد نیاز این سیستم را ایجاد کنیم؛ در کنار این قضیه مطلع هستید که فقط سوئیچینگ نیست. یعنی فقط سوئیچینگ، آیپی بیس میشود و شبکه انتقال بین اینها نیز باید تغییرات جدی پیدا کند. اولاً حداکثر باید آن را تبدیل به فیبر کنیم، چون فیبر نوری بهترین بستر برای انتقال است و تجهیزات دو سمت را هم باید تأمین کنیم. یعنی بسته هزینهبر و سنگینی است که حداقل در فاز اول نیاز به دو هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری داریم.

 

وضعیت اینترنت پرسرعت با توجه به میزان پوشش و گسترش اینترنت پرسرعت توسط شرکت مخابرات چگونه خواهد بود؟

 

میخواهم سؤال شما را اینگونه پاسخ دهم و خواهش میکنم شما به عنوان صاحبان قلم و کسانی که ارتباط دارید اعلام کنید که همه ذهنیتها به سمت اینترنت نرود. ما با شبکه آیپی یا NGNIMS یا نسل سوم و یا نسل چهارم پهنای باند را ایجاد میکنیم. یعنی چه؟ یعنی مسیر تهران به قم را که رفت و برگشت آن دو بخش است، تبدیل میکنیم به 3600 مسیر اتوبان. حال اینکه چه کسی میخواهد در این مسیر بیاید و برود بازمیگردد به یکسری از پروتکلهایی که در کشور وجود دارد.

 

خواهشم این است که بحث اینترنت و پهنای باند از یکدیگر جدا شود و اعلام شود که ما اصلاً بحث اینترنت نداریم، ما پهنای باند ایجاد میکنیم. پهنای باند چهکار میکند؟ منی که معلم هستم میخواهم درس بدهم، میتوانم با استفاده از این پهنای باند با دانشآموزان و دانشجویانم در ارتباط باشم. پزشکی که میخواهد یک کار علمی، تحقیقاتی و پزشکی کند میتواند از طریق این شبکه کارش را انجام دهد. یا بانکها و شرکتهای تجاری از این طریق میتوانند کارهایشان را انجام دهند. به طور کلی من برای هر حرفه و تخصصی که نیاز به انتقال دارد پهنای باند ایجاد میکنم. اینترنت یکی از هزاران سرویسی است که روی این پهنای باند ایجاد میشود؛ باید در اذهان مردم جا بیندازیم که اینترنت در این قضیه معنی ندارد تا آنها فکر کنند اینترنت نبوده و با آمدن 3G اینترنت درش باز میشود. اینترنت دارای پروتکلها و قوانین مشخصی در کشور است که بخشی از آنها به اپراتورها و بخشی به حاکمیت بازمیگردد. من معتقدم حاکمیت برای سلامت اجتماع و روند سالمسازی باید کنترلهای خود را انجام دهد و آن هم دست من و دست هیچ اپراتوری نیست. ما مکلف به تأمین پهنای باند هستیم. اگر مردم در ذهنشان این قضیه ایجاد شود، این پهنای باند هیچ خطری ندارد.

 

حالا هر کسی میخواهد سرویس بدهد برود مجوز بگیرد. مثلاً شرکتی میخواهد video & demand ارائه دهد. video & demand دیدن یکسری فیلمها و اطلاعات از طریق شبکه های کابلی است.

این کار قوانینی دارد، بروند قوانین را مطالعه کنند و مجوزهایش را بگیرند ما پهنای باند را میدهیم.

 

ما باید اعلام کنیم پهنای باند ایجاد میکنیم؛ نسل 3 و نسل التیای یعنی ایجاد پهنای باند. حال یکی از سرویسهایش میتواند اینترنت باشد. من به دلیل نوع کارم به ماموریتهای خارج از کشور میروم؛ در همه کشورهای دنیا اعم از کشورهای پیشرفته اروپایی مثل فرانسه و آلمان یا کشورهای آسیایی، میبینم کنترلها و نظارتهای لازم توسط حاکمیت روی تمام موضوعات وجود دارد که یکی از آنها هم اینترنت است.

 

در این راستا رساندن فیبر نوری به درِ منازل هم در برنامه شما قرار دارد؟ آیا این هم جزو سرمایهگذاری دو هزار میلیارد تومان محسوب میشود یا نه؟

 

خیر، در فاز اول اصول کار ما این است که به سمت FTTX برویم. FTTX یعنی بردن فیبر نوری به نقطه مورد نیاز. باید این کار را انجام دهیم و این پروژه هزینه بسیار سنگین و چندهزار میلیاردی دارد. بخشی از آن را در NGNIMS لحاظ کردیم. بردن فیبر به نقاط پرترافیک مثل نمایشگاهها، مجتمع ها و دانشگاهها از اولویتهاست که در حال انجام آن هستیم و در فاز بعد قطعاً باید به سراغ خانهها و منازل شخصی برویم که جزو اصول ماست. اما همین تجهیزات موجود ما یعنی کابل مسی به راحتی تا هشت مگا پهنای باند را پشتیبانی میکند. ما باید کیفیت و تجهیزات انتقال را استاندارد کنیم؛ در سطحی که این تجهیزات بتواند جوابگوی آن هشت مگا پهنای باند روی کابل مسی باشد. همزمان باید بگویم توسعه شبکه فیبر نوری هم در حال انجام است.

 

جناب مهندس این دو هزار میلیارد برای چه بازه زمانی در نظر گرفته شده است؟

 

حداقل تا پایان سال 94، البته فقط در حوزه ثابت و در بخش NGNIMS است.

 

با واگذاری شرکت مخابرات به بخش خصوصی، کابل مسی هم به شرکت مخابرات داده شد. در حال حاضر دولت نگرانیهایی در این زمینه دارد. شرکتهای PAP هم همینطور که البته در صحبتهایتان به آن اشاره کردید. مضافاً بر اینکه نگهداری این شبکه هم برای مخابرات هزینه بسیار بالایی دارد. امکان دارد در این بخش از کار تغییری رخ دهد و این بخش به دولت بازگردد؟

 

در زمان واگذاری نظری اعلام شد و شبکه ها به شبکه های مادر و غیرمادر تقسیم شد. اول اینکه شبکه هایی که به شرکت مخابرات ایران بر اساس قواعد سازمان خصوصیسازی به بورس واگذار شد، حاکی از این است که کل این شبکه ها در بورس به مخابرات ایران فروخته شده و جزو مایملک شرکت مخابرات ایران است. دوم اینکه نگرانیهایی در جامعه وجود دارد که این شبکه انحصاری بوده و دست شرکت مخابرات ایران است. من میخواهم بگویم خیر، این شبکه برای همه قابل استفاده است. مشکل ما بحث استفاده است نه بحث مالکیت. مالکیت بر اساس قواعدی در زمان خصوصیسازی فروخته شده است.

 

بحث استفاده است و ما این را اعلام کردهایم؛ الان هم اعلام میکنیم آمادگی کامل داریم تا با همه دستگاههای بزرگ و کوچکی که نیاز به استفاده از شبکه مخابرات دارند، همکاری تنگاتنگ داشته باشیم و امکانات مورد نیازشان را بر اساس پروتکلهای مشخصی که بخشی از آنها توسط سازمان تنظیم مقررات وزارت ارتباطات تصویب و ابلاغ میشود، انجام دهیم. لذا به نظر میرسد هیچ جای نگرانی وجود ندارد و همه حوزهها باید بتوانند صد درصد از تجهیزات استفاده کنند. بحث مالکیت هم بحث جدایی است که ارتباط زیادی با مسئولیت من ندارد، بالاتر از جایگاه من بوده و تصمیمگیری و فروخته شده است. به نظرم اگر بحث استفاده به صورت معقول و مستند حل شود، دیگر هیچ دعوایی وجود نخواهد داشت.

 

یکی از موضوعات سؤال برانگیز کارکنان شرکت، بحث پروژه تحول است. دیدگاه شما در خصوص ادامه این روند چیست؟

 

بحث تحول در ساختاری مثل شرکت مخابرات انکارناپذیر است و باید اتفاق بیفتد. نمیتوانیم بگوییم ما علاقه به تغییر و تحول نداریم. خیر. هم بر اساس استانداردها و هم بر اساس نیاز مردم احتیاج به تحول داریم و قطعاً بر اساس اقداماتی که انجام شده و بررسیهای کارشناسیای که انجام میدهیم، ادامه راه را تکمیل خواهیم کرد. نظر ما بر این است که بتوانیم حداکثر استفاده را از این برنامههای تغییر و تحول داشته باشیم. ضمن اینکه به دو موضوع مهم باید توجه کنیم: این تغییر و تحولات نباید آسیبی به سود سهامدار و خدمتی که به مردم داده میشود، وارد کند. با علم به این دو موضوع به صورت جدی و بر حسب نیاز باید بحث تغییر و تحول را پیش ببریم.

 

چه اتفاقی برای کارکنان شرکت مخابرات ایران، چه در شرکتهای مخابرات استانی و چه در همراه اول میافتد؟ چون آنچه از قبل مشهود بوده این بوده که وقتی شرکت مخابرات به صورت دولتی فعالیت میکرده، تعداد نیروی انسانی نسبت به فعالیتهای شرکت افزونتر بوده است. آیا قرار است تغییری در این زمینه صورت بگیرد؟

 

نه، قطعاً میدانید چون تکنولوژیها در حال پیشرفت است ما باید دو کار انجام دهیم: یک آموزش نیروها به تخصصهای روز که از اولویتهای کاری ماست و در آن هفت محور فعالیتهایی که قبلاً هم اشاره کردم، وجود دارد و برای آن برنامهریزی کردهایم. دوم تأمین نیروی متخصص و مورد نیاز شبکه های آتی. این بحث کلی ما در خصوص نیروی انسانی است. اما نیروهای موجود ما نیروهایی هستند که سالها برای ما زحمت کشیدند، خدمت کردند، عرق ریختند و این سیستم را سر پا نگه داشتند؛ که برای ما عزیز و محترم هستند و مکلف هستیم ضمن اینکه به ایشان احترام میگذاریم حق و حقوقشان را بدهیم و قطعاً جزو برنامههای من است. آنها به تناسب بازنشست میشوند. با بازنشستگی آنها باید فضای خالیشان را پر کنیم و امیدواریم با برنامهریزی این کار را انجام دهیم.

پس بنابراین من هیچ تهدیدی را برای نیروی انسانی نمیبینم بلکه در مقابلش افزایش روحیه کار و ایجاد انگیزش و امیدواری در شرکت میبینم. هم در بحث پرداختها و هم در بحث فعالیتها. یعنی برای کسانی که زحمت میکشند و فعالیت میکنند ارزش قائل هستیم و مکلف هستیم حق و حقوقشان را پرداخت کنیم.

 

لازم به ذکر است چهار محور را در حوزه تمرکز نیروی انسانی در برنامههایمان اعلام کردهایم: 1) فراهم کردن دانش جدید در حوزه مخابرات و فناوری اطلاعات برای کنارکنان، 2) توسعه قابلیتهای نیروی انسانی و ارتقای روحیه کارکنان و ترسیم آینده بهینه برای آنها، 3) تلاش برای ایجاد تحول در فرهنگ سازمانی و 4) تبدیل نیروی انسانی به ارزشمندترین دارایی.

 

تعداد نیروی انسانی شرکت مخابرات ایران چقدر است و فکر میکنید با توجه به این تغییر و تحولاتی که اتفاق میافتد و نیروهایی که بازنشسته میشوند و نیروهایی که جذب میکنید، مجموعا به چه صورت خواهد بود؟

 

حدود 30 هزار نفر نیروهای رسمی ما هستند، به عبارتی نیروهایی هستند که از قبل یعنی در زمان دولتی بودن شرکت با ما بودهاند و قریب به 35 هزار نفر هم به صورت پیمانی و مستقیم با ما فعالیت میکنند. نیروهای غیرمستقیم نیز بر اساس برآوردی که عزیزان میکنند، بالغ بر 100 هزار نفر هستند که غیرمستقیم در فعالیتهای مختلف آیسیتی با ما کار میکنند.

 

این تعداد نیروی رسمی و پیمانیای که داریم الان نیاز مخابرات را برآورده میکنند ولی تعدادی از آنها بنا بر دو دلیل از شرکت خارج میشوند: یک نیروهایی که در حال بازنشستگی هستند و دو نیروهایی که توان علمی مورد نیاز را برای ما ندارند و در این بخش یا باید از طریق آموزش یا تأمین نیروی جدید این کار را انجام دهیم؛ هر دو اینها در دستور کار ما قرار دارد. تقریباً میتوان گفت در سال 92 که اعلام بازنشستگی کردیم با توجه به آییننامه وزارت کار و آییننامه داخلی قریب به چهار هزار نفر نیرو از مخابرات بازنشست شدند که حتماً باید جایگزین آنها را به شکل مستند و متعارف داشته باشیم، این برنامه در دستور کارمان هست و فکر میکنم سالانه قریب به هزار نفر برای بازنشست شدن داشته باشیم؛ به لحاظ اینکه تقریباً نیروهای مخابراتی در سنین بالای 25 سال هستند که به ترتیب به سمت بازنشستگی میروند. ما باید نیروهای جوان و متخصص را جذب کنیم و در حال برنامهریزی هستیم تا با گرفتن مجوزهای لازم این کار را انجام دهیم.

 

پیش بینی شما برای جذب نیرو چقدر است؟ آیا شرکت مخابرات میخواهد جذب نیرو را از طریق بورسهای دانشگاهی هم انجام دهد یا خیر؟

 

قطعاً قصدمان این است که آنچه نیرو میگیریم نیروی متخصص باشد و بورسیه های دانشگاهی و فارغ التحصیلان دانشگاهی که دارای تحصیلات عالیه در زمینه ارتباطات و اقتصاد مخابرات هستند، برای ما اولویت دارد و هر چه درجه تحصیلاتشان از لیسانس بالاتر باشد ارزششان برای ما بیشتر است؛ به دلیل اینکه کار ما تخصصی است.

 

میدانید که یک لیسانسه تخصص عام دارد، وقتی فوق لیسانس میگیرد تخصصش کمی دقیقتر میشود و وقتی به مقطع دکترا میرود تقریباً در گرایش خاصی متخصص میشود. ما به دلیل تخصصی که در مخابرات داریم حتماً نیازمند تحصیلات بالاتر از لیسانس هستیم. در حال حاضر عدد خاصی مد نظرم نیست اما قطعاً بر اساس میزان خروجی و نیازمان برنامهریزی خواهیم کرد. مستحضر هستید که تجهیزات جدید مثل تجهیزات قدیمی الکترومکانیک نیروی انسانبر نیستند و باید بیشتر برای کارهای کنترلی و نظارتی برنامهریزی کنیم.

 

لطفا بگویید در حوزه نیروی انسانی بحث کارگزاران به کجا رسید؟

 

سالهاست که این موضوع در سطح کشور مطرح است؛ فعالیتهایی را انجام دادهایم. در زمینه کارگزاران روستایی باید دو کار خاص انجام میدادیم: یکی اینکه بر اساس قانون بودجه آنها را بیمه کنیم. این کار را صد در صد انجام دادیم و کلیه دیون خود را به سازمان تأمین اجتماعی بابت بیمه کارگزاران روستایی پرداخت کردیم. بحث دوم استمرار کارشان با ماست. جلساتی با نمایندگان کارگزاران در سطح کشور در شرکت مخابرات ایران داشتیم، با آنها به طور مفصل صحبت کردیم و به نتایج بسیار خوبی رسیدیم. تمام هم و غم ما این است برای این عزیزان که واقعا جزو قشر زحمتکشی هستند و در بیشتر نقاط روستایی ما فعالیت میکنند، فعالیت قابل قبول و پایداری ایجاد کنیم؛ رایزنیهایی با وزارت ارتباطات، شرکتهای پست و پستبانک انجام دادهایم و در مخابرات هم کارگروهی تشکیل شده است که به شدت روی این موضوع کار میکند و طبق قولی که دادهایم امیدوار هستیم تا پایان شهریورماه بتوانیم موضوع کارگزاران را به نحو مستند و مورد قبول طرفین عملیاتی کنیم.

 

من به کارگزاران عزیز عرض کردم که بالاخره کاری باید انجام دهیم تا هم شما راضی باشید هم ما، و مشکل قانون و مقررات نداشته باشیم. در این راستا کارهایی انجام دادهایم؛ اجازه دهید چون هنوز نهایی نشده در فرصت دیگری عنوان کنم اما هم و غم ما این است که مشکل کارگزاران را به طریق اصلی حل و فصل کنیم.
انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.