راهنمای جامع خرید لپ تاپ مناسب و خوش قیمت
همواره انتخاب یک لپ تاپ مناسب، امری سخت و طاقت فرساست. اغلب راهنماهای خرید و مشاوره های انتخاب هم به سمتی گرایش دارند که شما را در باتلاقی از مشخصات فنی، لیست های ماشینی زیر مجموعه و زیر شاخه ها و مانند آن غرق می کنند.
به گزارش سیتنا، در این مطلب به نقل از نارنجی قسد داریم سراغ مهم ترین نکاتی برویم که هنگام انتخاب یک لپ تاپ تازه، لازم است به آنها توجه کنید و آنها را در ذهن خود داشته باشید.
می خواهید تمام جزئیات دست و پا گیر و نتایج تحقیقات و امثال آن را کنار گذاشته و یک لپ تاپ عالی بخرید؟ شاید بتوان دو سه مدلِ جذاب و پر هیاهو را برای تان لیست کرد که حسابی خوش قیافه بوده و از پس کار مورد نظر شما هم بر بیایند. اینکه زیبایی را در حد اعلا داشته باشند، یا عضو تازه واردهای لمسی ویندوز ۸ باشند، شاید هم حسابی بازی خورها را راضی کنند.
بگذارید قبل از هرگونه دسته بندی بر اساس شیوه کارکرد یا نوع سخت افزار و… ابتدا به سه قانون طلایی خرید لپ تاپ بپردازیم.
۱- لپ تاپ بسیار گران نخرید
بگذارید به چهار یا پنج سال قبل برگردیم. هنگامی که یک لپ تاپ ۱۰۰۰ دلاری تقریبا خوش قیمت محسوب می شد. اما امروزه چنین محصولی در زمره لپ تاپ های گرانقیمت بازار جای می گیرد. تنها محصولات یک شرکت (اپل) هستند که هنوز بیش از روال طبیعی بازار قیمت گذاری می شوند.
پس اگر کسی از شما پرسید «من دنبال یک لپ تاپ برای کارهای معمول مدرسه یا دانشگاه ام می گردم و تنها می خواهم ۱۵۰۰ دلار هزینه کنم» پاسخ این است که لطفا پا را از روی پدال گاز بردار. شما برای این کار تنها به هزینه ای ۷۰۰ تا ۸۰۰ دلاری نیاز دارید، تا یکی از محصولات با اندازه متوسط مرسوم بازار را خریداری کنید.
و مطمئنا با چنین قیمتی شما تنها یک جعبه پلاستیکی ضعیف را صاحب نشده اید. اکنون با این حدود قیمت در بازار می توانید یک لپ تاپ مجهز به پردازنده Core i5 با ضخامت کم و طراحی بدنه ای جذاب پیدا کنید، و احتمالا از درایو ۱۲۸ گیگابایتی SSD هم بهره می برد. چنین سخت افزاری برای اغلب کاربران کاملا مناسب به نظر می رسد، مگر اینکه شما به دنبال کارهایی چون ویرایش ویدیوهای اچ دی یا بازی های سنگین باشید.
بگذارید داستان را کوتاه کنیم، سال ها است مصرف کنندگان بیش از حد نیازشان و گرانترین لپ تاپ ها را می خرند. البته از دیگر سو دوران بسیار کوتاه نت بوک های ۳۰۰ دلاری هم تقریبا به سر آمده است و ما اکنون می توانیم با انتخاب میانه روها احساس راحتی بیشتری داشته باشیم
۲- سبک باری هنگام سفر را از خاطر نبرید!
هنگامی با سوال «من چه نوع لپ تاپی باید بخرم؟»روبرو می شوید، اول از همه باید پرسید: چند روز از هفته قصد داری لپ تاپ را با خودت این ور و آن ور ببری؟
پاسخ به این سوال مشخص می کند لپ تاپ انتخابی چه اندازه صفحه ای باید داشته باشد. و به طور کلی تر، اندازه سیستم و وزن آن را معلوم می کند. پیشنهاد برای افرادی که هر روزه در حال سفرهای درون یا برون شهری هستند، یک اولترابوک سبک وزن ۱۳ اینچی (همچون مک بوک ایر) است. شاید گزینه ای که کمتر عمومیت داشته و چندان هم مورد انتخاب نباشد، لپ تاپ های فوق پرتابلی هستند که صفحات ۱۱٫۶ اینچی دارند.
اگر قرار است دو یا سه روز در هفته لپ تاپ را با خودتان همراه داشته باشید، شاید یک لپ تاپ استاندارد ۱۳ اینچی انتخاب مناسبی باشد. میان اندازه های معمول تر همچون لپ تاپ های ۱۵ اینچی که احتمالا اکنون روی میز شما هستند، واقعا برای کول کردن بیشتر از یک بار در هفته مناسب نیستند.
نهایتا، اگر فکر می کنید که هیچ گاه لازم نیست لپ تاپ را همراه تان جابجا کنید، یا اینکه واقعا به ندرت به این کار نیاز پیدا می کنید، شاید بتوان یک ۱۷ اینچی پاگُنده یا بزرگتر را جایگزین خوبی برای کامپیوتر رومیزی تان دانست. البته این نکته را هم فراموش نکنید که این لپ تاپ های غول آسا چندان طاقت دوری از پریز برق را نداشته و سریعا خاموش می شوند.
۳- طراحی، پادشاهی می کند
با مقایسه انواع و اقسام بنچ مارک ها و تست های سخت افزاری لپ تاپ، در نهایت می توان به این نتیجه رسید که اغلب آنها در زیر پوشش زیبای خود، سیستم های تقریبا یکسانی دارند. جالب است بدانید اغلب لپ تاپ های بازار تقریبا از یک دریاچه ماهی های شان را صید می کنند و از سخت افزارهای (سی پی یو، هارد دیسک، کارت گرافیک، رم و… ) تولیدی کارخانه های مشابهی بهره می برند.
و اینجا است که طراحی خودش را نشان می دهد. حال که اغلب لپ تاپ ها در یک کلاس کاری و با اجزاء مشابهی تولید می شوند و تقریبا کارایی همانندی دارند، پس این نوع احساس و بینش شما نسبت به هر کدام است که باعث می شود یک مدل را نسبت به دیگری ترجیح دهید.
به لپ تاپ به عنوان یک بخش الحاقی کاملا بصری به شخصیت تان نگاه کنید. احتمالا آن را تمام روز یا تمام مکان هایی که می روید، با خودتان حمل می کنید. از طریق آن ایمیل های تان را ارسال می کنید. اسناد و عکس های شخصی تان را روی آن ذخیره می کنید. و از آن برای ارتباط با دیگران در شبکه های اجتماعی بهره می برید.
همانند هر وسیله شخصی دیگر، همچون بلوز یا عینک، باید لپ تاپی را انتخاب کنید که طراحی و مد آن به شما بیاید. و البته به همان میزان هم شما با کیبورد و تاچ پد آن راحت بوده و مشکلی نداشته باشید. شاید این موضوع یکی از دلایلی باشد که اپل قاپ همه را می دزدد. قطعات درونی مک بوک چندان متفاوت با دیگر لپ تاپ ها نیستند (هرچند سیستم عامل خود داستانی دیگر است)، اما رابط کاربری انسانی آن خارق العاده است و طراحی آن تبدیل به استانداردی شده که بسیاری از مردم فکر می کنند لپ تاپ ها باید اینگونه باشند.
تمایل به اولترابوک های نازک هم به نوعی پشتیبان این موضوع است. همان طور که اعتیاد لپ تاپ های با طراحی سطح بالا همچون سامسونگ سری ۹ و اچ پی انوی ۱۴ مؤید این موضوع است.
یک لپ تاپ، سرمایه گذاری بزرگی است که شما احتمالا هر روز باید با آن زندگی کنید. اگر قرار است میان یک طراحی که آن را دوست دارید یا «تفاوت های کمی در مشخصات فنی» دست به انتخاب بزنید، پیشنهاد ما طراحی عالی است که آن را دوست دارید. زیرا تقریبا تمام لپ تاپ های روز بازار آن قدر قدرتمند هستند که به خوبی از پس فعالیت های روزانه شما بر بیایند.
دسته بندی ها
شیوه های فراوانی برای دسته بندی لپ تاپ ها وجود دارد و می توان سیستم ها را بر اساس چند رسانه ای، بازی ها، ضخامت و وزن، اولترابوک، فوق نازک ها و اولترا پرتابل ها دسته بندی کرد. احتمالا در این میان شما عبارت اولترابوک (ultrabook) را زیاد شنیده اید. اما از نظر تکنینی نمی توان آن را دسته ای از لپ تاپ ها دانست. زیرا این کلمه یک عبارت تجاری ثبت شده توسط اینتل است که برای گروهی از لپ تاپ های بهره مند از استانداردهای این شرکت استفاده می شود. اغلب اولترابوک ها لپ تاپ های نازک ۱۳ اینچی شبیه مک بوک ایر هستند، اما ممکن است در میان آنها نمونه های ۱۴ و ۱۵ اینچی هم پیدا کنید.
برای کاهش درهم ریختگی و بی نظمی، در اینجا اندازه نمایشگر را شیوه اصلی شناسایی لپ تاپ ها قلمداد می کنیم. همان طور که در بالا دیدید، در خصوص قابل حمل بودن لپ تاپ هم از این شیوه بهره بردیم.
اولترا پرتابل (نمایشگر ۱۱ تا ۱۲ اینچی)
سیستم های اولترا پرتابل (فوق العاده قابل حمل) با نمایشگرهای ۱۱ و ۱۲ اینچی، امروزه (نسبت به یکی دو سال گذشته) کمتر در بین کاربران عمومیت دارند و اولترابوک های ۱۳ اینچی کاملا جایگاه آنها را قبضه کرده اند. این لپ تاپ ها معمولا از پردازنده های ولتاژ پایین AMD سری E یا اینتل Core i3 بهره می برند. دامنه قیمت: ۳۹۹ تا ۴۹۹ دلار.
لپ تاپ ۱۳ اینچی
این اندازه نمایشگر چنان متمایز است که توانسته دسته بندی خودش را داشته باشد. این سیستم ها یک گونه یکتا را در صنعت خلق کرده اند. شاید بتوان گفت لپ تاپ ۱۳ اینچی کوچک ترین اندازه ای است که با راحتی کامل می توان تمام روز مشغول کار با آن بود و به طور همزمان، بزرگترین اندازه ای است که می توان آن را بیش از یک تا دو بار در هفته با خود به همراه داشت. مک بوک اپل و R835 توشیبا دو نمونه مشهور این گروه هستند.
کلاس جدید لپ تاپ های اولترابوک گروه جدیدی است که قصد دارد از این دسته منشعب شود و شاید بتوان آن را تهدیدی برای این دار و دسته دانست. اگر چه اولترابوک یک عبارت ثبت شده تجاری متعلق به اینتل است، ولی به طور گسترده برای لپ تاپ های ۱۳ اینچی سبک وزن مورد استفاده قرار می گیرد که کمتر از ۱۸ میلیمتر ضخامت داشته و معمولا از SSD بهره می برند. می توان پیش بینی کرد که طی یکی دو سال آینده تقریبا تمامی لپ تاپ های ۱۳ اینچی تبدیل به اولترابوک های نازک می شوند و احتمالا استفاده از این نام تجاری محو خواهد شد. به بیان دیگر، تمامی این گروه تبدیل به اولترابوک خواهند شد و دیگر استفاده از این نام ویژگی خاصی محسوب نخواهد شد. البته به این شکل هم می توان گفت که دیگر از این گروه چیزی باقی نخواهد ماند.
میان اندازه (نمایشگر ۱۴، ۱۵ و ۱۶ اینچی)
لپ تاپ های ۱۵ اینچی مرسوم به همراه زیرشاخه های کمتر گسترش یافته ۱۴ و ۱۶ اینچی، برای خود تشکیل یک دسته می دهند. اگر چه از نظر فنی آنها محصولاتی قابل حمل هستند، اما لپ تاپ های میان اندازه بیشتر میل دارند تا در یک محل لنگر انداخته و ثابت بمانند. یا اینکه تنها درون محوطه یک خانه یا اداره به گشت و گذار بپردازند.
اغلب میان اندازه ها از پردازنده های چهار هسته ای بهره می برند که بیشتر محصول اینتل و از خانواده Core i است. در کنار این پردازنده می توان به ۴ تا ۸ گیگا بایت رم و یک هارد بزرگ ۳۲۰ تا ۵۰۰ گیگابایتی هم اشاره کرد. دیگر مشخصات سطح بالا همچون گرافیک مجزا و درایو بلو-ری چندان معمول نیست، اما می توان در برخی مدل ها چنین چیزی هایی را هم یافت. جالب اینجا است اینتل به برخی مدل های ۱۴ و ۱۵ اینچی نیز اجازه استفاده از عنوان اولترابوک را داده است. البته این مدلها توانسته اند شروط اندازه و وزنی خاصی را برآورده سازند.
دسته میان اندازه از نظر قیمت گستردگی بسیار زیادی دارد و از لحاظ امکانات هم بسیار متنوع است. در این خانواده می توان مدل های ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دلاری را یافت. اما به طور معمول شامل نمونه های ۷۰۰ تا۹۰۰ دلاری است.
جایگزین دسک تاپ (۱۷ اینچی و بزرگتر)
این لپ تاپ های غول پیکر ۱۷ اینچی و بزرگتر، به معنای دقیق کلمه جایگزینی برای ترکیب کامپیوتر شخصی، مانیتور و کیبورد سنتی شما هستند. در واقع شما همه چیز را در یک محصول جا داده اید که حمل و نقل آن آسان تر باشد.
معمولا از CPUهای چهار هسته ای و بالاتر بهره می برند و گرافیک های مجزای انویدیا یا AMD روی آنها سوار شده است. نمایشگر آنها فول اچ دی ۱۰۸۰p بوده و دست کم، رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل را فراهم می آورد. اغلب به درایو بلو-ری برای پخش محتوای با کیفیت HD دیجیتال مجهز هستند.
اگر چه بیشتر در اندازه ۱۷ اینچ تولید می شوند، اما مدل های ۱۸ اینچی را نیز در بازار می توانید بیابید. این جایگزین های کامپیوتر شخصی بیشتر برای مکان هایی مناسبند که به یک ابزار چند منظوره جمع جور نیاز دارید تا مرکز سرگرمی های تان باشد. مثلا یک اتاق خوابگاهی که لازم است دستگاه های موسیقی، ویدیو و محاسبات کامپیوتری در یک جعبه خلاصه شوند.
دیگر گروه های لپ تاپ
در ادامه به دیگر انواع باقی مانده لپ تاپ می پردازیم. البته دسته بندی های بالا تقریبا تمامی مدل های لپ تاپ را پوشش می دهند. اما برای تکمیل محتوای تاریخی مقاله، بد نیست به دیگر دسته بندی هایی بپردازیم که ممکن است زمانی با آنها برخورد کنید:
* اولترابوک: همان طور که گفتیم، این یک عبارت تجاری ثبت شده توسط اینتل است و معمولا آن را معادل «لپ تاپ های ویندوزی شبیه مک بوک ایر» می دانند. اما در حقیقت بسیار گسترده تر از این است و می توانید اولترابوک هایی با نمایشگر ۱۴ اینچی و درایوهای غیر از SSD هم در بازار پیدا کنید که از گرافیک مجزا و اختصاصی بهره می برند. تعریف دقیق این عبارت کمی دشوار است و می تواند شامل استانداردها و اندازه نمایشگرهای مختلفی باشد. اما معمولا راهنمای تشخیص اولترابوک عبارت است از: ضخامت کمتر از ۱۸ میلی متر (یا کمتر از ۲۱ میلی متر در اندازه های بالاتر از ۱۳ اینچ). حداقل ۵ ساعت عمر باتری و استفاده از درایو SSD به عنوان فضای ذخیره سازی اصلی یا جانبی.
* نت بوک: این لپ تاپ های ۹ تا ۱۱ اینچ بیشتر در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ در بازار محبوب بودند و به دلیل کارکردهای حداقلی در قبال قیمت های بسیار مناسب، به زودی جای خود را میان کاربران باز کردند. اما دیری نپایید که قدرت پایین آنها مورد رضایت مشتریان واقع نشد و مصرف کنندگان از این ریزجثه های بازار روی گردان شدند. اغلب نت بوک ها از پردازنده های اتم اینتل استفاده می کردند.
* UMPC: کامپیوتر شخصی اولترا موبایل یک دسته با عمر بسیار کوتاه بود. این دستگاه ها از پردازنده های با قدرت کم بهره می بردند و در قد و قواره پلی استیشن ویتا ساخته می شدند. آنها از سیستم عامل ویندوز استفاده می کردند، اما به دلیل گرانی بیش از حد و سختی کاربرد به زودی فراموش شدند.
* تبلت: این عبارت به ندرت برای ابزارهای ویندوزی مستقل مورد استفاده قرار می گیرد. بلکه اغلب درباره لپ تاپ هایی با نمایشگر چرخشی لمسی یا نمایشگرهای قابل جدا شدن از داک کیبورد به کار می رود. این روزها بیشتر به لپ تاپ های هیبریدی یا تبدیل پذیر معروف شده اند. تا به اینجا گروه بسیار نادر و محدودی بوده است، اما انتظار می رود به لطف ویندوز ۸، شاهد تحولی در زندگی دو رگه های لپ تاپ/تبلت باشیم.
* لپ تاپ های ویژه بازی: این گروه را می توان یک زیر-نوع از جایگزین های دسک تاپ دانست که بیشتر توسط شرکت هایی چون Alineware یا Origin و مانند آن تولید می شوند. این گروه به طور ویژه برای بازی بهبود یافته اند. البته اغلب بازی خورهای جدی معمولا به دنبال کامپیوترهای دسک تاپی می روند که خودشان قطعات را سر هم کرده باشند.
CPUها/ پردازنده ها
خواه ناخواه، هنوز هم در فرآیند خرید لپ تاپ جدید باید به مشخصات سخت افزاری و اجزاء داخلی لپ تاپ تان گوشه چشمی داشته باشید. در اینجا به برخی پردازنده های دو رقیب اصلی دنیای لپ تاپ (اینتل و AMD) و سری های مهم آن خواهیم پرداخت
AMD
خط تولید اصلی این شرکت فعلا بیشتر شامل نسل دوم واحدهای پردازنده شتاب یافته (accelerated processing unit) سری A است که پیش از این با نام رمز ترینیتی شناخته می شدند. همان طور که می دانید، مدت زمانی است AMD به جای CPU یا واحد پردازش مرکزی (central processing unit) از واژه APU یا پردازنده شتاب یافته (accelerated processing unit) استفاده می کند. این به معنی ادغام سی پی یو با سطح مجزایی از واحد پردازش گرافیک است.
این محصولات جدید به صورت A4 و A6 و A8 و A10 نامگذاری شده اند. با استفاده از این چیپ های APU جدید کارایی پردازنده های لپ تاپ AMD نسبت به نسل قبل دوبرابر شده و عمر باتری هم تا ۱۲ ساعت افزایش یافته است. این پردازنده ها در نسخه های دو هسته ای ۱۷ وات و چهار هسته ای ۲۵ و ۳۵ وات عرضه شده اند. البته باید توجه داشت که تعداد لپ تاپ های با پردازنده AMD نسبت به اینتلی ها بسیار کمتر است.
البته در لپ تاپ های ارزان قیمت ۱۱ اینچی می توانید پردازنده های سری E را با نامهای E1 و E2 بیابید. این پردازنده برای کاربردهای ساده و روزمره به خوبی پاسخگو است، اما برای یک ابزار همه کاره در تمام روز اصلا گزینه مناسبی نیست.
در اینجا می توانید لیست پردازنده های فعلی AMD را ببینید .
اینتل
اگر در بازار لپ تاپ چرخی زده باشید، احتمالا متوجه شده اید که اغلب آنها دارای پردازنده اینتل هستند. ولی مساله این است که به شکل گیج کننده ای محصولات فعلی نامهایی همانند دو نسل قبلی دارند (Core i). اگر چه چیپ های جدید که در نیمه دوم ۲۰۱۲ رونمایی شده اند با نام ایوی بریج شناخته می شوند و نسل قبلی هم سندی بریج نام دارند.
پردازنده های ایوی بریج (نسل سوم) به راحتی قابل تشخیص هستند. پارت نامبر آنها با عدد ۳ شروع می شود. برای مثال اینتل i7-3720QM یک ایوی بریج است. همان طور که سندی بریج از نسل دوم است و با عدد ۲ آغاز می شود: Core i7-2820QM.
جزئیات پردازنده های اینتل .
* Core i3 – این پردازنده را در بسیاری از لپ تاپ های میان قیمت و ارزان قیمت خواهید یافت. این پردازنده دو هسته ای برای کارهای روزمره کارایی خوبی دارد.
* Core i5 – پردازنده اصلی اینتل که در اغلب ۱۵ اینچی ها و حتی برخی ۱۷ اینچی ها هم دیده می شود. لپ تاپ هایی که ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار قیمت دارند.
* Core i7 – در دو نسخه دو و چهار هسته ای تولید می شود. معمولا در ماشین هایی با کارایی بالا و گرانقیمت می توانید آن را بیابید. به جز اینکه یک گیمر یا ادیتور حرفه ای ویدیو باشید، احتمالا نیازی به چنین قدرتی ندارید.
* پنتیوم و سلرون – بله، اینتل هنوز هم این چیپ های کم قدرت را تولید می کند. در صورت امکان، اصلا سراغ لپ تاپ هایی با چنین پردازنده ای نروید. بلکه حداقل به فکر گزینه هایی چون core i3 باشید، یا اینکه AMD سری E را انتخاب نمایید.
هارد دیسک و فضای ذخیره سازی
لپ تاپ جدید شما احتمالا هنوز از همان هارد دیسک مرسوم (HDD) بهره می برد، شاید هم یک درایو SSD روی آن باشد که از حافظه فلش تشکیل شده و تقریبا شبیه حافظه درونی موبایل ها یا کارت های SD کار می کند. البته نمونه های اندکی هم پیدا می شود که به صورت هیبریدی هستند. این درایوهای هیبریدی متشکل از یک SSD کوچک و یک HDD حجیم اند. از نظر تئوری این ترکیب به سیستم اجازه می دهد تا سریع تر بوت شده و به برنامه ها کمک می کند تا سریع تر باز شوند. اما فایل های حجیم موسیقی و فیلم در هارد دیسک معمولی ذخیره می شوند.
* HDD – آن را می توان در اغلب لپ تاپ ها یافت. هارد درایوهای پلاتری حجیم و ارزان هستند، اگر چه به وزن، گرما و بخش های متحرک لپ تاپ هم می افزایند. هارد دیسک های امروزی لپ تاپ حداقل ۳۲۰ گیگابایت حجم دارند. اغلب آنها با سرعت ۵۴۰۰ دور در دقیقه کار می کنند. البته نمونه های سریعتری با ۷۲۰۰ دور در دقیقه هم پیدا می شود که برای استریم اطلاعات از هارد یا اجرای بازی ها و ویرایش ویدیو مناسب تر هستند.
* SSD – این درایوها جذاب و ساکت هستند. جای کمتری گرفته و گرمای کمتری نیز تولید می کنند. اما بسیار گران تر هستند. مک بوک ایر ۱۱ اینچی اپل با ۶۴ گیگابایت SSD قیمت ۹۹۹ دلاری دارد. اگر چه با پرداخت قیمت های بیشتر می توانید ظرفیت های ۱۲۸ یا ۲۵۶ گیگابایتی را تهیه کنید. بدون شک SSD آینده صنعت ذخیره سازی کامپیوتری است، اما در حال حاضر ظرفیت های پایین باعث شده چندان برای ذخیره فایل های حجیم مناسب و ایده آل نباشند.
سوالات متداول
به چه پورت ها و تجهیزات اضافی نیاز خواهم داشت؟
لازم است لپ تاپ شما حداقل دو پورت USB داشته باشد. اغلب لپ تاپ های امروزی معمولا دو یا چند پورت USB 3.0 هم دارند که از نسخه قدیمی تر USB 2.0 سریع تر است. اما بهره جستن از این سرعت مستلزم استفاده از ابزارهای سازگار با USB 3.0، همچون هارد دیسک های اکسترنال جدید یا کول دیسک های تازه است. اسلات ورودی کارت حافظه SD و خروجی ویدیوی HDMI نیز می توانند مفید و کاربردی باشند. امروزه تمامی لپ تاپ ها دارای WiFi بوده و تقریبا با تمامی روتر-مودم های وای فای و اغلب استانداردهای آن سازگار هستند.
از چه پورت ها و تجهیزات اضافی می توان چشم پوشی کرد؟
خروجی ویدیویی قدیمی VGA هنوز روی تعدادی از لپ تاپ ها به چشم می خورد، اما در صورتی که نمی خواهید لپ تاپ تان را به ویدیو پروژکتور یا مانیتورهای CRT قدیمی وصل کنید، نیازی به آن ندارید. اگر سخت افزارهای تان سازگاری لازم را داشته باشند، پورت هایی چون مینی دسیسپلی پورت یا تاندربولت برای چنین استفاده هایی کافی هستند. به لطف حضور همه گیر وای فای، در لپ تاپ های فوق نازک امروزی دیگر از پورت شبکه چشم پوشی می شود. بهتر است برای مواقع ضروری یک پورت شبکه روی لپ تاپ تان باشد. اما در صورت عدم وجود آن، دنیا به آخر نمی رسد! بلوتوث به طور بالقوه می تواند کاربردی باشد. اما تنها وقتی یضروری است که شما قصد دارید از ابزارهایی چون موس، اسپیکر یا هدست بلوتوث استفاده کنید. در غیر این صورت می توانید از آن چشم پوشی کرده یا برای صرفه جویی در مصرف باتری، آن را خاموش کنید.
آیا به درایو نوری (سی دی – دی وی دی) نیاز دارم؟
پاسخ این سوال روز به روز بیشتر به سمت «خیر» میل می کند. و تعداد قابل توجهی از لپ تاپ های سبک و نازک فعلی آن را کنار گذارده اند. من با فقدان تقریبا یک ساله آن هیچ مشکلی نداشته ام، اما برخی افراد چنان به مجموعه CD یا DVD های شان چسبیده اند که هنوز چنین تصمیم گیری برای شان سخت و ناممکن به نظر می رسد.
آیا به کارت گرافیک نیاز دارم؟
به جز اینکه بخواهید به طور جدی بازی های سنگینی همچون Battlefield یا NFS و… را روی لپ تاپ تان اجرا کنید، می توانید از قابلیت های گرافیکی پیش فرض لپ تاپ بهره برده و نیازهای معمولی تان را رفع کنید. با یک کارت گرافیک اینتلی HD 4000 یا HD 5000 که به صورت مجتمع درون واحد پردازش مرکزی تولیدی این شرکت عرضه می شود، می توانید در کنار کارهای معمول به بازی های عادی و برخی بازی های گرافیک بالای قدیمی مشغول شوید. و حتی با پایین آوردن تنظیمات گرافیکی بازی، برخی نمونه های جدیدتر همچون Diablo III را هم روی لپ تاپ اجرا کنید.
بهتر نیست فقط به فکر یک تبلت باشم؟
اگر تنها استفاده تان از لپ تاپ، مشاهده ویدیوهای اینترنتی، مطالعه اخبار و بازی های سبکی مانند Bejeweled است، مطمئنا تبلت کارتان را راحت تر می کند. یک تبلت با اندازه مناسب و سخت افزار خوب، می تواند به پرکاربردترین ابزار تکنولوژی خانه تان تبدیل شده و تقریبا از پس هر کاری بر آید. اما اگر کارتان نوشتن و تولید فایل های متنی، ارسال ایمیل های طولانی، یا تحقیقات آنلاین کمی جدی تر است، شاید هیچ جایگزینی برای کیبورد و تاچ پد متداول لپ تاپ ها پیدا نکنید. دیگر منافع لپ تاپ و کامپیوترهای دسک تاپ، همچون قابلیت اجرای نرم افزارهای فراوان، بازی های سطح بالا و اپلیکیشن های ویرایش صدا و تصویر، تقریبا جای رقابتی برای تبلت ها باقی نمی گذارند. هرچند برخی نمونه های نسل جدید تبلت/لپ تاپ های هیبریدی سعی می کنند خوبی های هر دو جهان را پیشکش کنند. اما هنوز نمی توان در خصوص آنها چندان خوش بین بود.
ویندوز بهتر است یا Mac OS X؟
این سوال سابقه ای طولانی و پاسخ هایی بسیار متفاوت و سلیقه ای دارد. کاربران ویندوز قدردان انعطاف پذیری هستند که به آنها اجازه تغییرات و شخصی سازی های فراوانی را می دهد. این سیستم عامل را تقریبا بر روی دامنه نامحدودی از سخت افزارها می توانید ببینید و با ظهور ویندوز ۸، سیستم عامل ویندوز بیش از پیش با تبلت ها و ابزارهای لمسی دوست شد. و البته ظاهر مدرن آن هم جهش بزرگی نسبت به گذشته بود.
از دیگر سو، سیستم عامل اپل تنها روی تعداد انگشت شماری دسک تاپ و لپ تاپ دیده می شود. این شرکت می گوید ترکیب سخت افزار/نرم افزار بهترین راه برای تجربه کاربری پایدارتر و قابل پیش بینی تر است. و البته افراد زیادی رابط کاربری و کنترل های خوش دست و دوست داشتنی آن را ترجیح می دهند. و نهایتا، ویندوز مجموعه نرم افزاری بسیار گسترده تری در کتابخانه خود دارد، به خصوص اینکه بخش زیادی از آنها بازی و برنامه های رایگان هستند.
داستان ویندوز ۸ چیست؟
نسخه جدید سیستم عامل مایکروسافت به آهستگی جای خود را در بازار لپ تاپ ها باز می کند. امروزه به راحتی می توانید لپ تاپ های مجهز به سیستم عامل ویندوز۸ را در بازار بیابید. البته سازندگان لپ تاپ های ویندوز ۸ در ابتدا ترجیح دادند سراغ مدل های اولترابوک صفحه لمسی بروند که این امر قیمت آنها را مقداری بالاتر از حد معمول بازار برد. اما لپ تاپ های معمولی مجهز به این سیستم عامل هم اکنون در بازار زیاد شده اند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید