کدخبر :6601 پرینت
22 فروردین 1392 - 19:11

نخستین انیمیشن تاریخ سینمای ایران شکست تجاری خورد؟

متن خبر

نوروز ۹۲ با حواشی فراوانی در اکران همراه بود؛ حواشی که «تابناک» همزمان با نقد تک تک فیلم‌های نوروزی به آن‌ها خواهد پرداخت و در گام نخست شاید ضروری باشد سراغ نخستین انیمیشن بلند سینمای ایران رفت که از کیفیت بالایی برخوردار بود و به واسطه نوع پردازش و نگاه کمیکی که در ‌داستان پررنگ بود، کیفیت داستان پردازی‌اش چندان مورد توجه واقع نشد.

به گزارش سیتنا به نقل از تابناک، ماراتن اکران نوروزی به عنوان مهمترین فصل درآمدزایی سالن‌های سینما در سومین هفته‌اش با فروش‌های میلیاردی سه فیلم و فروش‌های کمتر فیلم‌های دیگر همراه شد و البته این اتفاق به سادگی نیز رخ نداده است. تقریباً همه نهادهای متولی سالن‌های سینمای تهران و شهرستان‌ها مشتمل بر شهرداری، معاونت سینمایی ارشاد و حوزه هنری، فیلم‌های متعلق به خود را در صدر توجه قرار دادند و در واقع رقابت شدید اکران میان مدیران در جریان بود.


«تهران ۱۵۰۰» ساخته ارزشمند بهرام عظیمی نیز که مدت‌های طولانی در صف اکران بود و پس از دو سال موفق به دریافت مجوز اکران نوروزی شده بود، در چنین شرایطی مقابل دیدگان خریداران بلیت‌های سینما در ایام نوروز قرار گرفت. بهرام عظیمی از زمان رونمایی از این فیلم در جشنواره سی‌ام و ‌قرار نگرفتن در بخش مسابقه تاکنون همه توانش را برای چنین روزهای سرنوشت‌سازی به کار گرفته بود؛ روزهایی که شاید برای صنعت انیمیشین ایران هم سرنوشت ساز بود.

این انیمیشن بلند سینمایی به دلیل حجم بالای هزینه‌های ساخت هر دقیقه انیمیشن در مرحله تولید، بیش از دو میلیارد تومان هزینه در بر داشت و از این حیث، بازگرداندن این هزینه نیازمند فروشی بیش از دو و نیم میلیارد خواهد بود که به نظر می‌رسد با ورود این فیلم به باشگاه میلیاردی‌ها، رسیدنش به یک و نیم یا دو میلیارد تومان دور از دسترس نباشد اما با این حال این سطح فروش نیز پاسخگوی هزینه‌ها نخواهد بود، چرا که با کسر سهم سالن‌ها از رقم فروش، در پایان هزینه و درآمد برای چنین اثری سر به سر خواهد شد اما با این حال نمی‌توان گفت که این حرکت بزرگ شکست تجاری خورده، چرا که چنین فروش عظیمی برای یک انیمیشین یک اتفاق بزرگ به شمار می‌رود.


این در حالی است که این انیمیشن با بهره‌گیری از کاراکتر و صداپیشگی مهران مدیری، هدیه تهرانی، بهرام رادان، گوهر خیراندیش، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، حسام نواب صفوی و مرحوم محسن رسول‌اف از جذابیت در شخصت‌پردازی نیز برخوردار بود و بواقع مشخص نیست، در صورتی که انیمیشی بدون دو سال تبلیغات مکرر کارگردان و عواملش و در زمانی به جز نوروز اکران شود، چه اتفاقی برایش رخ خواهد داد. البته این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که قطعاً دست‌کم بیست درصد هزینه این مجموعه مربوط به دستمزد همین بازیگران است و با خلق شخصیت‌های غیرحقیقی نظیر سیاساکتی که عظیمی سبقه‌اش را دارد، می‌توان انیمیشن‌هایی با همین کیفیت و هزینه کمتر خلق کرد.

بهرام عظیمی که در ابتدا با خلق همین کاراکترهای راهنمایی و رانندگی شناخته می‌شد، با انتصاب به‌ عنوان مدیر خانه انیمیشن در سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران طرح ساخت یک فیلم سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی انیمشین را در دستور کار قرار داد. در طرح سریال قرار بود که مجموعه صندلی داغ با کیفیتی بالا به عنوان انیمیشین ساخته شود اما کثرت چهره‌های سیاسی، فرهنگی و ورزشی و اعتراضاتی که ممکن بود از جانب برخی از ایشان صورت پذیرد، منجر ‌به نتیجه نرسیدن آن مجموعه و در ‌‌نهایت در دستورکار قرارگیری ساخت «تهران ۱۵۰۰» شد که قرار بود نگاهی به مناسبات و چهره پایتخت در حدود ۱۰۷ سال دیگر داشته باشد.


بی‌گمان آنچه بهرام عظیمی با بهره‌گیری از بیش از ۲۵۰ تن از عوامل توانمند به عنوان نخستین انیمیشن ایرانی ارائه کرد، یک گام بزرگ در انیمیشن ایران است و به لحاظ کیفی تنه به تنه برخی از انیمیشن‌های روز جهان می‌زند و از این دید، حفظ و تقویت چنین جریانی ولو آنکه سودآور نباشد، یک رخداد مهم تلقی می‌شود و می‌توان گفت، «تهران ۱۵۰۰» به عنوان حرفه‌ای‌ترین پروژه انیمیشن ایران اتفاق مهم در این صنعت محسوب می‌شود که اگر چهره‌ای با پشتکار همچون عظیمی نبود، هیچ‌ گاه به نتیجه نمی‌رسید؛ اما این همه ماجرا نیست.

فیلم با وجود برخورداری از این کیفیت، از قصه منسجمی برخوردار نیست و ظاهراً عمده فکر نویسندگان بر طراحی فضای داستان بوده که من باب مثال خودرو‌ها به چه شکل باشند، گشت ارشاد در سال ۱۵۰۰ به چه شکل در‌می‌آید و یا ربات‌های خانم با چه کیفیتی در آن سال در زندگی ایرانیان نقش آفرین خواهند بود و این جزییات کوچک و مهم نتوانسته با چینشی بهتر در بستر داستانی پرکشش، مخاطب را تا پایان درگیر نماید و در واقع با گذشت یک سوم از زمان فیلم، مخاطب در‌می‌یابد داستان آنچنان قوی پیش رویش نیست و در دقایق بعدی تنها با دیدن اتفاقاتی که با گذشت بیش از یک سده در تهران رخ داده، سرگرم باقی می‌ماند.


فیلمنامه اصلی که استوری‌بورد و شامل دو هزار تصویر بوده توسط مانی وطن دوست طراحی می‌شود اما تمام طراحی‌های این کار از سوزن تا آسمان‌خراش توسط حمید بهرامی کاریکارتوریست و طراح صورت پذیرفته و پیمان معادی نیز در زمینه فیلمنامه مشاور داده بود و در واقع جای یک فیلمنامه نویس حرفه‌ای در کنار دیگر عوامل این اثر خالی است و فیلم نیز از همین موقعیت ضربه خورده است.

در واقع نقطه ضعف اساسی این فیلم داستان پردازی‌اش است و ‌ای کاش در بستر داستانی منسجم‌تر که داستان‌های فرعی جدی‌تر نیز داشت تا مخاطب بزرگسال که این اثر بیشتر برایش مناسب است، ارتباط عمیق‌تر و وسیع‌تری با این فیلم برقرار می‌کرد، هرچند اگر داستان و نقاط ضعیف این اثر پوشانده می‌شد، دیگر این انیمیشن در سطح ایران نبود و جنبه بین‌المللی نیز می‌یافت؛ اتفاقی که انتظار می‌رود در آثار بعدی‌اش شاهد باشیم و با استمرار سرمایه‌گذاری برای ساخت انیمیشن‌های با کیفیت‌تر، سهم ایران به مرور در فضای پویانمایی نه به لحاظ کمی که به لحاظ کیفی افزایشی منطقی داشته باشد.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.