درددل دبیر سندیکای صنعت مخابرات پیرامون وضعیت این روزهای صنعت و اقتصاد
فرامرز رستگار، دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران؛ مردی که در روز جهانی ارتباطات سال ۱۴۰۲ از رئیس جمهور فقید، لقب مرد میدان گرفت، در یادداشتی پیرامون وضعیت این روزهای صنعت و اقتصاد کشور نوشت: عوامل ایجاد کننده چالش ها به حدی است که تدوین راهبردها و به دنبال آن تهیه برنامه اقدام کاری بسیار دشوار است ضمن اینکه به دلیل تغییرات شدید و متوالی در متغیرها، پاسخ معادله هم چندان معتبر نخواهد بود. اگر سری هم به قانون حمایت از کسب و کارها بزنیم، خواهیم دید که تقریبا هیچ بخشی از آن هم از طرف دستگاه های اجرایی به بها گرفته نمیشود.
به گزارش سیتنا، فرامرز رستگار، دبیر و نائب رئیس هیات مدیره سندیکای صنعت مخابرات ایران در یادداشتی پیرامون وضعیت این روزهای صنعت و اقتصاد کشور برای سیتنا نوشت:
مشکل عمر طولانی این است که هر روز شاهد یک درد و غم جدید در کشورمان باشیم.
تا آمدیم صنعت مخابرات و فناوری اطلاعات را از دست تعرفه های غیرعادلانه ضد توسعه که منجر به کاهش کیفیت سرویس می شود نجات دهیم، با قطعی برق دو روز در هفته صنایع مواجه شدیم.
آمدیم عوارض ناشی از آن را در قراردادهای تعهد شده توسط صنایع بخش خصوصی با کارفرمایان دولتی و عمومی بررسی و راهی برای کاهش این چالش پیدا کنیم که با اخطار قطع برق صنایع در صورت عدم پرداخت فوری آن با نرخ سه برابری و عطف ماسبق از اردیبهشت روبرو شدیم.
داشتیم فکر میکردیم که چطور برق که در دست دولت است، به راحتی میتواند قطع خدمات داشته باشد و افزایش چند برابری تعرفه هم داشته باشد، حال اینکه برای مخابرات و اینترنت که عمدتا در دست بخش غیردولتی است، هنوز متوجه نشده ایم که چه بلایی داریم سر این زیرساخت حیاتی کشور با چانه زنی های غیرمتعارف برای عادلانه و منطقی شدن تعرفه ها، می آوریم.
فکر میکردیم که ناترازی برق را به ناترازی مخابرات پیوند بزنیم و یک نسخه برای درمان هر دو درد مهلک پیدا کنیم که با حذف ارز نیمایی برای مواد اولیه تولیدی مواجه شدیم و به این فکر افتادیم که تکلیف قراردادهای بین پیمانکاران و تولیدکنندگان خصوصی با کارفرمایان دولتی و عمومی که قراردادها را برای حفظ ارزش پول ملی به ریال مبادله میکنند ولی قیمت مواد اولیه چه از خارج خرید شود چه از محصولات داخلی که در بورس سهمیه بندی می گردد، مبتنی بر نرخ ارز است.
وضعیت طوری است که عوامل ایجاد کننده چالش ها به حدی است که تدوین راهبردها و به دنبال آن تهیه برنامه اقدام کاری بسیار دشوار است ضمن اینکه به دلیل تغییرات شدید و متوالی در متغیرها، پاسخ معادله هم چندان معتبر نخواهد بود.
اگر سری هم به قانون حمایت از کسب و کارها بزنیم، خواهیم دید که تقریبا هیچ بخشی از آن هم از طرف دستگاه های اجرایی به بها گرفته نمیشود.
در نشست و گفتگوها با مقامات دولتی و نمایندگان مجلس و ....، وقتی از مشکلات و چالش ها صحبت میکنیم، در پاسخ می شنویم که میگویند اینها را میدانیم، حالا پیشنهاداتان را بفرمایید.
بنابراین به مقاماتی که متوجه بحران شده اند و به دنبال راه خروج از آن هستند، عرض میکنم که،
۱- تلاش کنید که نا امیدی در جامعه کاهش یابد.
۲-در امور فرهنگی و اجتماعی جامعه دخالت های مطالعه نشده صورت نگیرد.
۳- برخی از نمایندگان مجلس، شان مجلس که در راس امور است را حفظ کنند.
۴- تغییر اساسی در ارتباطات بین الملل فراتر از روابط معمولی منطقه ای.
۵- بنده و امثال من و هم سنی ها رفتنی هستیم، به جوانان بها بدهید، نظراتتان را به آنها تحمیل نکنید، آنها با همین وضعیت پوشش و گویش بهره ور هستند، توانشان را نگیرید.
۶-نهادهای اخذ کننده مالیات، تامین اجتماعی، عوارض و طرف های قرارداد با بخش خصوصی قدری منصفانه تر با صنایع و بنگاه های اقتصادی که در وضعیت بد مالی و کسب وکار هستند برخورد نمایند، توجه داشته باشند که اگر اینها ضعیف و یا ورشکسته شوند، آنوقت هیچ چیزی گیرشان نخواهد آمد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید