ثروتمند شدن جف بیزوس با قانون «دو پیتزا»!
رئیس آمازون ۳۰ سال پیش در روزهای اولیه راهاندازی شرکت آمازون، قانون دو پیتزا را برای تیمش بنا گذاشت؛ این دستورالعمل به این خردهفروشی خلاق کمک کرد تا کارایی و مقیاسپذیری، دو عامل اصلی موفقیت شرکت آمازون را به حداکثر برساند و آن را به یکی از بزرگترین شرکتهای جهان تبدیل کند.
به گزارش سیتنا به نقل از نیویورکپست، جف بیزوس برای کمک به شما در بهرهبرداری بهتر از زندگی حرفهایتان یک پیشنهاد مفید دارد؛ قانون «دو پیتزا»؛ این قانون به بنیانگذار آمازون کمک کرد تا صاحب یکی از بزرگترین و موفقترین شرکتهای جهان شود.
رئیس آمازون ۳۰ سال پیش در روزهای اولیه راهاندازی شرکت آمازون، قانون دو پیتزا را برای تیمش بنا گذاشت؛ قانونی که میتواند به موفقیت شغلی و مالی شما هم کمک کند.
بیزوس پیشتر گفته بود: «ما سعی میکنیم تیمهایی تشکیل دهیم که بزرگی آنها (تعداد اعضای تیم) به اندازهای باشد که با دو پیتزا سیر شوند و آن را قانون دو پیتزا مینامیم.»
این کارآفرین میلیاردر استدلال میکند که مدیریت تیمهای بزرگ دشوار است و با افزایش مسئولیتها ممکن است دچار مشکل شوند. در حالی که تیم کوچکــ حدود ۱۰ نفرــ بر این قانون مهر تایید میزند و بهترین عملکرد و بازدهی را خواهد داشت.
به گفته دانیل اسلاتر، رئیس بخش فرهنگ و نوآوری وبسرویس آمازون، «یک تیم ایدهآل کمتر از ۱۰ عضو دارد. تیمهای کوچکتر خطوط ارتباطی و بوروکراسی را کاهش میدهند و ساختار دو پیتزا مسئولیتپذیری تیمی را هم بهتر میکند. تیمهای دو پیتزایی طرحی را که خود آغاز کردهاند، برای اجرا به تیم دیگر تحویل نمیدهند.»
اسلاتر چنین نتیجهگیری میکند: «بنابراین، تیمهای دو پیتزا با یک منشور واضح و ماموریتی بهدقت تعریفشده باید بر تمام جنبههای خدماتشان تسلط داشته باشند.»
در شرکت آمازون، هر تیمی که از ظرفیت دو پیتزا فراتر برود، باید به دو تیم تقسیم شود و مسئولیتهای گروه اصلی بین تیمهایی که بهتازگی ایجاد شدهاند، تقسیم شود.
بیزوس میگوید که این دستورالعمل به این خردهفروشی خلاق کمک کرد تا کارایی و مقیاسپذیری، دو عامل اصلی موفقیت شرکت آمازون، را به حداکثر برساند و آن را به یکی از بزرگترین شرکتهای جهان تبدیل کند.
قانون دو پیتزا تنها در تجارت سودمند نیست. متخصصان اقتصادی معتقدند که این قانون کارمندان را هم تشویق میکند تا زمان خود را مانند پول در نظر بگیرند.
با استفاده از این قاعده، میتوان هزینههای خرید را به زمان کاری معادل آن تبدیل کرد. به عبارت دیگر، به جای تمرکز روی مبلغ پولی که برای خرید یک کالا صرف میکنید، میتوانید آن مبلغ را به مقدار زمانی که برای کسب آن نیاز دارید، تبدیل کنید. این کار به شما کمک میکند بهتر درک کنید هر خرید چقدر از وقت شما را «هزینه» میکند.
برای مثال، اگر درآمد شما ۴۰ دلار در ساعت است و یک پیتزای ۲۰ دلاری میخرید، معادل ۳۰ دقیقه زمان کاری شما صرف خرید این پیتزا شده است. این روش کمک میکند تا تصمیمهای مالی بهتری بگیرید و از هزینههای غیرضروری اجتناب کنید.
قانون بیزوس همچنین به تجزیه اهداف بزرگ به وظایف کوچک متعدد اشاره میکند. این رویکرد به افراد یادآوری میکند که بیشتر از ظرفیت دهانشان به پیتزا گاز نزنند و لقمه دیگری برندارند؛ در واقع بیش از حد وظیفه تقبل نکنند تا بتوانند بهسرعت از یک وظیفه به وظیفه دیگر منتقل شوند.
با این حال برخی دیگر از مدیران تجاری مانند جانی واراستورم، مدیرعامل منتیمتر (Mentimeter) به این اصل نقدهایی جدی وارد میداند و معتقد است که قانون بیزوس قدیمی شده است و به اصلاح نیاز دارد.
او میگوید که محدود کردن تعداد اعضای تیمها بهرهوری را افزایش نمیدهد و در واقع حتی به بهرهوری آسیب میزند زیرا از نظر او، تیمهای کوچکتر فرصت و امکان تنوع و گستردگی دیدگاهها را محدود میکنند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید