بحران 1401 در فضای مجازی؛ جرایم سلبریتیمحور یا ضعف حکمرانی؟
با توجه به تجربه بحران سال جاری و گسترش هر روزه فعالیت و تأثیرگذاری سلبریتیها در عرصههای مجازی و عمومی و همچنین فضایی که با محوریت رسانههای غربی هر لحظه آبستن اتفاقات و بحرانهای مختلف است، لزوم حرکت حاکمیت به سمت اتخاذ رویکردهای تنظیمی در برابر چهرههای فضای مجازی و عدم اکتفا نمودن به قوانین عامی که مخاطب بودن سلبریتیها در آنها نیاز به تفسیر داشته و در قبال همانها نیز توجیهسازی صورت نگرفته است، امری ضروری به نظر میرسد.
به گزارش سیتنا، مهدی میرزایی، پژوهشگر حوزه تنظیمگری در اندیشکده حکمرانی شریف نوشت:
سلبریتیها و اینفلوئنسرها بازیگران جدیدی در عرصۀ فضای مجازی محسوب میشوند که بازتاب فعالیتهای آنها محدود به شبکههای اجتماعی نبوده و جامعه از جوانب مختلف تحت تأثیر کنشهای آنها قرار میگیرد. این پدیدۀ جهانی موسوم به سلبریتیسم با تعریف موسّع سیاست (policy)، باعث بهوجود آمدن نوعی رقیب برای حکمرانان در فرایند سیاستگذاری شده است که با اندک کنشی توانایی ایجاد تغییر در ترجیحات طیف وسیعی از مردم را دارا است و لزوم توجه و اتخاذ رویکردهای تنظیمگرانه را در کشورها و حاکمیتها برانگیخته است.
در ایران نیز سلبریتیها از جایگاه ویژهای در عرصۀ عمومی برخوردار هستند و با توجه به اثرگذاریهای وسیع در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، منجر به ایجاد مسائل نوظهوری در کشور شدهاند. از نظر اجتماعی، تأثیرگذاری عمیق سلبریتیها ممکن است در بسیاری از مواقع زمینه را برای تبلیغ ضدهنجارهایی مانند ترویج فرهنگ مصرفگرایی، استفاده از الفاظ رکیک، عادیسازی روابط نامشروع، ترویج محتوای جنسی و... را فراهم کند. از نقطهنظر سیاسی نیز، این نگرانی وجود دارد که آنها نقش مهمی در جهتدهی افکار عمومی، نتیجۀ انتخابات و تصمیمگیریهای سیاسی ایفا کنند، همچنین مشاهده شده است که در کارزارهای انتخاباتی، سلبریتیها به ابزاری تبلیغاتی در راستای مقاصد سیاستمداران تبدیل شدهاند. وجه اقتصادی پدیدۀ سلبریتیسم نیز بهواسطهی گردش مبالغ کلان در آن، باعث شکلگیری دغدغههایی جدید در حوزۀ مالیات بر فعالیتهای مجازی و شفافیت تبلیغاتی شده است.
با این همه در ایران اساساً سلبریتیها و افراد مشهور فاقد قواعد فعالیتی مشخص، محدودۀ فعالیتی، نهاد تنظیمگر و هرگونه قاعدهمندی هستند. به جز تلاش در قانون بودجۀ 1400 جهت اخذ مالیات از سلبریتیها که تنها جنبۀ اقتصادی داشت و پس از گذشت نزدیک به دو سال از تصویب با چالشهای مختلفی در اجرا روبرو است، هیچگونه اقدام تنظیمی یا تقنینی خاصی در این باب رخ نداده است.
عدم برنامهریزی برای اعمال تنظیمگری در مسائل مربوط به سلبریتیها و اینفلوئنسرها، بهصورت عینی در بحران اخیر نمایان شد و سردرگمی حاکمیت در کنترل رفتار سلبریتیها و اینفلوئنسرها در فضای مجازی را در پی داشت. در بحران 1401، مشارکت و نقشآفرینی و یا سکوت و عدم موضعگیری سلبریتیها یکی از موارد داغ و مورد بحث هر روزۀ فضای مجازی بود. گروهی از سلبریتیها با اتخاذ رویکردهایی در جهتی مخالف با مواضع حاکمیت، در راستای ملتهب کردن و یا حتی رهبری اعتراضات حرکت کرده و فضای جامعه را بحرانزدهتر کردند. گروه دیگر هم که در جریان اتفاقات اخیر، سکوت کرده و یا حتی موضعگیریهای غیر رادیکال داشتند، از گزند هجمهها و حملات رسانهها در امان نماندند. این جو سنگین رسانهای در جهت اجبار سلبریتیها به ترویج خشونت، در برابر عدم برنامهریزی درست حاکمیت برای تنظیمگری این افراد، باعث تشدید این بحران و حرکت در یک فضای غبارآلود و غیرقابل پیشبینی برای سلبریتیها و حاکمیت شد؛ فضایی که در آن مشخص نبود توییت یا استوری یک فرد مشهور در جهت مخالفت با مواضع حاکمیت، مشمول چه جریمهای خواهد شد و حاکمیت برنامۀ از پیش فکر شدهای برای برخورد سخت و یا تسامح در موارد متفاوت در دست نداشت.
با توجه به تجربۀ پرچالش اخیر و گسترش هر روزۀ فعالیت و تأثیرگذاری سلبریتیها در عرصههای مجازی و عمومی و همچنین فضایی که با محوریت رسانههای غربی هر لحظه آبستن اتفاقات و بحرانهای مختلف است، لزوم حرکت حاکمیت به سمت اتخاذ رویکردهای تنظیمی در برابر چهرههای فضای مجازی و عدم اکتفا نمودن به قوانین عامی که مخاطب بودن سلبریتیها در آنها نیاز به تفسیر داشته و در قبال همانها نیز توجیهسازی صورت نگرفته است، امری ضروری به نظر میرسد. در راستای تحقق این مهم، توجه حاکمیت به موارد زیر و تصمیمگیری در رابطه با آنها، یک گام اولیه تلقی میشود:
- تعریف دقیق و در عین حال موسّع از افراد مشهور: تعریف دقیق از افراد مشهور در عین موسّع بودن آن، به دلیل گستردگی فعالیت و سطح شهرت متفاوت این افراد از ابتداییترین و مهمترین موضوعات است. کشورهای مختلف عموماً تلاش دارند تا با مواردی همچون تعداد دنبالکننده در شبکههای اجتماعی و یا حرفۀ فعالیت، همچون بازیگری، تعریف فرد مشهور یا سلبریتی را ارائه دهند. مواردی چون دو مؤلفۀ یادشده، بستر فعالیت (کنشگری فیزیکی یا فعالیت مجازی صرف) و دیگر موارد، شاخصهای حداقلی برای تعریف سلبریتیها و اینفلوئنسرها است.
- لزوم اتخاذ رویکرد پیشدستانه: در مواجهه با سلبریتیها و چهرههای فضای مجازی، عدم وجود قوانین و قواعد از پیش اعلام شده، باعث ورود پسینی و از جانب دستگاه قضا در پروندههای مختلف شده است که با رویکرد و الفبای تنظیمگری در تعارض بوده و خود عاملی در جهت تشدید بحران است. اتخاذ رویکرد پیشدستانه و وضع قوانین و قواعد تنظیمی، در جهت بهبود فضا و کنترل رفتارهای سلبریتیها کمککننده خواهد بود.
- وجود قواعد مختص مواقع بحران: در کنار قوانین و قواعد پیشدستانۀ عمومی برای تنظیم سلبریتیها و اینفلوئنسرها، لازم است تا برای مواقع بحران نیز تدابیری اندیشیده شود؛ قوانین و قواعد بعضاً سختگیرانهتری که مانع برخی از فعالیتها و آزادیهای مرسوم غیر از دوران بحران خواهد شد.
- لزوم طراحی نهادی دقیق: تقریباً هیچ نهاد مشخصی بهعنوان متولی تنظیمگری فعالیت سلبریتیها و اینفلوئنسرها وجود ندارد، هرچند که در برخی موارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مسئله فعالیت دارد و یا خود را بازیگر اصلی تنظیم آن میداند. پیشنهاد نهادی اولیه برای ایفای مسئولیت در این حوزه، با در نظر گرفتن حضور برخی تنظیمگران سنتی برای موضوعات یادشده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این وزارتخانه است؛ هرچند نیاز به نهادسازی جداگانهای غیر از تنظیمگر کانونهای آگهی و تبلیغات، مرکز توسعۀ فرهنگ و هنر در فضای مجازی و حراست این وزارتخانه وجود دارد.
موارد فوق تنها بخشی از موضوعات مغفول در توجه به مسائل سلبریتیها و اینفلوئنسرهاست که تصمیمگیری از جانب حاکمیت را اقتضا میکند. این موارد یک گام اولیه در جهت تنظیمگری سلبریتیها و اینفلوئنسرها محسوب میشوند که قطعاً نیازمند تکمیل توسط گامها و تدابیر ثانویهای هستند تا در نهایت منجر به بهبود وضعیت کنونی شوند، اما مطمئناً عدم ورود حاکمیت به این موضوعات و اصرار به عدم خروج از این ورطۀ بیتصمیمی، باعث وخامت یافتن وضعیت فعلی خواهد شد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید