کدخبر :271474 پرینت
27 مرداد 1401 - 03:38

آخرین روزهای کمال‌الملک چگونه گذشت؟

سال‌های زندگی در حسین‌آباد به‌کندی و تنهایی می‌گذشت. استاد پیر، بیمار و تنها شده بود و کهولت سن، بدی دید و رعشه دستان مانع از نقاشی کمال‌الملک شده بود و بعد از مدتی روز ۲۷ مرداد ۱۳۱۹ درگذشت.

متن خبر

به گزارش سیتنا، کمال‌الملک از برجسته‌ترین هنرمندانی است که دوره قبل و بعد از مشروطیت را درک کرده است. در اولین سال‌های سلطنت ناصرالدین‌شاه متولد شد. مادرش «حاجیه مریم خانم» وی را حامله بود که راهی تهران شدند و او در تهران به دنیا آمد. بعد از سه ماه به کاشان بازگشتند و در ۱۲سالگی محمد را به تهران نزد دایی‌اش «آقا میرزاعلی‌خان مجیرالدوله» فرستادند تا به مدرسه دارالفنون برود. پس از دو سال، سالی ۲۰ تومان مواجب بر او مقرر گشت اما محمد علاقه وافری به ادامه تحصیل داشت و نشان نقره علمی را دریافت کرد.

او هشت سال در دارالفنون مشغول تحصیل بود که شاه او را خواست. ۲۰سال بیشتر نداشت که چهره علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، وزیر سابق علوم «فرهنگ» را تصویر کرد. ناصرالدین‌شاه از آن‌ همه هنر و شباهت به وجد آمد. از معلم نقاشی مدرسه سراغ نقاش را گرفته بود و او هم میرزامحمد غفاری را معرفی کرده بود. از آن‌ پس به وی مواجب و بی‌درنگ در «عمارت بادگیر» شمس‌العماره به او اطاقی دادند و شاه لقب نقاش‌باشی به او داد و این سمت تا اواخر سلطنت مظفرالدین شاه با او بود. از مهم‌ترین آثارش تابلوی تالار آینه است که در خلق آن حدود پنج سال بسیار مرارت کشید و خاطری خوش از آن روزگار نداشت که مصادف شد با دزدی شاگرد باغبان از تخت طاوس و بریدن سر شاگرد باغبان در محضر ناصرالدین‌شاه که خود نقاش‌باشی نقل می‌کند: «چرا در بین افراد دربار کسی نبوده که به «ناصرالدین‌شاه» بگوید مرد حسابی برای چهار مثقال طلا که انسان را سر نمی‌برند و از آن بدتر بر فرض که باید سربریده شود، چرا زیر چشم تو.»

میرزامحمد غفاری در سال ۱۳۱۰ ه.ق از طرف ناصرالدین‌شاه به کمال‌الملک ملقب شد. زمانی که ناصرالدین‌شاه کشته شد، کمال‌الملک در فکر سفر به اروپا بود. مظفرالدین‌شاه بر سر کارآمد و یک سال و نیم بعد، استاد از راه قزوین و رشت و انزلی به راستوف و فارکوف و وین و ونیز رسید و بعد به فلورانس و سپس به رم. در آنجا آتلیه‌ای گزید و بعد به پاریس رفت و در لوور چندین پرده ساخت. زمانی که مظفرالدین شاه به فرنگ آمد تابلوهای استاد را به شاه‌ نشان دادند. بسیار پسندید و شاه حکم کرد که کمال‌الملک به تهران برگردد. با این‌ وجود استاد دو سال را در پاریس ماند و سپس به تهران بازگشت. مظفرالدین شاه در فرنگ بود که استاد راهی کربلا می‌شود و دو سال در عتبات می‌ماند و در کربلا و کاظمین و بغداد تابلوهایی را می‌آفریند. او سرانجام قسمتی از حسین‌آباد نیشابور را با اندک درآمد و پس‌اندازش خرید.

در همین دوران او از طرف حکیم‌الملک که وزارت فرهنگ را بر عهده داشت به معاونت وزارت فرهنگ انتخاب شد و به تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه پرداخت. چندی بعد بر اثر مسائلی که از سوی سیدمحمد تدین حاصل شد کمال‌الملک آنجا را ترک کرد و به مشهد رهسپار شد و در نیشابور بود که از یک‌چشم نابینا شد. برای مداوا به تهران آمد و پس از بهبودی دوباره به نیشابور رفت و در حسین‌آباد تا آخر عمر اقامت گزید.

سال‌های زندگی در حسین‌آباد به‌کندی و تنهایی می‌گذشت. استاد پیر، بیمار و تنها شده بود و کهولت سن، بدی دید و رعشه دستان مانع از نقاشی کمال‌الملک شده بود و بعد از مدتی روز ۲۷ مرداد ۱۳۱۹ درگذشت. کمال‌الملک در سال‌های انحطاط صنعت مینیاتور در زمان قاجار ظهور کرد، پرسپکتیو را در نقاشی تجربی آموخته بود و بعد از سفر به اروپا با آن علمی آشنا شد و نقاشی را به سبک اروپایی یعنی استادان ایتالیا و فلاماند در ایران احیا کرد. او متمایل به ناتورالیسم بود. در سال‌های جوانی فریفته رافائل بود و بعدها که در صنعت ورزیده شد به رامبراند علاقه یافت.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.