زنده زنده سوختن مریم و پدرش در آتش جوان عاشق

به گزارش رکنا، در این اقدام کینه جویانه، پیرمرد سالخورده و دختر وی زنده زنده در آتش سوختند.

قاتل آتش افروز با پرداخت دیه میلیاردی رضایت اولیای دم را جلب کرد و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

محمد 33 ساله شامگاه چهارم خرداد 93 در حالی که صورتش را پوشانده بود به خانه ای در کهریزک حمله کرد و با پاشیدن یک گالن بیست لیتری بنزین این خانه را به آتش کشید و قتل دلخراش رمضانعلی 60 ساله و دختر 35 ساله اش به نام مریم را کلید زد.

در این آتش سوزی، پسر سه ساله مریم به نام نیما نیز دچار 40 درصد سوختگی شد اما جان سالم به در برد.

با دستگیری محمد، وی لب به اعتراف گشود و به آتش سوزی مرگبار به خاطر کینه ای که از رمضانعلی داشت اعتراف کرد که پس از بازسازی صحنه قتل های سوزناک این متهم پای میز محاکمه ایستاد.

در جلسه دادگاه پسر رمضانعلی گفت: پدرم چند سال پیش یک دختر افغان به نام محبوبه را به خانه مان آورد تا برای ما کار کند. مدتی بود که محمد که پسر همسایه مان بود به محبوبه علاقه مند شده بود و برای دیدن او به خانه مان رفت و آمد داشت. من و پدرم چند بار به محمد تذکر دادیم دست از مزاحمت بردارد و اجازه دهد پدر محبوبه از افغانستان به ایران برگردد و سپس به خواستگاری محبوبه بیاید اما گوش محمد به این حرف ها بدهکار نبود.

وی ادامه داد: آن شب دراتاق خواب بودم که ناگهان صدای فریادهای خواهرم مریم و پسر خردسالش را از حیاط خانه مان شنیدم. در راه پله ها بودم که صدای انفجار را شنیدم و شعله های آتش همه خانه را فرا گرفت. من و مادر و خواهر کوچکم به کمک همسایه ها نجات پیدا کردیم و بدن های نیمه جان پدرم، خواهرم و نیما به بیمارستان منتقل شد. پدرم همان شب به دلیل شدت سوختگی جان سپرد و مریم یک هفته بعد بر اثر عفونت ناشی از سوختگی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.

این مرد در حالی که اشک می ریخت، گفت: خواهرم سه سال بود که از همسرش جدا شده بود و از پسر خردسالش نگهداری می کرد. خواهرزاده خردسالم که دچار 40درصد دچار سوختگی شده بود، جان سالم به در برد اما حالا زندگی سختی دارد و من و خانواده ام از او نگهداری می کنیم. ما برای محمد اشد مجازات می خواهیم.

در ادامه دادگاه، محمد نیز جرمش را گردن گرفت و انگیزه اش را شکست عشقی دانست.

در پایان جلسه قضات محمد را به دو بارقصاص محکوم کردند و او با تایید قضات دیوان خود را در برابر یک قدمی مجازات مرگ دید.

محمد قبل از اجرای حکم توانست رضایت اولیای دم را جلب کند.

محمد که به زندگی برگشته بود دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

این پسر عاشق پیشه که دو سابقه کیفری در پرونده اش دارد به قضات دادگاه گفت: من واقعا قصد کشتن پیرمرد و دخترش را نداشتم. من هیچ وقت فکر نمی کردم پاشیدن بنزین به خانه آن ها باعث مرگ دو نفر و مجروح شدن پسر خردسال شود.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: من با پرداخت یک میلیارد و پنجاه میلیون تومان به اولیای دم توانستم رضایت آن ها را جلب کنم. من و خانواده ام با سختی این پول را فراهم کردیم و من شرمنده خانواده ام هستم. پنج سال است که در زندانم و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر آزاد شوم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

تحلیل کارشناس/بخشش شمشیر دولبه

دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه

بخشش در فرهنگ ایرانی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. بخشش در جامعه همدلی ایجاد می کند و پیوندهای عاطفی میان اقشار مختلف جامعه را افزایش می دهد. فرهنگ بخشش در جامعه سبب بروز آرامش می شود و افرادی که از این فرهنگ پیروی می کنند اغلب شخصیت های آرامی دارند که پی هر خشم و خشونتی نمی روند.

به طور کلی فرهنگ بخشش از نظر اجتماعی در طول تاریخ پسندیده بوده است اما در مسائل منفی اجتماعی اگر بخششی صورت گیرد باید از این جنبه به آن نگاه شود که افراد خطاکار با روحیه ای سالم و سازنده وارد جامعه می شوند یا خیر؟

به طور مثال وقتی فردی پای چوبه دار به خاطر خلافی که از وی سر زده است مورد بخشش وعفو قرار می گیرد آیا تادیب شده است یا خیر؟ یا این که با بازگشت به جامعه دوباره مرتکب رفتارهای ناپسند خود می شود یا نه؟

بنابراین بخشش مانند شمشیری دولبه است که آثار منفی و مثبتی را به جامعه القا می کند. اگر قرار باشد از فرهنگ بخشش سوءاستفاده شود این روش تبدیل به یک خرده فرهنگ می شود که خیلی از افراد از این خرده فرهنگ در فرصت های منفی سوءاستفاده می کنند و به تزویر، ریا، دروغ و... پناه می برند و این خصوصیات ناشایست را در جامعه حاکم می کنند.

بسیاری از گذشت ها و بخشش ها جنبه منفی داشته و افراد باید طبق قوانین لازم و با پیروی از قوانین دست به بخشش برخی افراد بزنند. از نکات مثبت بخشش و گذشت می توان به انسجام اجتماعی در حد وسیع جامعه اشاره کرد که پیوندهای اجتماعی را گسترش می دهد و سبب می شود اعضای خانواده و همکاران در محیط کاری بیشتر با هم همدلی کنند و از حسادت و رفتارهای ناپسند اخلاقی دور باشند.

بخشش هایی مانند رضایت پای چوبه دار یا بخشش فردی که خلاف کرده است زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند که فرد شخصیتی قانون گریز نداشته باشد و صرفا به دلیل یک اشتباه غیرعمد مرتکب خطا شده و به حبس و مجازات محکوم شده است. از دیدگاه جامعه شناسان افرادی که دارای معنویات هستند و هنوز معنویات در آن ها زنده است و حس معنوی درونی دارند اگر مرتکب جرمی شوند به طور قطع به آن جرم بازنمی گردند و آن رفتار ناپسند را تکرار نمی کنند از این رو بخشیدن حق این افراد به شمار می رود زیرا بر اثر یک حادثه به این مصائب گرفتار شده اند.

در محیط خانواده می توان گفت اگر بخشش در محیط خانواده به شکل یک الگوی رفتاری درآید به طور قطع کمتر شاهد طلاق، فرار فرزندان از خانه، قتل و همسرکشی و ضرب و شتم هستیم. اگر والدین در حق یکدیگر اصول بخشش را رعایت کنند فرزندان این آداب را می آموزند و در محیط های اجتماعی بدون پرخاش و خشونت رفتار می کنند.

انتهای پیام