صیادمنش: غذا، فقط سبزیپلو ماهی مادرم!
مهاجم جوان استقلال به خبرورزشی گفت: ما از طبقه کاملاً معمولی اجتماع هستیم و پدر و مادرم امکاناتی برای بعضی کارها نداشتند که مرا لوس بار بیاورند.
به گزارش خبرورزشی، اللهیار صیادمنش ساده و راحت با خبرورزشی حرف میزد. بازیکن ۱۷ ساله استقلال که امسال قرار است شمع ۱۸ سالگی اش را فوت کند، درباره برنامههای سال جدید و اتفاقات سال گذشته اش با ما حرف زد و البته از علاقه اش به سبزیپلو با ماهی سفید گفت.
* سال نو مبارک! قبل از هر چیز درباره سال ۱۳۹۷ حرف بزن! چطور گذشت؟
خیلی خوب بود. البته اوایلش که در سایپا بازی نمیکردم خیلی خوب نبود. دوست داشتم بازی کنم ولی خب با توجه به سن و سالم کادر فنی نمیتوانست به من اعتماد کند ولی در ادامه وقتی با استقلال هماهنگ کردم و به این تیم آمدم، کلاً زندگیام تغییر کرد.
* از چه نظر؟
خب من در استقلال با اعتمادی که شفر به من داشت بازی کردم و خیلی بیشتر دیده شدم. البته پیش از اینکه به استقلال بیایم از ترکیه پیشنهاد بازی داشتم ولی خودم نمیخواستم با تجربه کم راهی خارج از ایران شوم. من تازه ۱۷ ساله بودم که این پیشنهادات را میگرفتم.
* حالا هم پیشنهاداتی داری؟
بله! ولی با شفر حرف زدهام و او به من گفت هنوز برای پیشرفت و دریافت پیشنهادات بهتر فرصت دارم.
* از خودت بگو! چند خواهر و برادر داری؟
(خنده) هیچی! یکی یکدانه هستم.
* با این حساب خیلی لوس بار آمدهای؟
نه! اتفاقاً ما از طبقه کاملاً معمولی اجتماع هستیم و پدر و مادرم امکاناتی برای این قبیل کارها نداشتند که مرا لوس بار بیاورند.
* خودت را چطور توصیف میکنی؟
خیلی خاکی هستم و مثل خیلی از بچههای ایران یک زندگی معمولی داشتهام.
* اهل هفتسین و مراسم نوروزی هستی؟
البته که هستم. این یکی از قدیمیترین سنتهای ما ایرانی هاست که تفاوتمان با دیگر مردم دنیا را مشخص میکند. از بچگی در این روزها حس و حال دیگری داشتم.
* امسال از پدر و مادرت چه چیزی عیدی گرفتی؟
آنها عیدی نداده عزیز هستند. البته آنها کمکم کردند تا بتوانم در تهران یک واحد آپارتمان رهن کنم. در تهران و در مکانی که باشگاه برایم در نظر گرفته بود خیلی راحت نبودم و ترجیح دادم این کار را انجام بدهم. این هم شد عیدی پدر و مادرم به من.
* تنها زندگی میکنی؟
نه! از روز اول مادرم به تهران آمد و با من زندگی میکند. پدرم هم به ما سر میزند ولی، چون در شمال باشگاه و شاگرد کشتی دارد باید بیشتر آنجا باشد.
* تو به آنها چه چیزی عیدی دادی؟
البته من که قرارداد خیلی کمی در تیم دارم. مقدارش اصلاً قابل توجه نیست و آن را هم هنوز درست و حسابی به من ندادهاند. با این همه فکر نمیکنم هر هدیهای به پدر و مادرم بدهم بتواند گوشهای از محبتها و زحماتی که برای من کشیدهاند را جبران کند. آنها عمر و جوانیشان را صرف رشد و پرورش من کردهاند و این با هیچ هدیهای قابل برگشت و جبران نیست.
* بالاخره باید یک کاری برایشان بکنی.
حتماً! من هم باید بهترین اتفاقات را برای خودم رقم بزنم تا آنها را شاد کنم. میدانم هیچ چیزی به غیر از موفقیت من نمیتواند باعث خوشحالیشان شود. هرچه در توان دارم، میگذارم تا در تیم استقلال و تیم امید بهترین اتفاقات را برای خودم رقم بزنم.
* برنامهات برای سال جدید چیست؟
آرزو دارم با استقلال قهرمان لیگ برتر شوم و با تیم امید هم جواز راهیابی به المپیک ۲۰۲۰ توکیو را بگیرم. میخواهم در هر دو تیم بهترین نمایشهایم را داشته باشم.
* راستی بهترین غذایی که دوست داری، چیست؟
سبزیپلو ماهی مادرم.
* با چه ماهیای؟
سفید یا کفال. هر دو عالی میشود. واقعاً دستپخت مادرم معرکه است و هر قدر میخورم سیر نمیشوم. انشاءا... بتوانم روزی او و پدرم را به بهترین رستورانها ببرم.
* خاطره بدی هم از سال ۹۷ داری؟
همین مصدومیت آخر خیلی اذیتم کرد. دوست داشتم در لیگ قهرمانان آسیا کنار استقلال باشم. البته حتماً قسمتم این بوده و مشکلی از این بابت نیست. همیشه یاد گرفتهام شکرگزار خدا باشم. بقیه اتفاقات سال ۹۷ همگی برایم خوب بوده است.
* سال تحویل چه دعایی کردی؟
اول سلامتی خودم و خانوادهام. بعد هم اینکه بتوانم سال ۱۳۹۸ به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شوم.
* حرف باقیمانده؟
ممنونم. سال نو را به همه ایرانیهای عزیز تبریک میگویم. امیدوارم در سال جدید شاد و تندرست باشند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید