کدخبر :224898 پرینت
16 بهمن 1397 - 18:51

این دختر دانشجو پدر تهرانی اش را به سمت طناب دار هل داد (+عکس)

در دادگاه مرد بنا که متهم است همسرش را کشته، دختر دانشجویش علیه وی شهادت داد و گفت شاهد قتل مادرش بوده است.

متن خبر

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اول فروردین ماه سال ۹۶ به دنبال سقوط زنی میانسال از بالکن خانه اش در خیابان شمشیری در دستور کار ماموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد قرار گرفت. اعظم 46ساله که به بیمارستان منتقل شده بود دو روز بعد جان سپرد و دختر 22 ساله وی پدرش را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد.

به این ترتیب حسین ۵۰ ساله بازداشت شد اما ادعا کرد همسرش از افسردگی رنج میبرده و به همین خاطر خودکشی کرده است.

حسین در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: با همسرم اختلاف داشتم اما من او را نکشتم .زنم عصبی و پرخاشگر بود و از بیماری افسردگی رنج می‌برد. من او را دوست داشتم ولی او خودکشی کرد.

دخترم به خاطر اینکه با ازدواج او با یکی از بستگان مادری اش مخالفت کرده بودم و همیشه در مورد حجاب او سخت گیری می کردم از من کینه به دل دارد و به همین خاطر علیه من شهادت داده است.

در پایان جلسه هیات قضایی پرونده را برای تکمیل تحقیقات به دادسرا برگرداند. با تکمیل تحقیقات بازپرس ،پرونده را لوث تشخیص و پیشنهاد برگزاری مراسم قسامه را مطرح کرد.اما دیروز قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران بار دیگر به این پرونده رسیدگی کردند و حسین از خودش دفاع کرد. در ابتدای این جلسه دختر دانشجوی قربانی گفت:پدر و مادرم همیشه با هم درگیر بودند. حتی به مادرم پیشنهاد داده بودم از پدرم جدا شود اما قبول نمی کرد.مادرم زن مومن و با ایمانی بود و مطمئن هستم خودکشی نکرده است. ولی هرگز در این سالها ندیده بودم پدرم نماز بخواند.

وی درباره نحوه مرگ مادرش گفت: صبح با صدای دعوای پدر و مادرم بیدار شدم. پدرم لباس مادرم را می کشید و او را دور خانه می چرخاند. مادرم از دست پدرم فرار کرد و به اتاق خواب رفت و در را قفل کرد اما پدرم در را شکست. مادرم از ترسش به بالکن فرار کرده بود و من از پشت سر دیدم پدر، مادرم را به پایین پرت کرد و خودش خونسرد روی مبل نشست. من برای پدرم حکم قصاص می خواهم. حتی وقتی مادرم در بیمارستان بستری بود پدرم بالای سر او حاضر نشد.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من همسرم را نکشتم. شب عید بود و برای خرید بیرون رفته بودیم. دختر و پسرم دانشجو بودند و من با بنایی مخارج زندگی مان را تامین می کردم. همسرم می خواست مانتو بخرم اما به او گفتم دست نگه دارد تا بعد از پرداخت شهریه دانشگاه بچه ها برایش مانتو بخرم اما از این موضوع ناراحت شد. وقتی به خانه برگشتیم او بار دیگر حرف خرید مانتو را پیش کشید و عصبانی شد. صبح روز بعد نیز دعوا را از سر گرفت. وقتی درگیری بالا گرفت، به اتاق رفت و در را قفل کرد. من قفل در را شکستم و وقتی وارد اتاق شدم که در بالکن باز بود و پرده آن کنده شده بود. من از بالکن داخل حیاط را دیدم متوجه شدم همسرم خودش را پایین پرت کرده است. دخترم ادعا میکند در بیمارستان بالای سر همسرم نرفته بودم، نرفتم اما من مجبور بودم به شهرستان بروم تا دفترچه بیمه او را تمدید کنم.

وی ادامه داد: من اگر همسرم را کشته بودم از شهرستان به تهران بر نمی گشتم یا گوشی موبایلم را خاموش میکردم. پسرم امروز در دادگاه حاضر نشده چون می‌داند من قاتل مادرش نیستم. دخترم تحت تاثیر حرف های خانواده مادری اش قرار گرفته و برایم قصاص خواسته است.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.