تارهای موی مرد قاتل در دستان نوعروس تهرانی بود!
مرد جوان که حکم قصاص اش در دیوان عالی کشور تایید نشده بود برای دومین بار به اتهام قتل همسرش پای میز محاکمه ایستاد و گفت بی گناه است.
به گزارش رکنا، محمدرضا 35 ساله متهم است پانزدهم آبان 89 همسر 22 ساله اش به نام منظر را در خانه شان در یافت آباد تهران با ضربه های متعدد چاقو کشت. خونسردی این مرد پس از کشته شدن همسرش شک پلیس را برانگیخت و وی به عنوان نخستین مظنون دستگیر شود. او در بازجویی ها حرف های ضد و نقیضی مطرح کرد و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه محمدرضا خود را بی گناه خواند و گفت: من و همسرم اختلافی با هم نداشتیم و نمی دانم چه کسی و با چه انگیزه ای همسرم را کشته است.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده محمدرضا را به قصاص محکوم کرد. اما حکم صادره در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و مهر تایید نخورد. بدین ترتیب پرونده محمدرضا برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل شد خواهر و برادرهای قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای دامادشان به اتهام قتل اشد مجازات خواستند.
خواهر منظر به هیات قضایی گفت: خواهرم همیشه با من درد دل می کرد. او گفته بود با شوهرش اختلاف دارد. آخرین بار هم وقتی با من تماس گرفت صدایش گرفته و مشخص بود گریه کرده است. شوهر خواهرم او را تهدید کرده بود که نباید درباره اختلاف هایشان به ما حرفی بزند. بعد از قتل خواهرم و سه ماه بعد از فک پلمپ خانه وقتی من، خواهر و برادرهایم به خانه خواهرم رفتیم بین مبل خانه حلقه ازدواج خواهرم را پیدا کردیم. ما زیر مبل را گشتیم و پیراهن خونی محمدرضا را که زیر صندلی جاسازی شده بود پیدا کردیم. باورکنید این همان پیراهنی بود که یک روز قبل محمدرضا آن را به تن داشت. ما شک نداریم که محمدرضا خواهرمان را کشته و به همین خاطر برای او قصاص می خواهیم.
سپس متهم پشت تریبون دفاع ایستاد و بار دیگر ادعای بی گناهی اش را مطرح کرد. این مرد گفت: من و همسرم هشت ماه بود که با هم ازدواج کرده و اختلاف خاصی نداشتیم. من به چند نفر مشکوک هستم و از دادگاه می خواهم تا این افراد مظنون را بازداشت کند.
وی ادامه داد: من شخصیت خونسردی دارم و همین موجب شد تا از سوی پلیس بازدشت شوم و حالا نزدیک شش سال است که بی دلیل در زندانم. من واقعا همسرم را نکشتم و تارهای مو کشف شده در دستان همسرم هم با موهای من مطابقت نداشته است.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید