کدخبر :211036 پرینت
16 فروردین 1397 - 23:43

مرگ فجیع مرد خائن در اتاق خواب

مادری که با همدستی دختر و پسرش، پدر خانواده را کشته بود با نقض حکمش در دیوان عالی کشور جنایت را به گردن پسر نوجوانش انداخت.

متن خبر

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سی و یکم مرداد 92 به دنبال پیدا شدن جنازه ابراهیم 46ساله در بیابان های رمز آباد در دستور کار پلیس قرار گرفت.

تحقیقات آغاز شده بود که عصمت40ساله، همسر ابراهیم لب به اعتراف گشود و به کشتن وی با همدستی دختر 20ساله اش با نام روناک و محسن پسر 16ساله اش اعتراف کرد.

اما این زن وقتی درشعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد، جنایت را گردن پسرنوجوانش انداخت و ادعا کرد پسرش به خاطر اختلاف های دنباله دار پدر و مادرش دست به جنایت زده است.

در جلسه دادگاه عصمت منکر دست داشتن در جنایت خانوادگی شد و گفت: با آنکه شوهرم با زنان زیادی در ارتباط بود و به من و فرزندانم خرجی نمی داد، ولی من با او اختلاف زیادی نداشتم و هیچ وقت تصمیم به قتل او نگرفتم. پسرم خودش به تنهایی نقشه قتل پدرش را کشید و اجرا کرد. شوهرم صبح زود بیدار شده بود که محسن از پشت سر به او حمله کرد و گلویش را گرفت. سپس با چاقو چندین ضربه به شکم او زد. وقتی شوهرم جان سپرد من، محسن و دخترم از ترس جنازه را به بیابان های رمزآباد بردیم و آنجا رها کردیم.

وی ادامه داد: من تحت تاثیر حرف های پسرم قرار گرفته بودم و به او قول دادم اگر پلیس به ماجرا پی برد همدستی در قتل را گردن بگیرم. من برای نجات پسرم از قصاص، به دروغ گفتم که چندین ضربه چاقو به شوهرم زده ام. اما حالا می گویم بی گناهم.

سپس محسن نیز که در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شد خودش را عامل قتل پدرش معرفی کرد.

این پسر گفت: به خاطر رفتارهای بد پدرم نقشه قتل را کشیدم و خودم به تنهایی آن را اجرا کردم. مادر و خواهرم در این ماجرا دستی نداشتند. آنها برای اینکه من را از مجازات قصاص رها کنند به دروغ به همدستی در قتل اعتراف کردند.

وقتی نوبت دفاع به روناک رسید وی گفت: دانشجوی ترم سوم رشته حقوق بودم که برادرم پدرم را کشت و من هم به زندان افتادم اما دستی در این قتل نداشتم.

وی افزود: صبح با صدای فریاد پدرم از خواب بیدار شدم و دیدم که پدر و برادرم با هم درگیر هستند. محسن گلوی پدرم را گرفته بود و سپس چند ضربه چاقو به او زد. بعد از قتل، برادرم گریه کرد و از من و مادرم خواست تا همدستی با او را گردن بگیریم. ما هم به خاطر نجات برادرم به مشارکت در قتل اعتراف کردیم.

در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده ، عصمت را به قصاص و محسن را طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی جدیدکه امتیازی نسبت به قانون پیشین برای محکومان زیر 18 سال که ماهیت جرم انجام شده ویاحرمت آن را درک نکرده اند ویا درکمال عقل آنها شبهه وجود دارد در نظر گرفته است، به پرداخت دیه و 5 سال زندان محکوم کرد. روناک نیز به اتهام معاونت در قتل به 3 سال زندان محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت ولی تایید نشد. به این ترتیب پرونده برای از سرگیری تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. اما با توجه به اینکه محسن هنگام قتل نوجوان بوده پرونده به شعبه اطفال دادگاه کیفری فرستاده شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه چهارم به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل شد محسن روبه روی هیات قضایی ایستاد و گفت: از بد رفتاری های پدرم خسته شده بودم. شب قبل از این ماجرا او بار دیگر سر غذا با مادرم درگیر شدم او با زنان زیادی در ارتباط بود و قصد داشت مادرم را طلاق دهد. صبح که بیدار شد قصد داشتم او را تهدید کنم تا دست از بد رفتاری بردارد. به همین خاطر برای ترساندن او چاقو برداشتم اما پدرم شروع به داد و فریاد کرد که با هم درگیر شدیم و من چند ضربه چاقو به او زدم. وقتی مادرم بیدار شد و سعی کرد مانع درگیری شود یک ضربه چاقو هم به دست او زدم.

سپس عصمت نیز حرف های قبلی اش را تکرار کرد و گفت بی گناه است و به خاطر پسرش به مشارکت در قتل اعتراف کرد. روناک نیز گفت: وقتی پدر و برادرم با هم درگیر شدند من از هوش رفتم و دستی در این ماجرا نداشتم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا ر ای صادر کند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.