راز ارتباط های پنهانی المیرا زن شوهردار با همکار 27 ساله اش
زن جوان زمانی که با همکارش طرح دوستی میریخت تا از پشت پرده زندگی همسرش با خبر شود، نمیدانست این آشنایی به قیمت جان خود و دختر هشت سالهاش تمام میشود.
به گزارش رکنا، دراین جنایت هولناک که بامداد دوشنبه در یکی از محلههای مشهد رخ داد، مرد جوان پس از ورود به ساختمان چهار طبقه، خانه زن مورد علاقهاش را با بنزین به آتش کشید و گریخت.
ساعت چهار بامداد دوشنبه 23 اسفند، ساکنان ساختمانی در یکی از محلههای مشهد، با مشاهده شعلههای آتش و دود غلیظ که ساختمان را فراگرفته بود، وحشتزده بیرون دویده و از آتشنشانی و پلیس کمک خواستند. این درحالی بود که صدای فریاد کمک خواهی زوج جوان ساکن طبقه دوم به گوش میرسید.
دقایقی بعد و همزمان با حضور آتشنشانها، شعلههای سرکش آتش خاموش شد و امدادگران ضمن نجات حادثه دیدگان، خیلی سریع وارد آپارتمان مورد نظر در طبقه دوم شدند. اما پس از ورود به خانه با پیکرهای سوخته زن جوان و دختر هشت سالهاش در اتاق خواب روبهرو شدند. در ادامه نیز مشخص شد شوهر این زن دقایقی پس از آتشسوزی خود را از پنجره به بیرون پرتاب کرده و نجات یافته بود.
بدینترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل مشهد و تیم تحقیق اعلام شد. در نخستین بررسیهای کارشناسها مشخص شد آتشسوزی عمدی بوده و فرد ناشناسی شبانه وارد مجتمع شده و با ریختن بنزین مقابل آپارتمان المیرا، آنجا را به آتش کشیده و از محل گریخته است.
درادامه تحقیقات جنایی، کارآگاهان به چند نفر مظنون شده و به بازجویی از آنها پرداختند. نخستین مظنون طلبکار شرور شوهر المیرا بود. مرد خشنی که مدتی قبل به شوهر المیرا نه میلیون تومان قرض داده اما وی قادر به پرداخت بدهیاش نبود. بنابراین تحقیقات تخصصی از مرد طلبکار در دستور کار قرار گرفت اما کارآگاهان مطمئن شدند او در این جنایت نقشی نداشته است.
از سوی دیگر یکی از اقوام المیرا در جریان تحقیقات به بازپرس احمدینژاد گفت: «المیرا از مدتی قبل به همسرش شک کرده بود. به همین دلیل از همکارش که حسابدار شرکت بود خواست تا شوهرش را تعقیب کند. پیام هم با پلیس بازی سعی میکرد بفهمد که همسر المیرا با چه کسی در ارتباط است. پلیس بازیهای المیرا و پیام تمامی نداشت. المیرا در نقش یک کارآگاه سرنخهایی را به پیام میداد و مرد جوان هم آنها را بررسی میکرد و در این مدت از زندگی المیرا اطلاعات زیادی به دست آورد. »باتوجه به اطلاعات بهدست آمده، پیام برای تحقیقات به دادسرا احضار شد. زمانی که مرد 27 ساله در مقابل بازپرس جنایی ایستاد اظهاراتی مطرح کرد که از نظر بازپرس جنایی مشکوک به نظر میرسید. اما مرد جوان منکراطلاع از جنایت بود و همچنان اصرار داشت که در ماجرا نقشی نداشته است.
سرنخی برای اثبات جنایت
کارآگاهان در بازرسی از محل حادثه ظرف بنزینی بهدست آوردند که توسط عامل جنایت به آن محل منتقل شده بود. از سویی در بررسیها مشخص شد که پیام خانه مجردی داشته که این موضوع را از بازپرس و پلیس مخفی نگه داشته است. بلافاصله به دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان به خانه پیام رفته و در تحقیقات از همسایهها دریافتند که ظرف بنزین کشف شده در محل جنایت متعلق به پیام بوده است.
باتوجه به مدارک بهدست آمده تحقیقات فنی از متهم آغاز شد، تا اینکه در نهایت مرد جوان به قتل ناخواسته اعتراف کرد و گفت: «المیرا همکارم بود و وقتی از سوء ظنها به همسرش گفت و از من کمک خواست، تصمیم گرفتم کمکش کنم. المیرا مانند خانم مارپل همه چیز را درباره شوهرش موشکافی میکرد و من هم موارد اعلام شده از سوی او را بررسی میکردم. بعد از مدتی المیرا از من خواست که شوهرش را بترسانم. او نقشه آتشسوزی را طراحی کرد و من هم اجرا کردم. قصدم کشتن نبود و فقط یک اتفاق باعث این ماجرا شد.
درحالی که مرد جوان چنین ادعایی را مطرح کرد، در تحقیقات مشخص شد که المیرا از چندی قبل ارتباطش را با پیام کم کرده و تصمیم داشت که با او قطع رابطه کند. این درحالی است که تیم جنایی احتمال میدهند پیام به منظور ترساندن المیرا برای ادامه رابطه یا انتقامگیری از او دست به چنین جنایتی زده باشد. در حال حاضر تحقیقات جنایی برای برطرف شدن سایر ابهامهای موجود در پرونده ادامه دارد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید