سرمایهگذاری علمی با سود چند صد برابری همراه است
عباس اخوان سپهی* - تجاری سازی در زمینه کارهای مرتبط با حوزه فعالیت هایی چون زیست پالایی یا استفاده از میکروارگانیزم ها در پاکسازی آلودگی های آب و خاکرا در بر می گیرد و به دلیل گسترش زندگی صنعتی، تولید نفت، فراورده های نفتی و حشره کش ها در حال گسترش است. ما می توانیم از میکرو ارگانیزم های بومی استفاده کنیم که به تنهایی یا به صورت چند میکروب با هم این ترکیبات سخت مثل نفتالین، بنزین و گازوییل را تجزیه می کنند. بنابراین یکی از کاربردهای بیوتکنولوژی میکروبی می تواند زیست پالایی باشد.
یکی از کاربردهای دیگر که در حال حاضر در مرحله تجاری سازی قرار دارد، آبشویه میکروبی است. ما شرکت ثبت شده داخلی داریم که در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرده و در ابتدای راه است.
از دیگر موارد قابل تجاری سازی می توان به فروشویه زیستی معادن اشاره کرد. ما می توانیم ضمن استخراج معادن گران بهایی مثل مس، طلا، اورانیوم، نقره، پلاتین... که اینها معمولا محصول هستند، از روش های شیمیایی یا زیستی استفاده کنیم. برای این منظور در حال حاضر میکروبی داریم که با تولید اسید سولفولیک به ما کمک می کند. این میکروب در یک محیط به شدت اسیدی می تواند رشد کند، بنابراین می تواند موجب شود طلا از سایر عناصری که آن را احاطه کرده اند مثل گوگرد جدا شده و در استخراج معادن به ما کمک کند.
یکی از کاربردهای دیگری که در بیوتکنولوژی می توان از آن بهره گرفت، تولید میکروب هایی هست که برای ما استارتر ماست و پنیر تولید می کنند. برای مثال شرکت هایی مثل پگاه و پاک برای شرکت های خود استارتر نیاز دارند، چیزی که باعث شود شیر دَلَمه و به ماست و پنیر تبدیل شود. اگر در خانه بخواهید ماست درست کنید، یک قاشق ماست به شیر اضافه می کنید دور ظرف را می پوشانید و ماست تهیه می شود. آن یک قاشق ماست استارتر شماست. امروزه استارترهایی برای ماست های طعم دار، رژیمی، میوه ای و... ساخته شده که تهیه این استارترهای مختلف را میکروب ها انجام می دهند. همچنین پنیرهای مختلف از جمله تبریز و فتا و... تولید می شود که طعم و مزه دادن و نوع پنیر استارترهایی را نیاز دارد که متاسفانه در کشور ما وارداتی است. در این زمینه میکروبیولوژیست ها، مهندسین صنایع غذایی و اساتید میکروبیولوژی دنبال همکاری هستند تا این استارتر را تولید کنیم.
تولید آنزیم های میکروبی یکی دیگر از کاربردهای حوزه کاری ماست که قابلیت تجاری سازی دارد، است. آنزیم فرآورده میکروبی، پروتئینی است که موجب تسریع یک واکنش می شود. دَلَمه شدن شیر فرآیندی است که با ترشح آنزیم توسط میکروب ایجاد می شود. آنزیم های دنیا 60درصد در شوینده ها مصرف می شود. در این زمینه کار تیمی آغاز شده که قصد تولید آنزیم های شوینده را دارند. اما هنوز وارد بازار نشده است.
دیگر، آنزیم هایی است که میکروب ها تولید می کنند و در شفاف کردن آبمیوه ها استفاده می شود. آنزیم فکتینال و آنزیم سلولز، آنزیمی هستند که با هم آبمیوه ها را شفاف می کنند. در بازار دو نوع آبمیوه شفاف و کدر موجود است. شفاف ها نوعی هستند که پرسیل و سلولز موجود در آبمیوه را تجزیه می کنند و آبمیوه شفاف می شود. این در حالی است که آبمیوه را اگر خود افراد در خانه تهیه کنند رسوب دارد و شفاف نمی شود. این میکروب ها باعث تجزیه شدن چنین رسوباتی می شوند.
از کاربردهای دیگری در این حوزه که می تواند تجاری سازی شود، تولید برق به وسیله میکروارگانیزم هاست. در حال حاضر زباله در کشور ما یک تهدید است. اما در بسیاری از کشور های دنیا مثل فندلاند زباله را می خرند. چرا؟ چون زباله را به برق تبدیل می کنند. در این فرآیند میکروبی به نام ژئوباکتر، از ضایعات به عنوان مواد غذایی استفاده می کند و آن را به الکتریسیته تبدیل می کند.
یکی از کاربردهای دیگر بیوتکنولوژی میکروبی استفاده از میکروب ها به عنوان کود بیولوژیک است. در کشاورزی کود و سم استفاده می کنیم که رشد گیاهان زیاد شود، ولی در حقیقت نوعی آلودگی زیست محیطی را به محیط اضافه می افزاییم. ترکیبات شیمیایی در طبیعت پایدار است و از بین نمی رود. زمانی کود حیوانی مورد استفاده قرار می گرفت، اما به علت آلودگی ممنوع شد. پس از آن کود شیمیایی در بازار عرضه شد که آن هم برای محیط مسمومیت دارد. در حال حاضر بحث کودهای بیولوژیک در بازار مطرح شده و دنیا توجه خود را به کودهای بیولوژیک داد. یعنی ما میکروبی تولید کنیم که فرمول نامحلول خاک را به محلول تبدیل کند. میکروبی داریم که ازت موجود در هوا را به ترکیبات ساده و قابل جذب برای گیاه تبدیل می کند. کودهای بیولوژیک یکی از جنبه هایی است که توسط شرکت کارا در کشور ما تجاری شده است. میکروب هایی داریم که ویتامین B12 تولید می کنند. طرح نیمه صنعتی این طرح به سازمان صنایع نوین ارائه شده است.
تولید بایودیزل و بایو اتانول قابلیت تجاری سازی دارد. خیلی از کشورها به جای این که برای ماشین ها از سوخت بنزین استفاده کنند از ضایعات گیاهان به وسیله تخمیر اتانول تولید می کنند. تخمیری که میکروارگانیزم ها مثل مخمر در آن نقش دارند و آن را به فرآورده الکلی تبدیل می کنند. مثلا در کشور برزیل خودروهای آنها نمی توانند بنزین سوز باشند و تنها از سوخت اتانول استفاده می کنند. این امر باعث صرفه جویی می شود. در کشور ما چند پایلوت نیمه صنعتی در این زمینه احداث شده است، اما چون ما نفت و بنزین ارزان در کشور استفاده می کنیم، توجه به انرژی های نو کم است.
آخرین آیتمی که می توانم به آن اشاره کنم بایوگاز (BIOGAZ) است. در شکمبه نشخوارکنندگان تعداد زیادی از نوعی میکروارگانیزم به نام متان و ژن ها وجود دارند که گاز متان تولید می کند. اینها در شکمبه نشخوارکنندگانی مثل اسب، گاو، شتر و... هست که از تفاله اینها می شود در کشتارگاه ها استفاده کرد. در چین و هند حدود دو میلیون تانک بیوگاز در مناطق روستایی و دورافتاده هست که محتویات شکمبه را با بقایای دیگر مخلوط کرده و در تانک های دی هوازی در گوشه ای در خانه های خود ذخیره می کنند (این اتفاق در آپارتمان نمی تواند رخ دهد). در محیط دی هوازی شده، تخمیرصورت می گیرد، از محتویات بی مصرف شکمبه گاز متان تولید می شود. این را برای روشنایی و پخت و پز مناطق روستایی استفاده می کنند. اینها همه بایوفیول هستند، هم بایو الکتریسیته ای که اشاره کردم و هم بایو اتانول و هم بایو گاز، جزو بایو فیول یعنی انرژی های زیستی، انرژی های سبز، انرژی های دوستدار طبیعت هستند.
در کشور ما تحقیقات شروع شده است، قدم های نیمه صنعتی هم برداشته شده، اما تا وقتی که نفت و گاز در کشور ما ارزان است، نمی توان به چنین جنبه هایی خیلی امیدوارم بود. اما در جنبه هایی مثل تولید ویتامین ها، تولید آنتی بیوتیک ها و آنزیمها، محققان کشور ما انرژی خوبی گذاشته اند و من فکر می کنم در چند سال آینده اگر معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری حمایتی که به صورت قطعی پایه گذاری کرده است را ادامه دهد موفقیت آمیز خواهد شد.
در برخی ازصنایع باید روی محصولات خرد و برخی موارد بر روی صنایع کلان باید سرمایه گذاری کرد. برای مثال دارو در یک فرمانتور پنج لیتری هم انجام می شود. مثلا یک گرم دارو در سال نیاز داریم. اما برای کار تولید آنزیم که فقط شرکت تاید سالیانه نیاز به دو تن آنزیم دارد، نیاز به حجم گسترده فرمانتورهای پنج و ده هزارلیتری است. اینجا باید اقلا چند شرکت کوچک برای قدمی بزرگ ادغام شوند. برای تولید آنزیم ها، بایودیزل و بایواتانول باید شرکت های بزرگ همراه با مشارکت دولت به تولید و اجرای کار بپردازند.
وزیر بهداشت، صبح وزیر است و عصر که جلسه هیئت دولت و سفر استانی نداشته باشد، به مطب خود می رود. هیچ عیبی هم در این کار نیست. اما اگر یک استاد دانشگاه یک تولید و فعالیت تجاری ای انجام دهد در جامعه بد می دانیم. باید این فرهنگسازی صورت گیرد تا اساتید بتوانند در شرکت های خصوصی تجاری فعالیت کنند. هیچ عیبی ندارد من صبح دانشگاه باشم و عصر در شرکتی فعالیت کنم که تجاری است و دردی از مردم جامعه را درمان می کند. اتفاقا این مسئله حمایت معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری را می خواهد که هم فرهنگسازی آن توسط کمیته اطلاع رسانی و هم حمایت های مادی و معنوی صورت گیرد. من محصولی را تولید می کنم، اگر به شرکت های صنعتی مراجعه کنم همانطور که آهن را تجارت می کنند با من هم برخورد می کنند، اما معاونت هنری "های تک" را می شناسد، معافیت های مالیاتی مخصوص را وضع می کند. شرکت های دانش بنیان نباید مالیات دهند. وام هایی که می دهند مراحل مختلفی برای بازپرداخت دارد. صندوق های ریسک پذیر ایجاد شده است. اینها همه باعث می شود من محقق با این که می دانم سرمایه کافی ندارم، بدانم حمایت های معاونت هست و جلو می روم. قبلا باید 500 میلیون تومان و یک میلیارد داشتم تا قدم به راه می گذاشتم، اما امروزه با حمایت های معاونت علمی فناوری می توان به جلوحرکت کرد.
شرکت های خصوصی در صورتی می توانند موفق باشند که همان اساتید دانشگاه ها موسس آن شوند. چرا که هدف آنها صرف تجارت نیست، تجارت علمی است. شرکت های خصوصی دو دسته هستند، یکی آنها که محصولات را از کشورهای دیگر وارد و بسته بندی و در اجزای کوچک تر عرضه می کنند، طرف صحبت من چنین شرکت هایی نیستند چون آنها بیزینس من هستند. در این شرکت ها شخصی سرمایه دارد و بیشتر کار مونتاژ انجام می دهد و حواسش به بازار برای کسب درآمد است، اما عضو هیئت علمی دانشگاه اگر با توجه به نیاز کشور محصولی را تولید کرد، به طور حتم بازار را هم می تواند به دست گیرد و در این کار سود کافی هم به دست می آورد.
ایجاد شرکت های خصوصی خاص تکنولوژِی، بسیار مفید است مشروط بر این که پایه گذار این شرکت ها افراد علمی باشند. همچنین از وجود اعضای هیئت علمی دانشگاهها و فارغ التحصیلان لیسانس به بالای دانشگاه نیز بهره بگیرند .
یکی از دوستان در شرکتی کار می کرد که متوجه آلوده بودن آرد کیک سازی تولید شده در شرکت شده بود. او پس از اطلاع رسانی به مقامات بالادستی از شرکت اخراج شد. چون تفکر در این شرکت فقط سودبود. اما وقتی تفکر شما فقط سود نبوده و علمی باشد، وقتی مسئول فنی می گوید آرد آلوده است، می پذیرید و آردها را از رده خارج می کند. نه این که این فرد را بیرون کند. این تفاوت تفکر تجاری و علمی است. از نظر من شرکت های خصوصی در تجاری سازی فناوری و علم نقش بسیار پررنگی را می توانند ایفا کنند، به شرطی که افراد علمی مسئول آن باشند. ضمن این که هر دو سال یک بار محصول جدید وارد بازار کنند و حداقل 30 درصد درآمد آنها محصول دانش بنیان باشد.
معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری باید ضمن این که به افراد وام می دهد، باید در تاسیس شرکت ها مشارکت کند. در حال حاضر سهامداران دولتی به شرکت های بزرگ ورود پیدا کرده اند. بسیاری از اعضای هیئت علمی ما قدرت ریسک پذیری برای ورود مستقیم به عرصه تجارت را ندارند. اما اگر دولت مشارکت نسبی در این زمینه داشته و دست بخش تکنولوژی را آزاد بگذارد، کارهای کلان صورت می گیرد. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم مجموعه موفقی در تولید آنزیم در دنیا ارایه دهیم باید مجموعه های دولتی مثل ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و دیگر سازمان ها ورود پیدا کنند تا بخشی از تکنولوژی داخلی باشد و هرجایی که نیاز بود انتقال تکنولوژی از شرکت های آنزیم ساز بزرگ دنیا داشته باشیم. در این مشارکت سهم تکنولوژی 30درصد، اما حمایت مالی هفتاد درصد است.
دولت می تواند برای شروع مشارکتی با این شرکت ها انجام دهد و دست آنها را بگیرد و پس از مدتی خودش را کنار بکشد. اگر هم می خواهد ورود پیدا نکند باید مجموعه های دیگر که سرمایه گذار هستند را به این کار ترغیب کند.
* رییس دانشکده علوم و فنون دریایی دانشگاه آزاد اسلامی (منبع: isti.ir)
افزودن دیدگاه جدید