کدخبر :537 پرینت
24 مهر 1390 - 18:53

مرتضی حیدری: بعضی وقت‌ها با لبخندم پاسخ مهمان را می‌دهم

متن خبر

مرتضی حیدری چهره آشنای خبر و گفت‌وگو  می‌گوید: مخاطب می‌فهمد لبخندی که من می‌زنم راست است یا مصنوعی، می‌فهمد که من جلوی دوربین فیلم بازی می‌کنم یا صادقانه حرف می‌زنم گاهی پیش آمده که در برنامه خودمان مهمان پاسخی به سؤال نمی‌دهد که من به هر دلیلی نمی‌توانم به او چیزی بگویم ولی بعداً از مردم می‌شنوم که می‌گویند فلانی با نگاهت به او گفتی بی‌خود کردی!

 

به گزارش سیتنا به نقل از سیاست نامه حیدری که مدتی است به واسطه فضای برخی از گفت و گوهایش با دکتر احمدی نژاد مورد انتقاد اهالی رسانه قرار گرفته است در این گفت‌وگو می‌گوید که تمام تلاش صداوسیما طی سال‌های گذشته معطوف به حمایت از دولت بوده است. در ادامه بخش‌هایی از این گفت و گو را می خوانید:

 

*آقای دکتر احمدی نژاد را بنده از زمانی‌که شهردار تهران بودند می‌شناسم. چون آن موقع من چند مصاحبه با ایشان داشتم و همینطور در انتخابات ریاست جمهوری هم با ایشان مصاحبه گرفتم، بعد از این که رئیس‌جمهور هم شدند با ایشان مصاحبه‌هایی داشتم، البته قبل از این که وارد شهرداری تهران شوند یادم می‌آید نخستین مکالمه تلفنی من با ایشان زمانی بود که هنوز شهردار نشده بودند و ما یک برنامه‌ای داشتیم در زمینه حمل و نقل و ترافیک که یکی از دوستان دکتر را معرفی کرد و من زنگ زدم و با ایشان صحبت کردم که بیایند و در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو به عنوان کارشناس و یک استاد دانشگاه صحبت کنند که نیامدند، خیلی هم اصرار کردم ولی نیامدند و دلیلش را هم نگفتند ولی به هرحال شاید سابقه آشنایی بیشترمان برگردد به زمان شهرداری و بعد هم الآن!

 

*در سال 84 کاندیدایی که در دور اول من به او رأی دادم اصلاً به دور دوم نرسید. من در دور اول به آقای دکتر لاریجانی رأی دادم و اگر دور دوم هم می‌آمدند حتماً به ایشان رأی می‌دادم، به دلیل این که سال‌ها با ایشان در سازمان کار کرده‌ام و با تفکرات، دیدگاه و توان مدیریتی ایشان آشنا هستم.

 

*ما نه به لحاظ شرعی و نه قانونی و عرفی هیچ‌گونه حقی نداریم تا از رسانه ملی برای دفاع و یا حمایت از نامزدی استفاده کنیم و اگر کسی این کار را انجام دهد نشان می‌دهد که پختگی لازم را برای اجرای حرفه‌ای ندارد و اگر چنین چیزی از من استنباط شده واقعاً متأسفم ولی همیشه سعی کردم که از کسی حمایت نکنم، چون بالاخره شما در تلویزیون یا رادیو فرقی ندارد، به عنوان نماینده 70 میلیون ایرانی نشسته‌اید، به محض این که شما یک رفتار حمایت گونه از فردی را از خودتان نشان دهید، یک تعداد را از خودتان جدا کرده‌اید و درحق یک تعداد اجحاف کرده‌اید و این حق را شما به عنوان یک مجری تلویزیون نباید به خودتان بدهید و اگر بدهید یعنی رفتار غیرحرفه‌ای کرده‌اید.

 

*مخاطب می‌فهمد لبخندی که من می‌زنم راست است یا مصنوعی، می‌فهمد که من جلوی دوربین فیلم بازی می‌کنم یا صادقانه حرف می‌زنم گاهی پیش آمده که در برنامه خودمان مهمان پاسخی به سؤال نمی‌دهد که من به هر دلیلی نمی‌توانم به او چیزی بگویم ولی بعداً از مردم می‌شنوم که می‌گویند فلانی با نگاهت به او گفتی بی‌خود کردی! ببینید مردم اینها را تشخیص می‌دهند، من به نظرم رسانه‌ها به هیچ وجه نیاز ندارند دروغ بگویند، رسانه‌ها باید به اصول حرفه‌ای کار خبری برگردند، اگر این کار را بلد باشند هم می‌توانند سیاست‌ها و اهدافشان را محقق کنند و هم می‌توانند اعتماد مخاطب را جلب کنند.

 

*آنچه که به صدا وسیما مربوط می‌شود، به اعتقاد بنده این سازمان بشدت از دولت حمایت کرده در این چند سال، چه در خبر و چه در برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی و فرهنگی دیگر، یعنی جهت صداوسیما قویاً حمایت از دولت است، اما شما فرض کنید در یک رسانه‌ای که 30 شبکه استانی دارد و ده‌ها شبکه رادیویی و برون مرزی و ملی دارد و 24 ساعته فعالیت دارند ممکن است نقدهایی هم صورت بگیرد که این به معنای حمله به دولت نیست، شما باید برآیند را نگاه کنید، من می‌توانم تعهد بدهم که واقعاً بیش از 98 درصد ظرفیت صدا و سیما در سال‌های اخیر در جهت حمایت از دولت و تبیین برنامه‌های دولت در تمام حوزه‌ها بوده است، ممکن است نقدی به یک مطلبی شده باشد اما حتماً فضای پاسخگویی به آن نقد هم وجود داشته است.

 

*ما باید همیشه شخصیت حقیقی و حقوقی افراد را از یکدیگر جدا کنیم، ما در هیچ کسوت و در هیچ مقامی حق نداریم به کسی توهین کنیم، هر انسانی در جای خودش محترم است، حداقل این است که این آدم پدر یک خانواده است یا مادر یک خانواده است. بنابراین یک شخصیتی دارد، بنابراین شخصیت حقیقی افراد بسیار محترم است و حتماً هیچ کس نه به لحاظ حرفه‌ای، نه به لحاظ قانونی و نه به لحاظ شرعی و حقوقی، حق ندارد به شخصیت و منش افراد توهین کند، آنچه که می‌تواند مورد نقد و سؤال قرار بگیرد شخصیت حقوقی، سیاست‌ها و رفتارهای متناسب با اختیارات و مسئولیت‌های آن آدم است.

 

*امیدوارم که ما به آن پختگی برسیم که حزب داشته باشیم اما نه حزب خلق‌الساعه یا حزب خودساخته و احزاب به معنای واقعی داشته باشیم که اساس‌نامه و مرامنامه داشته باشند و کار حزبی کنند و آدم‌سازی کنند تا وقتی دولت دستشان افتاد یا به حاکمیت رسیدند سرگیجه نگیرند که چه کار باید انجام دهند که این شامل دولت های قبلی هم می شود آن وقت خیلی مواضع روشن می شود.

 

*من چه در دولت‌های قبلی و چه در دولت فعلی پیشنهادهای مختلفی برای فعالیت داشتم، اما هر چه با خودم فکر کردم دیدم که علایق و توانمندی‌ها و کارآیی من به مراتب بیش از پیشنهاداتی است که به من شده و بنابراین محکم سر جای خودم نشسته‌ام و خواهم نشست، به دلیل اینکه هم از کارم لذت می‌برم و هم کارم را دوست دارم و هم احساس می‌کنم در کارم نه خیلی زیاد ولی تاحدی موفق بوده ام و دارم خودم را تربیت می‌کنم تا در کارم وسیع‌تر و عمیق‌تر فعالیت داشته باشم، برای همین خیلی پرهیز دارم از اینکه وارد مشاغل دیگر شوم.

 

*مسئولان در ایران یا کار دیگری بلد نیستند و یا ایثارگونه کار می‌کنند و شاید یکی از دلایل این که من هیچ مسئولیتی را تا به حال قبول نکرده‌ام این است که خودم را آدم 6 صبح تا 12 شب نمی‌بینم تا دائماً از این جلسه به جلسه دیگر بروم.

به نظر من ملاک ارزشگذاری به یک مدیر دولتی این است که اگر در دولت نباشد آیا بخش خصوصی حاضر است به او کاری بدهد یا نه؟ ملاک اصلی میزان اعتبار یک نفر در بخش خصوصی است وگرنه با پول و امکانات دولت، همه می‌توانند مدیر باشند!

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.