کدخبر :305207 پرینت
09 مرداد 1403 - 17:52

نجاست سگ در کجای قرآن آورده شده است؟

احکام اسلام از دو منبع قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) بدست می آید و ایندو در کنار یکدیگر هستند. نجاست سگ نیز مانند بسیاری از احکام دین، در روایات آمده است.

متن خبر

به گزارش سیتنا، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در جدیدترین مطلب فقهی خود به بررسی موضوع حکم نجاست سگ در قرآن پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

پرسش: در کدام آیه از قرآن، حکم نجاست سگ بیان شده است؟

پاسخ: مسئله نجاست سگ یکی از مسائل فقهی است که در جامعه امروزی اطلاع از چگونگی آن برای بسیاری حائز اهمیت شده است. و پرسش‌های زیادی در این زمینه مطرح می‌شود. از جمله این پرسش‌ها این است که آیا در قرآن سخن از نجاست سگ وجود دارد؟ اگر سگ نجس هست پس چرا در قرآن از نجاست سگ سخنی نیامده است؟ آیا نجس دانستن سگ سبب نادیده گرفتن حقوق سگ به‌عنوان یک حیوان نمی‌شود؟ مگر می‌شود سگ با این وفاداری‌اش نجس باشد؟ قرآن بانام بردن از سگ اصحاب کهف، از این حیوان تمجید کرده است و ...

سگ در قرآن

در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن به میان آمده است که عبارت‌اند از:

1. سگ اصحاب کهف

خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنین می‌فرماید: «...سگشان بر آستانه‌ی غار، دو دست خود را دراز کرده بود.»(1) آنچه از این آیه برداشت می‌شود، این است که اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند و آن سگ در دهانه غار آرمیده بود. در این آیه هیچ‌گونه اشاره‌ای به طهارت و نجاست سگ نشده است.

نکته قابل‌توجه در این آیه شریفه، این است که سگ اصحاب کهف در دهانه غار خوابیده بوده است نه در داخل غار و در کنار اصحاب کهف. به‌عبارت‌دیگر، سگ در محلی غیر از محل استراحت اصحاب کهف خوابیده است. یعنی سگ به‌مقتضای وظیفه خود که نگهبانی است در محل انجام‌وظیفه خود بوده نه در میان انسان‌ها؛ و نیز از این آیه می‌توان استفاده کرد که نگهداری سگ نگهبان اشکالی ندارد.

2. تشبیه بلعم باعورا به سگ

قرآن کریم در بلعم باعورا (دانشمند منحرف) می‌فرماید: «و اگر می‏خواستیم حتماً (مقام) او را به‌وسیله آن آیات (به‌اجبار) بالا می‏بردیم و لکن او (را طبق سنّت اختیار بشر در انتخاب راه، آزاد گذاشتیم و او) به پستی گرایید و دل بر زمین بست و از هوای خود پیروی نمود. پس داستان او داستان سگ تشنه یا خسته است که اگر بر او حمله بری زبان درآورد و اگر رهایش کنی بازهم زبان درآورد (این شخص را تهدید کنی یا نصیحت یکسان است). این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند. پس این داستان را بازگو کن، باشد که بیندیشند.»(2)

در این آیه، سخن از یک عالم دانشمند است که ابتدا در مسیر حق بود. به‌گونه‌ای که به‌طور طبیعی و عادی کسی انتظار انحراف او را نداشت، ولی دنیاپرستی و پیروی از هوای نفس او را به سقوط کشاند. این شخص را به سگ تشبیه کرده ‏می‌فرماید: ﴿ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ﴾. چه‌بسا بتوان وجه شبه آن را در شدت هواپرستی و چسبیدن به لذات جهان مادی جست و جو کرد که شدت هواپرستی در انسان، وی را همچون یک «سگ هار» می‌کند که براثر بیماری هاری، حالت عطش کاذب به او دست می‌دهد و در هیچ حال سیراب نمی‌شود.

در این آیه نیز از طهارت یا نجاست سگ، سخنی به میان نیامده است.

3. حکم صید سگ شکارچی

در ابتدای سوره مائده می‌فرماید: از تو می‏پرسند چه چیزی بر آن‌ها حلال شده؟ بگو: همه پاکیزه‏ها (هر چه که مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراکی و پوشاکی و سایر وسایل زندگی) بر شما حلال گردیده و (نیز صید) آنچه از حیوانات شکاری که تعلیم داده و تأدیب نموده‏اید (برای شما حلال است)- درحالی‌که از آنچه خدا به شما آموخته به آن‌ها می‏آموزید- (پس) از هر حیوانی که برای شما بگیرند و نگه‌دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آن‌ها به‌سوی شکار) بر آن ببرید و از خدا پروا کنید که بی‏تردید خداوند زودرس به‌حساب است.(3)

در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صیدشده است نه نجاست یا طهارت سگ. هرچند دلالت بر قابل‌استفاده بودن صیدی که توسط سگ شکاری انجام‌شده دارد و در روایات نیز آمده است که این صید را می‌توان پس از شستن محل تماس سگ استفاده کرد.

این سه آیه تنها مواردی هستند که درباره سگ سخن به میان آمده است. اما در هیچ‌کدام از آن‌ها به طهارت و یا به نجاست سگ اشاره‌ای نشده است. بنابراین نه داستان سگ اصحاب کهف، دلیلی بر تمجید و طهارت سگ است و نه تشبیه دانشمند هواپرست به سگ، دلیلی برای مذمت و نجاست سگ.

دلیل نجاست سگ

حال که قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد، این پرسش مطرح است که وقتی قرآن دلالتی بر نجاست سگ ندارد پس دلیل نجاست سگ چیست؟ اساسا مگر چیزی که در قرآن نجس شمرده نشده را می‌توان نجس قلمداد کرد؟

در پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت: قرآن کریم در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است و تفسیر و تفصیل آن را به پیامبر اکرم(ص) و به دنبال آن، به امامان معصوم سپرده است. ﴿ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ﴾؛(4) یعنی ای پیامبر ما ذکر بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را بر ایشان نازل شد (قرآن) تبیین و تفسیر نمایی.

همچنین خود قرآن دستور داده است علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بیان فرموده، از سخنان پیامبر(ص) اطاعت کنیم: ﴿ وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ﴾؛(5) یعنی ای مردم هر چه را رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله به شما دستور داد، اجرا کنید و هر چه را نهی کرد بازایستید.

حجیت احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام در کنار قرآن

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی»،(6) من دو چیز گران‌بها را در میان شما به امانت می‌گذارم که این دو از هم جدا نمی‌شوند. «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هردوی آن‌ها تمسک کردید هلاک نمی‌شوید.

سرّ این فرمایش پیامبر اکرم(ص) این است که تمام آنچه ما به آن احتیاج داریم در نص و ظاهر قرآن نیامده است و ما باید در کنار قرآن روایات پیامبر(ص) را در نظر بگیریم. اما اگر گفتیم یکی را قبول داریم، اگر گفتیم «حَسبُنا کِتابُ الله» و عترت را رها کردیم، ضمانتی برای هدایت ما نخواهد بود.

این دو چیز را باید باهم داشته باشیم تا بتوانیم به هدایت برسیم.(7) مثلاً برای نجاست سگ باید به عترت و اهل‌بیت پیامبر(ص) مراجعه کرد. چنانچه در حدیثی از امام صادق(ع) می‌خوانیم: «همانا خداوند نیافرید خلقی را که نجس‌تر از سگ باشد. »(8)

و در روایتی دیگر فرمود: «سگ پلید و نجس است»(9) .(10)

نتیجه:

1. در قرآن کریم، در سه مورد از سگ سخن گفته است. سگ اصحاب کهف، تشبیه دانشمند هواپرست به سگ و شکار سگ که در هیچ‌کدام از آن‌ها نسبت به طهارت یا نجاست سگ سخنی نگفته است. بنابراین نه داستان سگ اصحاب کهف، دلیلی بر تمجید و طهارت سگ است و نه تشبیه دانشمند هواپرست به سگ، دلیلی برای مذمت و نجاست سگ.

2. برای به دست آوردن حکم شرعی، قرآن یکی از منابع استنباط احکام الهی است. علاوه بر کتاب قرآن، سنت پیامبر(ص) و در ادامه آن، روایات معصومین یکی دیگر از منابع است که اگر حکمی در قرآن ذکر نشده بود باید به این روایات رجوع شود.

3. مسئله نجاست سگ، یکی از مسائل قطعی فقهی است و با اینکه در قرآن اشاره‌ای به این مسئله همانند بسیاری از مسائل دیگر نشده است، اما این حکم در روایات معتبر صریحاً بیان‌شده است.

پی نوشت:

1 . ﴿ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ ﴾؛ (و سگشان هر دو دست خود را به آستانه غار گسترده است) سوره کهف، آیه 18.

2 . ﴿ وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ﴾؛ سوره اعراف، آیه 176.

3 . ﴿ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ ... ﴾؛ سوره مائده، آیه 4.

4 . سوره نحل، آیه 44.

5 . سوره حشر، آیه 7.

6 . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 33.

7 . مصباح یزدی‏، محمدتقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، ص 53.

8 . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‏‌الشیعه، ج 1، ص 227. «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ»

9 . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‏‌الشیعه، ج 3، ص 413. «عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِعلیه السلام عَنْ ... الْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ»

10 . در این زمینه به کتاب وسائل الشیعه، ج 3، ص 413 مراجعه شود که یازده روایت درباره نجاست سگ را در بابی با عنوان «بَابُ نَجَاسَهِ الْکَلْبِ‏ وَ لَوْ سَلُوقِیّا» جمع‌آوری و گزارش کرده است.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.