سرقت 3 میلیاردی دختر بی پول از خانه مهندس جوان بعد از بیهوش کردن او
اوایل آبان امسال مهندس جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت وسایل خانهاش خبر داد وگفت سه سال قبل در دانشگاه عضو یک گروه دانشجویی بودم. یکی از اعضای این گروه دختر جوانی بود که خواهری بهنام شیلا داشت او گهگاه در دورههای دوستانه ما شرکت میکرد. وقتی درسم تمام شد دیگر از آنها خبر نداشتم.
به گزارش ایران، تا اینکه امروز صبح شیلا با من تماس گرفت و خواست تا به خانهام بیاید. از این تماس تعجب کردم و علت آن را پرسیدم شیلا هم تعریف کرد که با دوست پسرش درگیر شده و بشدت کتک خورده است. از من کمک خواست که قبول کردم و لحظاتی بعد به خانهام آمد. در حالی که ماجرای اختلافش با آن پسر را تعریف میکرد به آشپزخانه رفت و دو لیوان آب برای من و خودش آورد اما وقتی آب را خوردم از هوش رفتم.
مهندس جوان در ادامه گفت: 7 ساعت بیهوش بودم وقتی بیدار شدم در اتاق از پشت قفل شده بود که مجبور شدم قفل را بشکنم. در را که باز کردم از تعجب خشکم زد. تمام وسایل خانه بههم ریخته و سرقت شده بود از دلار و طلا گرفته تا گرین کارت یکی از اعضای خانوادهام و پاسپورت هایمان. حدود سه میلیارد تومان از خانهام سرقت شده بود. شماره تماس شیلا و خواهرش را دارم اما داخل گوشی ام است که او به سرقت برده است و دیگر هیچ رد و نشانی از او ندارم.
با شکایت مرد جوان به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. در نخستین گام کارآگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته محل سکونت مهندس جوان رفتند.
سرنخ سرقت
دوربینهای مداربسته نشان میداد که شیلا با خودروی مدل بالایی به خانه مهندس امیر رفته بود. بعد از حدود نیم ساعت نیز با چمدانی بزرگ از خانه خارج شده و دوباره سوار بر خودرو آنجا را ترک کرده است. بازبینی دوربینهای مداربسته، شماره پلاک خودرو را در اختیارپلیس قرار داد و ساعاتی بعد مأموران کلانتری 132 نبرد هنگام گشت متوجه خودروی شیلا که کنار خیابان پارک بود شدند. با توجه به اینکه دستور توقیف خودرو را داشتند، مأموران اقدام به انتقال خودرو به پارکینگ کردند. اما در همین هنگام مالک خودرو که پسر جوانی بود خود را به آنها رساند تا مانع از انتقال خودرواش شود. اما مأموران که حکم بازداشت صاحب خودرو را نیز داشتند، او را بازداشت کردند.
وی که از ماجرای سرقت بیاطلاع بود به پلیس گفت: شیلا دوستم بود اما از وقتی نامزد کردم دوستیام با او به هم خورد و دیگر خبری از وی نداشتم تا اینکه دیروز با من تماس گرفت و خواست یک ساعتی با خودروام او را به خانه دوستش برسانم تا وسایلش را از او پس بگیرد. من هم قبول کردم.
پسر جوان ادامه داد: آن شب شیلا را سوار خودروام کردم و به آدرسی که خواست بردم نیم ساعتی آنجا بود و بعد با یک چمدان بزرگ بیرون آمد و او را به خانه خودش رساندم. دو روز بعد هم به سراغم آمد و مقداری طلا و یک گوشی تلفن همراه به من داد و گفت این برای قدردانی است.
بدین ترتیب با اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داده بود شیلا بازداشت شد. او ابتدا منکر سرقت شد و گفت: من مدت هاست با امیر دوست هستم و آن شب هم چون خانوادهاش تهران نبودند از من خواست تا به خانهاش بروم. اما زمانی که وارد شدم دیدم در حال مصرف کوکائین است و میخواست مرا مجبور کند که کوکائین مصرف کنم اما من مقاومت کرده و درنهایت از خانهاش فرار کردم.
ما چند روز بعد شیلا در نهایت به سرقت اعتراف کرد و گفت: من و امیر هیچ وقت باهم دوست نبودیم. اما میدانستم او وضع مالی خوبی دارد بههمین خاطر تصمیم گرفتم از او سرقت کنم.
بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، دستور تحقیق در رابطه با دیگر سرقتهای احتمالی دختر جوان را صادر کرد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید